سرّ تعلّم

 

 

 

براي پيداكردن يك نشانى، به نقشه و راهنما نياز داريم ؛ براي شناخت يك موضوع ،به كارشناس آن موضوع مراجعه  نموده و براي آن هزينه مى كنيم؛ حال چطور است كه براي فهم دين و دسترسي به علم قرآن به راهنما نياز نداشته و از كارشناس بي نياز باشيم؟! آن هم وقتى كه خود صاحب دين، كارشناس آن را معين نموده باشد! نه قرآن كتابي است خودآموز كه بدون راهنما،تمامى علوم و اشارات و متشابهاتش قابل فهم براي همگان باشد و نه سنت صحيح پيامبر(ص) بدون كارشناسي كه آشنا به تمامى زواياي زندگى و رفتار آن حضرت باشد،قابل تبيين و تفسير است. كسانى كه بدون راهنما سعى كرده اند،علم قرآن و سنت پيامبر را بياموزند،هم خود را گمراه كرده اند و هم پيروان خود را بيراهه برده اند؛ چنين كسانى كه به تباهى افتاده اند، در اين چهارده قرن،كم نبوده اند و دريغا كه همچنان عده اى به اين بيمارى دچارند كه گمان مى برند آموزش و تعلّم  معالم دين براي هر متعلم اين راه، بدون راهنماي آگاه، امكان پذير است… 

به اين موضوع عقلانى-كه در هر مسئله ای باید به کارشناسان و آگاهان آن مسئله مراجعه کرد- قرآن کریم اين گونه اشاره مى نمايد:”اگر نمى دانيد،از آگاهان و دانايان بپرسيد(فاسئلوا اهلَ الذِّکر اِنْ کنتم لا تَعلمون)١. كيستند اين آگاهان به علم قرآن و سيره نبوى؟ اميرمومنان پاسخ مى دهند: “اهل ذكر، ما خاندان پيامبريم(نَحنُ اهلُ الذِّکر)٢. امام باقر(ع) نیز در ذیل آیه فوق می فرماید:”اهل ذكر،امامان از خاندان پيامبر خدايند”(هم الائمّة مِن عِترةِ رسول اللّه)٣. در زمان حيات خود پيامبر(ص)، مسلمانان، این معرفت و علم را از ایشان می آموختند، اما پس از ايشان، مسیر زلال و مطمئن برای رسیدن به علم و معرفت دینی و شناخت احكام الاهى، اهل بیت پیامبرند كه مفسّران قرآن، وارثان علوم انبیا و خازنان علم الهی و به تعبیر حضرت رسول (ص)، عِدل و همتاي قرآن و ثِقل اصغرند در كنار ثقل اكبر كه قرآن است.سالار شهيدان حسین بن علی (ع) فرمود:”ماییم آنان که علم به کتاب خدا و بیان آن چه در آن است، نزد ماست، هیچ یک از بندگان خدا دانستنی ها و داشته های ما را ندارد، چرا که ما رازداران خداوندیم”٤…

چاره اي نيست كه براي آموختن معارف دين نزد اهلبيت(ع)برويم و به دلالت آنان مراحل آموختن را طى كنيم.امير مومنان فرمود:”به خاندان پیامبرتان بنگرید، همراه با روش و راه آنان باشید و از آنان پیروی کنید؛ آنها نه شما را از هدایت بیرون می کنند و نه در گمراهی وارد می سازند”٥. شاخص ديگرى براى هدايت جز آنان نيست و  نباید آنان را رها کرد و به دیگران روی آورد.عده اى بعد از پيامبر چنين كردندلذا به بیراهه افتادند و گرفتار فتنه های گوناگون شدند، زیرا اهل بیت را محور و معیار قرار ندادند.اميرمومنان(ع) دردمندانه مى فرمايد:”کجا می روید؟ چگونه دروغ می بافید؟ در حالی که هنوز نشانه ها برپاست و آیه ها روشن است و نورافشان ها استوار و برپا! کجا سرگردانتان می کنند؟ بلکه چگونه حیرت زده می شوید، در حالی که خاندان پیامبرتان میان شماست و آنان زمام داران حق و نشانه های دین و زبان های صدق اند، پس آنان را به بهترین جای گاه های نزول قرآن فرود آورید و همچون تشنگان، به آبشخور زلال آنان فرود آیید”٦.

توصیه های فراوان پيامبر در مورد مراجعه به اهل بيت و پيشى نگرفتن از آنان و عقب نماندن از ايشان،جالب است: “اهل بیت من، ستارگانی برای اهل زمین اند. از آنان جلو نیفتید و آنان را جلو بیندازید، چرا که پس از من، آنان سرپرستان شمایند”٧.امام باقر (ع) فرمود:”به شرق و غرب بروید، هیچ دانش صحیحی نخواهید یافت، مگر آن که از نزد ما خاندان بیرون آمده باشد(شَرِّقا و غَرِّبا، فلا تجدانِ علماً صحیحاً الاّ شیئاً خَرجَ مِن عندِنا اهلَ البیت)٨؛ و امام صادق(ع)هم فرمود:هر گاه در پی دانش صحیح بودی، آن را از اهل بیت فرا گیر(اِذا اردتَ العلمَ الصحیحَ فَخُذْ مِنْ اَهلِ البیت)٩. راز بسياري از انحرافات علمى و كجروى هاي معارفى در همين نكته بنيادين است كه كسانى خواسته اند علم دين و معرفت را از غير سرچشمه اش كه اهل بيت باشند،بجويند و بگيرند و به دلالت و راهنمايي آنان، تن نداده اند.چه در روزگاران گذشته و چه هم اكنون در عصر غيبت،جز به دلالت اولياء الله و در اين زمان با توسل به ذيل عنايات و توجهات ولىّ الله حضرت بقية الله(ع)،نمى توان به معارف اصيل و هدايت و نور، رسيد…

———–

١. نحل/٤٣.    ٢.ابن شهرآشوب،مناقب٩٨/٣.    ٣.ريشهرى،اهل البيت فى الكتاب و السنة/١٥٤.    ٤.مناقب٥٢/٤. ٥. نهج البلاغه،خطبه٩٧.    ٦. همان،خطبه٨٧.   ٧.طبرسی، احتجاج١٩٨/١.  ٨.اصول کافی٣٩٩/١. ٩.بحارالانوار١٥٨/٢٦.

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *