بدعت

 

 

 

گاهى دورشدن از روح دينداري ناشي از افزودن چیزی به دین یا کاستن چیزی از آن است كه به آن بدعت مى گويند. بدعت در مقابل سُنّت (آموزه‌های اصلي دين كه در قرآن و روایات پیامبر و معصومان بیان شده)، قرار دارد. همه عالمان دين، بدعت را حرام می‌ دانند و در روایات، بدعت از مصادیق کفر و شرک معرفی شده است؛مثلاً يكي از مصاديق بدعت به باور شيعيان، روي هم گذاشتن دست ها در نماز يا خواندن نماز تراويح به جماعت و گفتن آمين بعد از حمد در نماز است كه در سنت پيامبر نبوده و در زمان خليفه دوم اضافه شده است. از آنجا كه روح دين، تسليم شدن به وحى و تبعيت كامل از دستورات الاهى است،هرگونه افزوده اي از سوي بشر به اين مجموعه ،مُخلّ روح دين خواهد بود و بدعت محسوب شده و مجاز نيست.ممكن است بدعت گزار از روي حسن نيت و براي رونق دين هم، چنين بدعتى را گذاشته باشد ولي در اصل ماجرا فرقي نمى كند و تبعيت از آن مجاز نيست و نوعى خروج از دين و كفر و شرك محسوب مى شود، زيرا ديگري را در تشريع با خداوند شريك كرده است…
 
محمد: به سخنان مسعود اضافه مى كنم اين مطلب را كه هم در روایات شیعه و هم اهل سنت، احادیث بسیاری در نکوهش بدعت آمده است. استاد جعفر سبحانى در كتاب “البدعه” سی روایت در این زمینه نقل كرده است.برای مثال طبق حدیثی در مُسنَد احمد بن حنبل و سُنَن ابن‌ماجه قزوینی، پیامبر(ص) هر بدعتی را گمراهی شمرده است. ابن‌ماجه به نقل از پیامبر(ص) گفته است: روزه، نماز، صدقه، حج، عمره و جهادِ اهل بدعت، پذیرفته نمی‌شود. همچنین کُلینی در کتاب کافی، از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل کرده است که هر بدعتی گمراهی است و سرانجامِ هر گمراهی جهنم است(كافى،ج١،ص٥٦). علت برخورد شديد اولياي دين با بدعت و بدعت گزاران، مصون نگه داشتن  دين از افزوده هاي بشرى است كه نه تنها دين را از حالت الاهى خارج مى كند بلكه مجوزي مى شود براي همگان كه هر وقت بخواهند چيزهائى را به مصلحت خود به دين بيفزايند يا از آن كم كنند و چه بسا همين افزوده ها افرادي را نسبت به كل دين بدبين نموده و موجب خروج آنها از دين شود…
 
هادي: فقيهان و مفسران،به  آياتى از قرآن در مورد حرام بودن بدعت ، استناد كرده اند از جمله آیات ۲۷ سوره حدید، ۱۱۶ سوره نحل، ۶۵ و ۱۵۹ سوره انعام و ۳۱ سوره توبه . برپایه آیه ۲۷ سوره حدید، خداوند رَهبانیت را برای مسیحیان تشریع نکرده و این رسم بدعتی از جانب خود آنان بوده است؛ همچنین در آیه ۱۱۶ سوره نحل، آمده است: “شما نباید از پیش خود چیزى را حلال و چیزى را حرام كنید و به خدا نسبت دروغ بدهید”.فقیهان هرچه را مصداق بدعت باشد، حرام می‌دانند. برای مثال محقق حِلّی در مسئله چگونگی قسم‌ خوردن بَیِّنه (شهود) در دادگاه، گفته است: قسم‌ خوردن به غیر نام خدا مانند قسم به کتاب‌ های مقدس و پیامبر اسلام(ص) و امامان جایز نیست؛ چراکه این کار بدعت است.همچنین در کتاب جواهرالکلام به نقل از فقیهان امامیه آمده است که در وضو، شستن صورت و دست‌ ها برای بار سوم، بدعت و حرام است.به هرحال واردكردن آنچه را كه در دین نیست مانند آنکه عبادتی را که در دین نیامده است، جزو مناسک توصیه‌ شده در دین بدانیم، حتی اگر عملی را که جزو اعمال دینی نیست، مُستَحَب بدانیم، بدعت است…
 
در جمع بندي بحث بدعت، گفتم:امروز وقتى به ايراد گرفتن بعضى ها به دين دقت مى كنيم،متوجه مى شويم ايراد اين افراد بعضاً به حواشي دين يا افزوده ها و بدعت هائى است كه در طول زمان ايجاد شده و جزو اصل دين نيست مثل افراط و تفريط هائى كه در مناسك و عزاداري ها و تشريفات زائد در عروسي ها و آداب و رسوم محلي كه با دين آميخته شده و صورت ناپسندي پيدا كرده و حالت خرافه به خود گرفته است و موجب زدگى افراد از اين مراسم و در نتيجه فاصله گرفتن از دين مى شود در حاليكه اين ها هيچ ربطي به اصل دين ندارد و بدعت ها و افزوده هائى است ديگران به دين پيوست كرده اند و ناظر خارجى،آن را دين قلمداد مى كند. اگر قرار باشد هر ملتى،آداب سنتي خود را به دين پيوند بزند و آن را مقدس شمارد به طوري كه نتوان بين آن آداب و دين تفكيك نمود، شاهد صدها ايراد و اعتراض به دين خواهيم بود كه در اصل، اين اعتراض ها به حواشي و بدعت ها و افزوده هاست نه اصل دين؛ولي چه بايد كرد كه متاسفانه اقدام اساسي در تبيين و تفكيك بدعت ها و افزوده ها از اصل دين انجام نگرفته يا اگر هم انجام گرفته ، مورد عنايت و اقدام براي رفعش، واقع نشده است…

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *