همكارى اديان

 

 

آيا در سده نو، جنگ بين اديان ادامه خواهد داشت و بازهم شاهد وقايعى مثل جنگ هاى صليبى، كشتار و نسل كشي مسلمانان در ميانمار، داعش و…خواهيم بود؟ ادیان الاهى یکی هستند و از يك منشأ برخاسته اند و هدفی مشترک را پی گرفته اند: دعوت انسان ها به سوى خدا، دورى از شرك و عبوديت بت ها و طاغوت‌ ها و عمل به شرايع آسمانى و انسان نمونه شدن و یاری مستضعفان و رنج‌دیدگان. تعدد آنها فقط به لحاظ شرايط زمان و مكان و مخاطب بوده و نه دوگانگى.هيچ نزاع و اختلافى ميان فرستادگان حق نبوده و همگى مروج ايمان و تقوى بوده اند. پس اين جنگ ها بين اديان از كجا سرچشمه گرفته است؟ جنگ بين معتقدان به اديان را قدرت طلبان در درون و بيرون اديان راه انداخته اند تا به اهداف شوم خود برسند و در يك جنگ فرسايشي هر دو طرف منازعه را تضعيف و از ميدان بيرون رانند.اسلام با ديگر اديان باب گفتگو و همكارى (ونه نزاع)را گشوده و درقرآن از قول پيامبر(ص) خطاب به اهل كتاب (يهود و نصارىٰ) آمده است:”ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است، پیروی کنیم که به جز خدای یکتا را نپرستیم، و چیزی را با او شریک قرار ندهیم، و برخی برخی را به جای خدا به ربوبیّت تعظیم نکنیم. پس اگر از حق روی گردانند، بگویید: شما گواه باشید که ما تسلیم فرمان خداوندیم”١
 
داشتن سعه صدر در برخورد با ديگر انديشه ها و تاكيد بر اشتراكات و پرهيز از دامن زدن به اختلافات و پيش گرفتن روش گفتگو و در مقابل پيروان هر دين، شيوه اى است پسنديده كه مانع بروز جنگ هاى خانمان سوز بين پيروان اديان خواهد بود. آفت همزيستى اديان، نوعاً نگرش انحصارگرايانه بعضى از پيروان اديان از دين خود است كه معتقدند تمام حقيقت منحصر به دين آنان است و ساير اديان خارج از گستره حقيقت و محكوم به بطلان و ضلالت اند. اين نوع بينش و طرز تلقي از ديگران، زمينه تقابل و رويارويي جوامع انساني را در دل خود مي پروراند؛ اما به دليل عدم ارتباط نزديك جوامع پيشين با يكديگر دامنه  تقابل و برخورد چندان فراگير نشد؛  ولي اگر اين طرز فكر در دهكده و جهاني امروز نيز تداوم يابد، زمينه تقابل اديان را فراهم مي سازد؛ از اين رو، طرفداران تكثر واقعيت اديان، پيروان تمامي اديان را به همزيستي مسالمت آميز با يكديگر فرا مي خوانند و آنها را از طرح مباحث تفرقه انگيز بازمي دارند و از آنها مي خواهند كه به سوي هدف مشترك حركت كنند كه البته اسلام نيز آن موضع مشترك را توحيد معرفي مي كند.
 
واقعيت اين است كه حدود چهارميليارد از جمعيت حدود هفت و نيم ميلياردى انسان هاى جهان ما، به دو دين اسلام و مسيحيت تعلق دارند.با زور و فشار نه مى توان مسلمانى را مسيحى و يا يك مسيحى را مسلمان نمود.تنها راه نزديكى ، ارتباط فكرى، منطق و گفتگو و همكارى با يكديگر براي رساندن پيام توحيد به ديگر مردم جهان است و دنياى امروز نيز به مدد رسانه ها و برگزارى هم انديشي ها و سمينارها به خوبي مى تواند اين مجال را براي هر دو طرف پديد آورد.قرآن حتى اجازه نمى دهد كوچك ترين اهانتى به بت ها و مقدسات مشركين و كفار انجام شود و فرموده است:”به (معبود) كسانى كه غير خدا را مى‌ خوانند ناسزا نگوييد كه آنان نيز از روى جهل و دشمنى به خداوند ناسزا مى‌گويند. ما اين گونه عمل هر امّتى را برايشان جلوه داديم. سپس بازگشت آنان به‌ سوى پروردگارشان است، پس خداوند آنان را به آنچه مى‌كردند خبر مى‌دهد”٢.وقتى اجازه دشنام و اهانت به بت ها داده نشده،چگونه امكان دارد اجازه جنگ و كشتار صادر مى شود؟جنگ فقط در صورتى است كه جاهلان آنها دست به شمشير ببرند و به قتال دست بزنند كه در اين صورت فقط بايد با همان منطقى كه مى فهمند جلوى تعدى آنان را گرفت…
 
آمدن دین برتر، و قوانین متکامل‌ تر به معناى تضاد و تنافى اديان نيست.تعدد شرایع گذشته يا نسخ آنها، بدین معنی نیست که بر تمام احکام و قوانین و یا مواعظ و حکمت هاى و احكام آنان، خط بطلان کشیده شده و هیچ‌گونه استفاده از آنها در دین کامل و برتر نمی‌شود؛ بلکه از مطالب مفید و مواعظ مؤثر آنها در دین برتر، بنحو احسن استفاده می‌شود و در واقع رابطه ادیان و شرایع از نوع رابطه‌ درجات متفاوت تحصيلى و علمى در يك نظام گسترده آموزشى است. قرآن کریم اساساً زندگى انسان را به سان جامعه اى بر شمرده که رفتارها و روابط همگون و یکسانى را در آغاز پى ریخته است :”مردم، امتى یگانه بودند، پس خداوند پیامبران را نویدآور و بیم دهنده برانگیخت و با آن کتاب [خود] را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى کند و جز کسانى که (کتاب) به آنان داده شد پس از آنکه دلایل روشن براى آنان آمد ـ به خاطر ستم [و حسدى]که میانشان بود، [هیچ کس] در آن اختلاف نکرد. پس خداوند آنان را که ایمان آورده بودند، به توفیق خویش، به حقیقت آنچه که در آن اختلاف داشتند، هدایت کرد”٣.بنابر اين اصل بر همكارى اديان براساس باور مشترك توحيد،وحدت پيامبران و پيام هاى آسمانى است تا براثر اين همكارى بقيه انسان ها نيز از اين نعمت الاهى بهره مند شوند…
———-
١. آل عمران/٦٤.   ٢.انعام/١٠٨.   ٣.بقره/٢١٣.
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *