ماه: آبان 1395

نارس

ميوه نارس را نبايد چيد.نه طعمي دارد نه خاصيتي.صبر لازم است تا شرايط محيطي و رسيدگي هاي لازم ،آن را رسيده و مطبوع و پر خاصيت كند آنگاه وقت چيدن فرا رسيده و آماده بهره برداري شماست.داستان بسياري از تلاش هاي ناموفق تبليغي ما،داستان چيدن ميوه هاي كال و نارس است.طوري تبليغ مي كنيم كه …

نارس ادامه »

قطب

  پس از ملاقات و صحبت با او، متوجه شدم  به دام “قطب” هاي تقلبي صوفيه افتاده كه سال ها سوارش شده و به انحرافش كشانده بودند به خيال آنكه دارد به خدا تقرب مي جويد!   شنيده بود زمين ،خالي از قطب نمي شود و هر زماني قطبي هست كه واسطه فيوضات است و …

قطب ادامه »

افلاس

  اهالي بازار در باره او گفتند “ورشكسته” شده است؛ يعني از پرداخت بدهي هاي خود عاجز و ديونش بيش از دارائي اوست.   قانون تجارت  ورشكستگي را سه نوع دانسته است:عادي،به تقصير و به تقلب.اگر در شرايط طبيعي تجارت،  مخارجش افزون بر درامدش شده ، ورشكستگي او عادي است و مجازات ندارد اما اگر …

افلاس ادامه »

ريسك

هركس به او مي رسيد او را سرزنش مي كرد و مي گفت نبايد ريسك مي كردي ؛ چون او با اين ريسكي كه كرده بود همه سرمايه اش را در تجارت از دست داده بود.او هم مي گفت آيا اگر موفق شده بودم باز هم مرا از ريسك كردن سرزنش مي كرديد؟!   انديشيدم …

ريسك ادامه »

آزاد راه

با حداكثر سرعت مجاز در آزادراه مي راندم. مقصدم شهر بعدي بود . جاده مثل كف دست،صاف و مطمئن بود و اتومبيل هم از نوع خوب و جديد به رواني و نرمي پرواز عقاب ها راه مي سپرد و كمتر از نيمساعت ديگر مرا به آنجا مي رساند. با خود مي گفتم راستي چه نعمتي …

آزاد راه ادامه »

سرآمد

  مي خواست سرآمد باشد؛ بهترين، برترين،خوب ترين…(در تحصيل،در مهارت، درهنر، در ارتباطات اجتماعي،در زندگي ،و خلاصه در همه چيز…)   انگيزه اش را پرسيدم،از جواب شانه خالي كرد.اصرار كردم،سكوت كرد.سكوت را علامت رضا گرفتم و سوال را اين بار اينگونه طرح كردم:معمولاً كساني دنبال كسب “ترين” ها هستند كه قصد رقابت دارند براي رسيدن …

سرآمد ادامه »

فطرت

امروز با دوستان كلاس مروري داشتيم بر اصلي ترين شاخصه وجودي انسان يعني فطرت . فطرت يعني همان نهاد و هويت اصلي كه انسان برآن آفريده شده و تكوين يافته است و اگر از دستكاري هاي محيطي يا حجاب هاي مختلف در امان بماند در همه انسان ها در هركجا و هر زمان، يك نمود …

فطرت ادامه »

مشاركت

انتخاب شريك موافق و همسو و مشاركت با او براي رسيدن به اهداف مشترك ، يك راهبرد موفق و پوياست.از آنجا كه گفته اند يك دست صدا ندارد بايد دستان ديگري را پيدا كرد تا  از طريق هم افزايي و توان افزايي يكديگر را ياري نمود. فرهنگ كار جمعي كردن در  بسياري از ما وجود …

مشاركت ادامه »

مهاجرت

دل كندن از وطن و دوري از خانواده و خويشان و دوستان ، چندان آسان نيست.اگر مجبور نباشيم هرگز جلاي وطن نكرده و زندگي در غربت را انتخاب نمي كنيم.اما گاهي عواملي پيش مي آيد كه چاره اي جز كوچ از شهر و ديار و حتي كشور نيست.عواملي چون ادامه تحصيل،توفيق در كسب و كار، …

مهاجرت ادامه »

ديدار

هيچوقت توان ديدار چشم در چشم را در خود نمي بينم…   اگر چه نواي عاشقانه جمعه ها در ندبه هاي شور و حماسه اين بوده است:يابن الحسن،روحي فداك /”متي ترانا و نراك”…اما روبرو شدن دل مي خواهد!   آيا وقتي در مردمك چشمان نافذ خليفة الله باشي،جرأت مي كني سرت را بلند كني و …

ديدار ادامه »

سپاس

تشكر و سپاس، روش و منش فطري انسان هاست -چون نيكي بينند ، تشكر كنند و چون مورد احسان واقع شوند ، خوبي ها و احسان را سپاس گويند. حتي حيوانات نيز چنين اند و در برابر نيكي به خويش بازخورد وفادارانه دارند.   همه انسان ها بنا به كريمه (تعاونوا علي البرّ و التقوى …

سپاس ادامه »

بي غروب

چرا مي گوئيم “غروب خورشيد” يا طلوع خورشيد”؟ مگر خورشيد غروب مي كند؟ خورشيد كه لحظه اي از تابش باز نمي ماند پس چرا غروب را به او نسبت مي دهيم؟  مسلم است كه غروب مربوط به ما زمينيان است.چون زمين به دور خود مي چرخد ،در اين چرخش ، نيمه اي كه مقابل خورشيد …

بي غروب ادامه »

بازيچه

كودك كه بوديم با يك بازيچه و اسباب بازي تا مدتي ما را سرگرم مي كردند تا بتوانند به كارهاي خود برسند. گاهي با يك آب نبات چوبي خوشرنگ و شيرين يا اسباب بازي فريبا ،فريفته مي شديم و كليد خانه يا ساعت گرانبها را با آن عوض مي كرديم .هر چه رنگ و لعاب …

بازيچه ادامه »

دوستان آسماني

در گوشه اي از قفسه كتابخانه كوچكم ،عكس هاي دوستان و اساتيد آسماني(كوچ كرده به سراي باقي) است كه ياد آن عزيزان را هماره براي من تازه نگه مي دارد.  اين جمله زبان حال ما نسبت به همه ياراني است كه از اين دنيا كوچ كرده و در جوار رحمت حق ارميده اند: شما بر …

دوستان آسماني ادامه »

انتخابات

امروز به بهانه شركت در انتخابات مديران مسئول مطبوعات و پايگاه هاي خبري كشور كه به شكل اينترنتي برگزار شد تا نماينده مديران مسئول در شوراي نظارت بر مطبوعات انتخاب شود، فرصتي شد تا درنگي داشته باشم به موضوع انتخابات.امروزه انتخابات اگر حقيقي و بدون ورود عنصر فشار يا مهندسي از قبل و تقلب برگزار …

انتخابات ادامه »

كارگزار

انسان ها براي امرار معاش بايد كار كنند،غير از كارفرمايان ، بقيه اجير و كارگزار و مزدبگيرند. فرقي هم ندارد كارگزار دولت باشند يا بخش خصوصي.مزد مي گيرند تا مخارج زندگي خويش شامل خوراك و مسكن و لباس و تحصيل  و درمان و تفريح  و ماليات خود و خانواده را تأمين كنند.كار فرمايان نيز خود …

كارگزار ادامه »

قدرت و تأثير

شيخ زكزاكي در بيان خاطرات ايام جواني اش در همين مستند “از خون جون”نقل مي كند: وقتي پس از دبيرستان به دانشگاه رفتم،آنجا معلمي داشتم كه مي گفت :قدرت و تأثير دو مقوله اند.كساني قدرت دارند ولي در تأثير گذاري ناتوان اند همچون شاهان و ديكتاتورها و سران كشورها و ارتش ها و نظاميان و …

قدرت و تأثير ادامه »

شهيد آفريقا

امروز يازدهم محرم ١٤٣٨ قسمت اول فيلم مستند”از خون جون” به كارگرداني مجتبي رضواني را از شبكه افق ديدم كه در باره “شيخ ابراهيم يعقوب زكزاكي ” و شيعيان نيجريه بود.شيخي كه به مثابه يك امت با تكيه بر اخلاق و دانش وتدبير ، جان مليونها انسان را در شمال افريقا با مكتب اهل البيت …

شهيد آفريقا ادامه »

انقلاب ناتمام

بلند مرتبه شاهي زصدر زين افتاد/اگر غلط نكنم عرش بر زمين افتاد… عاشوراي امسال هم به پايان رسيد اما داستان عاشورا تمام شدني نيست و همچنان ادامه خواهد داشت تا سالي ديگر كه دوباره اين شورش در خلق عالم در گيرد و علم هاي عزاي شاه دين برفراز شود و نوحه و گريه از مرد …

انقلاب ناتمام ادامه »

مشق ياوري

بعد از هر نيمه شعبان ،دل بستگان آستان مهدوي كه شور خدمتگزاري و ياوري مولاي زمان خود را دارند منتظر فرا رسيدن تاسوعا و عاشورا مي شوند تا با معلم بزرگ ياوري امام زمان و ناصر دين و ايمان يعني حضرت ابوالفضائل عباس بن علي تجديد عهد كنند و جامي از دست پر اثر او …

مشق ياوري ادامه »

شب تصميم

چه شگفت اند بعضي فرصت ها كه سرنوشت هاي ويژه اي را رقم مي زنند: فرصت هاي طلائي كه مي تواني به عرش روي يا در حضيض فرش بماني . پرواز كني و سدره نشين شوي  يا درجا بزني و به چاه سقوط كني.اين تصميم توست كه دو سرنوشت متفاوت را برايت به دنبال دارد. …

شب تصميم ادامه »

رنج و شكنج

كمتر روزي است كه انسان با رنجي دست و پنجه نرم نكند .اصلا اين دنيا و زندگي در آن ، با رنج و غم آميخته است.،هم رنج هاي خودتان شما را مي كاهد هم ديدن رنج ديگران (به مقتضاي “تو كز محنت ديگران بي غمي/نشايد كه نامت نهند ادمي)،شما را مي آزارد. اگر اين را …

رنج و شكنج ادامه »

شهر و شهروندان

شهر به شهروندانش شهر مي شود و شهروندان شهرهاي ايران ،اين روزها شهر را عزادار نموده اند چنانكه همين ها در موسم نيمه شعبان،شهر را چراغان و شادمان خواسته اند.. چرا نبايد از اين فرهنگ استقبال نمود و آن را بالنده تر كرد؟ اگر شهر را شهروندانش هويت مي دهند بايد اين هويت را كه …

شهر و شهروندان ادامه »

منشور عزاداري

به پيروي از بعضي اولياي خدا ، هر سال  در ايام  عزاي سالار شهيدان  يا در هر مجلس متعلق به ايشان، اينگونه نذر كنيم:   ١. هيچ مجلس حسيني را بدون دعاي براي تعجيل فرج طالب خون او برگزار نكنيم ٢. ثواب برگزاري اين مجالس را به ساحت قدسي صاحب الزمان سلام الله عليه هديه …

منشور عزاداري ادامه »

صاحب عزا

يا لثارات الحسين… اين شعار ماست در عزاي حسيني براي منتقم ثارش؛ عزاداري بدون يادكرد صاحب عزا هرگز! هر اشكي براي عزاي اباعبدالله بايد همراه دعائي باشد براي ظهور منتقم ثار او؛ آي مشكي پوشان عزاي حسيني آي كتيبه زنان هيآت و مجالس حسيني آي نوحه خوانان و شورآفرينان و بانيان و كارگزاران ماتم حسيني …

صاحب عزا ادامه »

جمعه

روز نوشت: جمعه امروز جمعه بود قلّه ياد و حماسه مهدوي در ميان روزهاي هفته.هر روز صبح عهد با امام تازه مي شود و امروز عهد با ندبه همراه مي گردد تا با “بنفسي انت:جانم به فدايت”قصه اشتياق منتظران ،حماسه شور و نشاط شود.هر جمعه غير از اين يادكردها و وظايف، فرصتي است براي رسيدن …

جمعه ادامه »

پنج شنبه

روزنوشت: پنج شنبه امروز پنج شنبه است و شميم جمعه از آن به مشام مي رسد.مثل آنكه داري به روز موعود نزديك مي شوي.كارهاي نيمه تمام هفته را امروز بايد تكميل كرد لذا صبح زودتر از خانه خارج مي شوم .كاش مي شد دوران غيبت تمام شود و پنج شنبه اي را بي دغدغه وقف …

پنج شنبه ادامه »

چهار شنبه

روز نوشت: چهارشنبه امروز چهارشنبه بود و طبق قرارهاي جاري هفتگي از صبح زود بايد از خانه بيرون مي زدم.به خاطر تراكم كارهاي شغلي و ترافيك سنگين عصرها ، استفاده از ساعات اول روز بعد از طلوع آفتاب بهترين زمان مشورت و هماهنگي كارهاي گروهي است.هدف مقابله با دشمنان قسم خورده دين است كه در …

چهار شنبه ادامه »

سه شنبه

روز نوشت: سه شنبه امروز سه شنبه -چهارمين روز هفته-بود .صبح زود به محل كارم رفتم و تا نزديك مغرب آنجا بودم.راستي را كه كسب و كار حلال در اين روزگار به قول قديمي ها ،از جنس كبريت احمر است! هزاران عامل و انگيزه ،كاسبان ما را كه بايد حبيب خدا باشند به حرام دعوت …

سه شنبه ادامه »

دوشنبه

  امروز دوشنبه بود و مصادف با اولين روز ماه عزاي آل الله. قصد كردم در آغاز همه برنامه هاي امروز و روزهاي بعد تا پايان ماه عزا پس از دعاي فرج سلام مخصوص به ابا عبدالله سلام الله عليه را بخوانم و چنين كردم و تا پايان ماه چنين باد! اصلا مهدي را با …

دوشنبه ادامه »

يكشنبه

روز نوشت:يكشنبه امروز يكشنبه بود، روزي زيبا براي ادامه تلاش هاي مهدوي… براي يكشنبه ها از قبل چند قرار در صبح و عصر براي پيگيري وظايف محوله در خدمتگزاري تنظيم شده و در ميانه آنها هم كارهاي روزمره زندگي و كسب و كار. شهر اين روز ها پر ازدحام است و گير كردن بيش از …

يكشنبه ادامه »

شنبه

روز نوشت: شنبه   امروز شنبه بود … با ياد شما آغاز شد و با ياد شما دارد به پايان مي رسد؛ در طول روز اگر چه در محل كار و شغل بودم؛  اما دغدغه ام ماموريت خدمتگزاري بود كه بر دوش داشتم: چگونه مي توان بهتر عمل كرد؟شيوه هاي نوين چيست؟  چه ابتكارهايي مي …

شنبه ادامه »

عصر جمعه

نجواي عصر جمعه منتظران     هر منتظر ،عصر جمعه با خود مي گويد: اگر اين هفته اذن ظهور صادر نشد لابد :   هنوز جامعه آماده پذيرش مولاي عدالت نشده است؛ هنوز ياران حضرتش تكميل نشده اند؛ هنوز اميدها به غير اوست تا كارها اصلاح شود؛ هنوز مردم از اين نظم پوشالي سازمان مللي …

عصر جمعه ادامه »

عيد غدير

در غدير،هيچ نمي گويم فقط اين شعر زيباي شهريار به نام انسان كامل را در عرض ارادت به ساحت قدسي امام الموحدين و قائد الغرّ المحجّلين حضرت علي اميرالمؤمنين، عليه صلوات المصلّين ، كه به نصب الاهي در غدير خم به عنوان خليفة الله و امام علي الناس اجمعين منصوب گرديد، زمزمه مي كنم: یا …

عيد غدير ادامه »

عيد قربان

ما همه  نه كه همه آفرينش به قربان آن كسي كه  امروز عيد قربان اوست  و صدايش به تكبير بلند است كه : “الله اكبر و لله الحمد الحمد لله علي ما هدانا و له الشكر علي ما اولانا”… در كدام زمين نماز مي گزاري تا به تو اقتدا كنيم؟ كجا به ديدار مي نشيني …

عيد قربان ادامه »

شب هاي قدر

قله شب هاي قدر رسيديم به قله شب هاي قدر شكر كه مانديم تا درك كنيم اين شب را شبي به ارزش هزار ماه، شبي از جنس بلور،از جنس بهشت شب ولي خدا،امير آفرينش،شب تقدير،شب امضا قربان آن دل كه مهبط راز ملائك و روح است آن دريا دل،كه ظرفيت تحمل تقدير همه آفرينش را …

شب هاي قدر ادامه »

پدر و پسر

چه شگفت اند آن دو: يكي خيبر شكن وان  ديگر طاغوت افكن يكي امام اول و ديگري امام آخر يكي اول الوصيين وان ديگر خاتم الوصيين يكي يار و مدافع پيامبر وان ديگر احياگر دين پيامبر صبرشان زياد،يكي ٢٥ سال و ديگري دوازده قرن هر دو مظهر و مجلاي صفات سبحاني  : علم و حلم …

پدر و پسر ادامه »

باباي رئوف

يك شب جمعه در پناه امام رئوف باشي و در درياي زائران گم شوي و گرد آن ميناي سبز طواف كني و تصور كني صاحب الزمان هم براي تبريك ميلاد باباي رئوفش رضا به اينجا سري مي زند و فردايي هم هست كه جمعه است و روز ميعاد،… و ميلاد و ميعاد مي تواند بر …

باباي رئوف ادامه »

گزارش يك جمعه

صبح جمعه امروز وقتي اولين شعاع هاي خورشيد بر آن گنبد طلايي رضوي بوسه زد ، مشاهده كرد هزاران نفر ندبه خوان در صحن بزرگ همراه  يك مداح نام آشنا دارند مي خوانند: أين صاحب يوم الفتح و ناشر راية الهدي… حكايت اين اشتياق را قرن هاست خورشيد و ابر و باد و آسمان روايت …

گزارش يك جمعه ادامه »

گزارش يك جمعه

صبح جمعه امروز وقتي اولين شعاع هاي خورشيد بر آن گنبد طلايي رضوي بوسه زد ، مشاهده كرد هزاران نفر ندبه خوان در صحن بزرگ همراه  يك مداح نام آشنا دارند مي خوانند: أين صاحب يوم الفتح و ناشر راية الهدي… حكايت اين اشتياق را قرن هاست خورشيد و ابر و باد و آسمان روايت …

گزارش يك جمعه ادامه »