چند شوي غرّه در اين خاكدان؟/ چند منى،اي دو سه من استخوان؟! منيّت و غرور،پرتگاهى خطرناك است كه سقوط انسان را در پى دارد. منشأ اين گرايش،نادانى است يا وسوسه هاي شيطانى.خود شيطان نيز در دام غرور افتاد كه رانده و رجيم شد؛ لذا تصميم گرفت انسان ها را به همان شيوه به سقوط كشاند و همراه خود به دوزخ برد. انسان به طور استقلالى چه دارد كه در برابر خدا مغرور شود؟مگر هرچه دارد از خدا نيست،پس به چه چيز خود مغرور شود؟!به همین دلیل در قرآن و روایات از این نوع غرور شدیداً نهى شده است: “اى انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟”١؛ اميرمومنان در تفسیر این آیه می فرماید: “اى انسان! چه چیز تو را بر گناهت جرأت داده؟ و چه چیز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟ و چه چیز تو را به هلاکت خویشتن علاقه مند کرده است؟”٢.فرق است بین کسى که گناه میکند و جسور است و گویى خود را طلبکار میداند و بر مركب غرور سوار است با کسى که گناهى از او سرزده و شرمنده است و امید به رحمت و لطف حق دارد.
مغروران چند گروهند: مغروران به علم و دانش؛ آنها که وقتى به مقامى از علم میرسند غرور بر آنها عارض میشود، و خود را از مقرّبان الهى میپندارند ! گروه ديگ،ر مغروران به لطف و كرم و مغفرت خداست كه جسورانه گناه مى كنند و مى گويند خدا ما را مجازات نمى كند و گروه سوم از مغروران ، جاهلانند زيرا جهل و نادانى یکى دیگر از اسباب غرور است؛ همانگونه که علم و دانش، گاه سبب غرور می شود جهل و نادانى نیز در بسیارى از جاهلان سبب غرور است. در حدیثى از امیرمؤمنان علی(ع) میخوانیم: “کسى که جاهل است مغرور به خویشتن میشود و امروزش بدتر از دیروز اوست”٣. گروه چهارم مغروران به مال و ثروت و مقام است.آنها كه گمان كنند از ديگران برتر و بهتر و مهمترند و اين امور براي آنها ابدي هستند و زايل نمى شوند! غرّه مشو ز جاه مجازى به اعتبار/كاين جاه را به نزد خدا نيست اعتبار؛ غرّه مشو گر ز چرخ،كار تو گردد بلند/زانكه بلندت كند،باز تواند فكند! حافظ افتادگى از دست مده زانكه حسود/عرض و مال و دل و دين بر سر مغرورى كرد!
اما پیامدهاى غرور که بر زندگى دنیوی و اخروی انسان تأثیر مى گذارد: نخست ،مستي غرور است كه او را از درك حقايق باز مى دارد و به همين دليل نمى تواند خود و دیگران را آنچنان که هست و هستند بشناسد لذا حوادث اجتماعى را درست ارزیابى نمى كند. اميرمومنان (ع)فرمود:”مستى غرور، از مستى شراب هم سختتر است!”٤. دومين پيامد غرور شکست در زندگى و عقب افتادگى است:لشکر مغرور به سادگى جنگ را میبازد؛سیاستمدار مغرور به آسانى زمین میخورد، یک محصّل مغرور در امتحانات موفّق نمیشود، و بالاخره یک مسلمان مغرور خود را گرفتار قهر و غضب الهى میسازد.سومين پيامد غرور، فساد و تباهى عمل است؛ زیرا شخص مغرور در انجام آن دقّتى به خرج نمیدهد و همین امر کار او را خراب میکند. و پيامد چهارم،غرور مانع از عاقبت اندیشى است. امیرمؤمنان(ع) فرمود: کسى که اعتماد بر غرور و باطل کند، از تفکّر در عاقبت کارها باز می ماند”٥.در نهايت افراد مغرور، در دنیا و آخرت تهیدست و بیچارهاند، چنانکه امام صادق(ع)فرمود آمده است: “انسان مغرور در دنیا مسکین و بیچاره است و در آخرت مغبون؛ چرا که متاع برتر را به متاع پست تر فروخته است”٦.
مغرور مى تواند غرور خود را با اين روش ها درمان نمايد: اول آنكه جهل خود را درمان كند و خود را بشناسد كه چه بوده و از كجا آمده و به كجا روان است و اگر چند روزى قدرت، مال، ثروت، جوانى و زیبایى دارد، همه آنها در معرض انواع آفات است و رفتنى است و طبق ضربالمثل معروف «به مالت نناز که به شبى از بین میرود و به جمالت نناز که به تَبى از بین میرود!» و بداند كه همه اینها آسیب پذیر است و نیز اگر به تاریخ پیشینیان بنگرد و از سرعت زوال قدرتها و از میان رفتن اموال و نابودى امکانات با خبر شود هرگز مست غرور نخواهد شد. امیرمؤمنان على(ع) میفرماید:«بیچاره آدمیزاد! سرآمد زندگیش نامعلوم و علل بیماریش ناپیداست و اعمالش ثبت و ضبط می شود، پشهاى او را میآزارد و گلوگیر شدن آب یا غذایى او را میکشد و عرق مختصرى او را متعفّن و بدبو می سازد!”٧ یکى دیگر از ارکان مؤثر در زدودن آلودگیها و رذائل -از جمله غرور- استمداد و طلب توفیق از خداست؛ چنانکه امام سجاد(ع) در دعا، از خدا چنین میخواهد: “خدایا! دست مرا از آلوده شدن به گناه مغروران بازدار”٨…
——————–
١.انفطار/٦. ٢.نهج البلاغه،خطبه ٢٢٣. ٣.غررالحكم/٦٣٥. ٤.اخلاق در قرآن١٧١/٢. ٥.غررالحكم/٥٦٥. ٦.بحارالانوار٣١٩/٦٩. ٧.غررالحكم/٥٦٥. ٨.بحارالانوار٣١٩/٦٩.