بهاي شما ؟!

 
 
 
 
 
دوستم تعريف كرد كه : نكات استاد را براي هر دو عمويم گفتم.ابتدا كمى جا خوردند اما چون كلام مولا را برايشان خواندم سكوت كردند و به فكر فرو رفتند؛مى دانم كه چون قلب صافى دارند و لجوج نيستند حتماً كلام اميرمومنان را سرلوحه رفتار آينده خود خواهند كرد؛اما بعد از آن خودم تشنه تر شدم كه بيشتر دنيا را از نگاه مولا بشناسم. اين بار هر دو نزد استاد رفتيم.اولين سوال را او مطرح كرد: مى دانم كه زرق و برق دنيا ،زيبا و فريبنده است و مرا به سوي خود مى كشد، اما چه كنم كه بر خود مسلط باشم و در دام آن اسير نشوم؟ استاد گفت:بايد هماره به خود تذكر دهى كه همه اين زرق و برق هاي فريبنده، رو به فناست و به زودي تو را ترك مى كند و غم از دست دادنش، بسيار سنگين است و نشايد دل ببندى به چيزى كه چون از دستش بدهى، در حسرتش بمانى.شخصی به امام (ع) گفت: دنیا را برایم وصف کن! فرمود: “چگونه برایت توصیف کنم منزلی را که آغازش سختی و پایانش فنا و نیستی است؟ در حلال آن حساب و در حرامش عقاب است؛ سالمش در امان و بیمارش پشیمان است؛ ثروتمندش فریب خورده و فقیر و تهیدستش غمگین است”١…
 
سوال دوم را من مطرح كردم: بهترين راهكار براي در امان ماندن از ويروس دنيا طلبي چيست؟ استاد گفت:ياد مرگ و قبر و قيامت؛ تذكر به فانى بودن دنيا و آمدن روز حساب و جزا. اميرمومنان به فرزندش حسن عليهماالسلام توصيه فرمود: بدان پسرم، تو برای آخرت آفریده شده ای نه برای دنیا؛ برای بقا نه برای فنا؛ برای زيستن نه براي مردن؛ تو در منزل کوچ هستی که رهگذری است به سوی آخرت. به راستی که مرگ در پی توست و فرار کننده از مرگ را رهایی نیست و از دست جوینده خود ره در نمی برد و سرانجام او را می گیرد”٢. گفتم:راهكاري ديگرى هم فرمودنده اند؟گفت:تامل در زندگى پيشينيان كه دنيا به آنها وفا ننمود و آنها را ترك كرد.مولاىمان فرمود:” آیا شما در جای گذشتگان خود به سر نمی برید که عمرشان از شما طولانی تر و آثارشان بادوام تر بود؟! آنها دنیا را چگونه پرستیدند و چگونه آن را براى خود برگزیدند؟ سپس از آن رخت بر بستند و رفتن؛، بی هيچ توشه ای که آنان را برای رسیدن به منزلگاه کفایت کند و بی مرکبی که آن ها را به منزلگاهشان  برساند…آیا شنیده اید که دنیا خود را فدای آنان کند؟ و آیا دنيا جز گرسنگی توشه ای به آنان داد؟ آیا چنین دنیایی را بر می گزینید؟!”٣.و فرمود: “پیشینیان شما، در حقیقت به سبب درازی آرزوها و از یاد بردن اجل هایشان به هلاکت افتادند”٤…
 
دوستم پرسيد: امام،بهترين رهتوشه اى كه مى توان از دنيا برداشت را چه مى داند؟گفت :اگر بخواهم در يك كلمه بگويم،”تقوى”است؛توصيه اى كه بسيارى اوقات با صداي بلند به اصحابش مى فرمود:کلامی است از امیرالمومنین علی علیه السلام که در بسیاری از اوقات به صدای بلند، با آن سخن، به اصحاب خود خطاب می فرمود: آماده شويد؛خدايتان رحمت کناد! به همه شما هشدار سفر داده شده، علاقه خویش را نسبت به ماندن در دنیا کم کنید و با توشه ای مناسب و پسندیده که در اختیار دارید، از دنیا به آخرت منتقل شوید! پس بی گمان در برابر شما گردنه ای است که بالا رفتن از آن دشوار است و در راهتان منزل هایی است ترس آور و هولناک که انسان از وارد شدن و توقف در آن ها ناگزیر است؛ پس بدانید که مرگ در نزديگى تان، ناظر به شماست! گویی شما در چنگال های آن هستید که به راستی آن چنگال ها به تنتان فرو رفته است ؛همانا در مرگ، سختی های طاقت فرسا و دشواری هایی است که از آن بیمناک و گريزانيد، اما شما را فرا گرفته است. پس علاقه و وابستگی های خود را از دنیا قطع کنید و توشه تقوی را پشتیبان خود قرار دهید و از آن یاری بجوئید”٥… 
 
گفتم: توصيه آخر در مورد دنيا را از سخن مولا بدرقه راه زندگى مان كنيد؛گفت:مولا فرمود:”ای مردم! از خدا بترسید؛ چه بسیار آرزومندی که به آرزوی خود نرسد و سازنده عمارتی که در آن ساکن نشود و مال اندوزی که همه را واگذارد و شاید که ان مال را از راه ناروا گرد آورده و یا با نپرداختن حقی، یا از راه رسیدن به حرامی که به خاطر آن زیر بار گناه رفته است؛ پس گناه آن را به دوش کشد و با دریغ و اندوه نزد پروردگارش رود. چنین کسی به فرموده قرآن  در دنیا و آخرت زیانکار است،زيانى آشكار!”٦؛ و بدانيد كه بهاي شما دنيا نيست بلكه بهشت جاويدان است كه فرمود:”آیا آزاده ای نیست که (دنيا) این خرده ریزه های لای دندان ها را برای اهلش واگذارد؟! بدانید که جان های شما را بهایی جز بهشت نیست، پس آن ها را جز به این بها مفروشید”٧…
———————–
١. نهج البلاغه،خطبه ٨٢  
٢.همان،نامه٣١.
٣.همان،خطبه١١١.
٤.همان،خطبه ١٤٧.
٥.همان،خطبه٢٠٤.
٦.همان،حكمت٣٤٤.
٧.همان،حكمت٤٥٦.

 

 
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *