پيامبر من

 

 

 
پيامبر من، حضرت محمدبن عبدالله(ص) و دينم اسلام است؛البته من به همه پيامبران پيش از او معتقدم و او را آخرين حلقه از رسولان الاهى و كتابش قرآن را معجزه جاويد و شريعتش را آخرين شريعت مى دانم. باور به نبوت او، چندان برايم دشوار نبود زيرا آنچه از سيره او خواندم،نشان از الهى بودن او داشت؛كسى كه امّى و مكتب نرفته بود اما به تعليم الاهى معلم همه عالمان تاريخ شد.سند نبوتش هم قرآن بود كه هيچكس نتوانسته است در طول اين چهارده قرن، مانندش را -و حتى سوره اي از آنرا-بياورد.پدر و مادرش را در كودكى از دست داد و اين يتيم قريش، پدر همه امّت شد.چنان مردم را دوست داشت و غم هدايت شان را مى خورد كه خويش را در اين راه به مشقت و رنج مى افكند. اخلاقش چنان نيكو بود كه خداوند او را أُسوه و الگوى همه مومنان معرفى نمود. نام مباركش در قرآن با عنوان محمد چهار بار و با عنوان احمد يك بار و با توصيفاتى چون نبى ، رسول ، امى ، مبشّر ، نذير، داعى الى الله و سراج منير و…آمده است.يك سوره هم در قرآن به نام محمد است و بايد گفت قطب الخطاب تمامى قرآن،شخص شخيص اوست.
 
آن بزرگوار به تصديق خداى مهربانش،اشرف مخلوقات و ممكنات بود و خدايش به وصف هائى ستود كه ديگران را آنگونه نستود:”رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج های شما بر او سخت است و اصرار به هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است١”؛”رسول خدا،الگوى نيكوئى براى شماست٢”؛”همانا تو داراى اخلاق عظيمى هستى٣”؛”سخنش جز وحى چيز ديگرى نيست و از روى هواى نفس سخن نمى گويد٤”؛”روح الامين،آن را بر قلب تو فرود آورده است٥”؛او رسول خدا و پايان بخش انبياء است٦”؛”و نفرستاديم تو را جز رحمتى براى جهانيان٧”… و اين ماموريت ها را بر دوش او گذاشت:بیرون آوردن مردم از ظلمات (جهل، شرك و تفرقه) به نور ایمان”٨؛”تلاوت آیات الهى و تزكیه و تعلیم مردم”٩؛”بخشيدن امت و طلب آمرزش براى آنان”١٠؛”استقامت در راه ماموريت”١١؛ “رعايت عدالت در قضاوت”١٢؛ “امر به معروف و نهى از منكر”١٣؛دريافت زكات براى پاك كردن اموال و تامين نيازهاى ضرورى جامعه”١٤؛ “دعوت مردم به توحید از راه حكمت و موعظه نيكو”١٥و…
 
نعمت وجود پيامبراكرم(ص) آنقدر عظيم است كه خداوندى كه  به خاطر كل نعمت هاى جهان بر بشر منت ننهاده اما بر بعثت چنين پيامبرى بر مومنان منت نهاده است١٦. اين نعمت عظيم، چنان مهربان به انسان ها و حريص نسبت به هدايت شان بود كه از جان خود تا سرحد مرگ براى آنها مايه مى گذاشت.خداوند از اين ويژگى پيامبرش اين گونه ياد مى كند:”گویی ـ اگر آنها ایمان نیاورند ـ می خواهی خود را از غم و اندوه به جهت اعمال آنها، هلاک کنى!”١٧؛ در جاى ديگر مى فرمايد:”ما قرآن را از آن بر تو نازل نکردیم که (از کثرت عبادت خدا و جهد و کوشش در هدایت خلق) خویشتن را به رنج و مشقت درافکنی١٨”! آرى،اين بود كه فرمود:”خدا بر مؤمنان منت نهاد که رسولی را از ميان خود آنان برانگیخت تا آیات الهی را بر آنان تلاوت و ایشان را از گزند تیرگی و تباهی تطهیر، و به کتاب و حکمت آگاهشان کند، گر چه  پيش از آن در گمراهی آشكار بودند١٩”…
 
او پيامبر من و الگوى من در زندگى است. مى پرسيد: چگونه كسى كه در چهارده قرن قبل مى زيسته،مى تواند الگوى انسان امروزى باشد؟ مى گويم:بسيارى از ويژگى هاى انسانى، ثابت است و زمان در آنها تأثيرى ندارد مثل اعتقاد،اخلاق و سلوك با ديگران.مطالعه زندگانی پيامبر ما نشان می دهد که آن بزرگوار، بهترین الگو برای کسانی است که می خواهند در راه خدا گام بزنند و به سعادت برسند. آن حضرت همه صفات خوبی را که یک انسان می تواند داشته باشد در خود داشتند و در ابعاد سه گانه اعتقادات، اعمال و کمالات اخلاقی،الگوى نيكو( اسوه حسنه)براى همه انسانهابودند.  اندیشه توحیدی آن حضرت، ایمان، توکل، اخلاص، شجاعت، پاکی، صداقت، کار و کوشش، نظم و نظافت، زهد و تقوا، محبّت و مهربانی، عفو و بخشش، همت عالی، استقامت و شکیبایی، هوشیاری و درایت، توجّه به خدا، تسلّط بر حوادث، پايدارى در سختی ها و…از جمله اموری است كه مسلمانان باید از پيامبر خود الگو و سرمشق بگیرند…
———————
١.توبه/.١٢٨   ٢.احزاب/٢١.   ٣.قلم/٤.  ٤.نجم/٣و٤.   ٥.شعراء/١٩٣.  ٦.احزاب/٤٠.  ٧.انبياء/١٠٧. ٨.ابراهيم/١.
٩.جمعه/٢.   ١٠.آل عمران/١٥٩.  ١١.هود/١١٢.  ١٢.مائده/٤٢.  ١٣.اعراف/١٥٧.   ١٤.توبه/١٠٣.  ١٥.نحل/١٢٥.
١٦.آل عمران/١٦٤.  ١٧.شعراء/.   ١٨.طه/٢.  ١٩.آل عمران/١٦٤.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *