وقتي سخن اميرمومنان به فرزندش حضرت مهدى آن موعود جهانى مى رسد، كلامش چنان شور و وجدى مى گيرد كه شگفت زده مى شويم. او به آينده مى نگرد كه امامان از نسل او ،پيشواي دينى مردم اند و مى گويد:چقدر مشتاق ديدار آنانم:”آه،آه،شوقاً الى رؤيتهم”:گوئى همه آرزوها و آرمان هاى انجام نشده اولياي الاهى با ظهور آخرين شان تحقق مى يابد و روزان و شبان زيادي را با ياد آنها گذرانده است:”آری خداوندا، زمین هیچ گاه از حجّت الهی خالی نیست، که برای خدا با برهان روشن قیام کند، (آن حجت و امام) يا ظاهر و آشکار است و یا بیمناک و پنهان تا حجّت خدا باطل نشود و نشانه هایش از میان نرود. (مى پُرسى)تعدادشان چقدر و در کجايند؟ به خدا سوگند که تعدادشان اندک ولی نزد خداوند بزرگ مقدارند(چرا) که خدا به وسیله آنان حجّت ها و نشانه های خود را نگاه می دارد تا به کسانی که همانندشان هستند بسپارد… در دنیا با بدن هایی زندگی می کنند که ارواحشان به جهان بالا پیوند خورده است، آنان جانشینان خدا در زمین، و دعوت کنندگان مردم به دین خدایند؛آه، آه، چقدر مشتاق دیدارشان هستم”١؛و در جاي ديگر مى فرمايد:”چقدر مشتاق دیدار آنها هستم در آن زمان که در ظهور دولت شان به سر می برند”٢…
امام،چون به توصيف آن موعود از فرزندان خود مى پردازد،مى فرمايد:”او جوانی چهارشانه، نیکو صورت و نیکو موی می باشد که موهایش بر شانه فرو ریخته و سیاهی موی سر و محاسن او در نور چهره اش رنگ باخته است؛پدرم فدای او باد که فرزند بهترین کنیزان است”٣. او مَثَل آل محمد(ص)را چونان ستارگان آسمان مى داند كه اگر ستاره ای غروب کند، ستاره دیگری طلوع خواهد کرد(و تا ظهور آخرين آنان ادامه دارد و در دوران اوست که) گویا می بینم نعمت های خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید، رسیده اید”٤؛و نيز: “همانا امامان،همه از قریش می باشند که (درخت) آنها را در خاندان بنی هاشم کاشته اند؛مقام ولایت و امامت در خور دیگران نیست و دیگر مدعیان (زمامداری) شایستگی آن را ندارند”٥.سپس از غيبت امام در دوران غربت اسلام سخن مى گويد٦،اما به هرحال اين دوران را تمام شدنى دانسته و مى فرمايد:”چه نزدیک است امروز ما به فردایی که سپیده آن آشکار مى شود(اليس الصبح بقريب)، ای مردم! اینک ما در آستانه تحقق وعده های داده شده و نزدیکی طلوع آن چیزهایی که بر شما پوشیده و ابهام آمیز است، قرار داریم”٧…
آن گاه اميرمومنان در توصيف حضرت مهدي و يارانش مى فرمايد:” آن کس از ما که فتنه های آینده را دریابد با چراغی روشنگری در آن گام می نهد، و بر همان سیره و روش پاکان(پیامبر و امامان) رفتار می کند تا گره ها را بگشایدو بردگان را آزاد سازد… سپس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه ها آماده می شوند و چونان شمشیرها صیقل می خورند، دیده هاشان با قرآن روشنایی گیرد، و در گوش هاشان تفسیر قرآن طنین افکند، و در صبحگاهان و شامگاهان جامهای حکمت سر می کشند”٨.بعد از آن ظهور اتفاق مى افتد و” دنیا پس از سرکشی، به ما روی می کند، چونان شتر مادّه بدخو که به بچه خود مهربان گردد؛ سپس امام،این آیه را تلاوت مى نمايد: “و ما اراده کردیم که بر مستضعفین زمین منّت گذارده آنان را امامان و وارثان زمين گردانیم”٩.
امام،دستاورد ظهور آن موعود جهانى را چنين بيان مى نمايد:”(حضرت مهدی) خواسته ها را تابع هدایت می کند، هنگامی که مردم هدایت را تابع هوس های خویش قرار می دهند، و در حالی که (به نام تفسیر) نظریه های گوناگون خود را بر قرآن تحمیل می کنند، او نظریه ها و اندیشه را تابع قرآن می سازد”؛” کتاب خدا و سنّت پیامبر را (که تا آنروز متروک مانده) زنده می کند”١٠؛ “او روش عادلانه(در حکومت حق) را به شما می نمایاند”؛ “عمّال و کارگزاران حکومت ها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد”١١؛ “بر سیره صالحان رفتار می کند تا گره ها را بگشاید و بردگان (و ملّت های اسیر و رنج دیده و ستم کشیده) را آزاد سازد”١٢؛ وحدت واقعى را تحقق بخشد “و جمعیت گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جویان پراکنده را جمع آوری می نمايد”١٣؛در آن هنگام”زمین جگر گوشه (و میوه ها و گنج ها) خود را برای او بیرون می ریزد، و کلیدهای (معادن) خود را به او می سپارد” و “در پرتو حكومتش، نعمت های خدا بر شما تمام خواهد شد”و “در آن دوران همه آنچه آرزو داشتيد، خداوند شما را بدان خواهيد رسانيد(و اراکم ما کنتم تأملون)١٤…
اكنون به رسم دعا با هم بگوئيم: خدايا ، در ظهورش تعجيل و ما را از ياورانش گردان…
————————
١.نهج البلاغه،حكمت١٤٧. ٢. كافى، ج١،ص،٢٣٥، ح٣. ٣.بحارالانوار،ج٥١.ص١١٥. ٤.نهج البلاغه، خطبه١٠٠. ٥. همان،خطبه١٤٤. ٦.خطبه١٨٢،فراز٢٤. ٧و٨. همان،خطبه١٥٠. ٩. همان،حكمت٢٠٩؛ سوره قصص،آيه٥. ١٠.همان، خطبه١٣٨. ١١و١٢. همان،خطبه١٥٠. ١٣.همان،خطبه١٣٨. ١٤همان،خطبه١٠٠.