عاقبت طغيان

 

 

فرزندان نوح پس از طوفان در مناطقى از شبه جزيره، شرق درياي سرخ ، مدين، وادي سرحان، شهرهاي حجر (مدائن صالح) و دومة الجندل، سرزمين يمن و حاشيه بحرالميت و بحرلوط (در اردن) پراكنده شدند و سال هاي متمادى زندگى كردند و تمدن هائى را شكل دادند و خداوند نيز پيامبرانى چون هود و صالح و لوط و حنظله و… براي آن اقوام به نام هاى قوم عاد، قوم ثمود، قوم لوط، اصحاب رسّ فرستاد تا راهنماشان به سوى توحيد و عبوديت باشند.زندگى آنان تا مدتها خوب پيش مى رفت تا اينكه باز بر اثر سوء اختيار و گرفتار شدن در دام وسوسه هاي شيطان ، به ظلم و شرك و كفر كشيده شد و شروع به پيامبركُشى و احياي سنت هاي جباران و محو سنن پيامبران پرداختند و طغيان كردند و به فساد و اعمال شنيع پرداختند تا اينكه اين ظلم ها و طغيان ها منجر به نزول عذاب الاهى شد و همگى مفسدان به هلاكت رسيدند.اميرمومنان(ع)در مورد يكى از آنها مى فرمايد:” کجایند مردم شهرهاى رسّ، آنها که پیامبران را کشتند و سنن رسولان خدا را خاموش کردند و سنتهاى جباران را احیاء نمودند”١

قوم عاد، قومی بودند که در سرزمین احقاف (بین یمن و حضرموت) با ثروت و مکنت و عمر طولانی در سرزمينى آباد و خرم و پر درخت ، زندگی می کردند. خدای متعال برای هدایت آنان حضرت هود(ع)را مبعوث کرد، ولی آنان دعوت او را نپذیرفتند و به فساد و بت پرستی ادامه دادند:(“سرگذشت هود) برادر قوم عاد را یاد کن، آن زمان که قومش را در سرزمین احقاف بیم داد در حالى که پیامبران زیادى قبل از او در گذشته هاى دور و نزدیک آمده بودند که: جز خداى یگانه را نپرستید! (هود به آنها گفت:) من بر شما از عذاب روزى بزرگ مى ترسم!”٢؛ اما آنها آیات خدا را انکار کردند و پیامبران او را معصیت نمودند و از فرمان هر ستمگر دشمن حق، پیروى کردند”٣.وقتى اين طغیان و سرکشی اوج يافت ، خدای متعال با باد صرصر آنان را نابود کرد:”سرانجام تندبادى شدید و هول انگیز و سرد و سخت بر آنها فرستادیم”٤ و سرانجام: “ قوم عاد، با تند بادى طغیانگر و سرد و پرصدا به هلاکت رسیدند”٥.خداوند از داستان قوم عاد،به عنوان يك درس براي همه از نتيجه سركشي و طغيان ياد مى كند:”و(همچنین) در سرگذشت «عاد» (آیتى است) در آن هنگام که تندبادى بى باران بر آنها فرستادیم(و نابود شدند)”٦…

 قوم ثمود در سرزمین حجر (میان شام و حجاز) می زیستند و زندگی مرفهی داشتند. پيامبرشان حضرت صالح(ع) بود. قدرت آنها در آباد سازى و ساختمان سازي فوق العاده بود. باغ ها، بوستان ها و کشتزارهایی بر روی زمین پدید آوردند؛ دل کوه ها تراشیدند و کاخ هایی شگفت آور از سنگ در دشت ها ساختند٧؛ اما چون قوم عاد به ظلم و كفر و طغيان روى آوردند و دعوت پيامبر خود را براي يكتا پرستى و دوري از شرك نپذیرفتند٨ و شتری که معجزه او بود و خودشان اين معجزه را درخواست كرده بودند تا دعوت او را بپذيرند، برخلاف قول و وعده خويش، پی کردند و كشتند و به خاطر اين سوء اختيار و ستم،به عذاب الاهى گرفتار شدند و خداوند با صیحه آسمانی و زلزله ای ویرانگر كه پيشتر هشدارش را به آنها داده بود، همه آن پيمان شكنان و مفسدان را نابود کرد. پس از كشتن ناقه، صالح(ع)به آنان خبر داد که تنها تا سه روز دیگر عذاب بر آنها فرو مى آيد و چون هنگام عذاب فرا رسید، صالح و پیروان با ایمان نجات یافتند و عذابى مرگبار بر ثمودیان فرود آمد که جملگی چون گیاهان خشکیده، خرد شدند٩…


اصحاب رسّ نيز طایفه اى بودند که در یمامه مى زیستند و پیامبری بنام حنظله بر آنها مبعوث شد و آنان كه درخت صنوبرى به نام شاه درخت را مى پرستيدند، وى را تکذیب کردند و در چاه افكندند و آن چاه را پر از نیزه کردند و دهانه چاه را بعد از افکندن او با سنگ بستند تا آن پیامبر شهید شد.خداوند از تكذيب و ظلم قوم رسّ و سپس عذاب آنها در قرآن،خبر داده است١٠؛ از عبارت نهج البلاغه نيز مشخص است كه آنها پيامبران ديگرى را نيز كشته بودند. اما قوم لوط، خداى عزوجل،  لوط پيامبر را براي هدايت اهل “سدوم” فرستاد كه كافر و اهل فحشاء و لواط بودند؛راهزنى مى كردند؛تازه واردان به شهر را مى زدند و با آنها عمل زشت مى كردند،رهگذران را مى آزردند و بين خود عمل زشت لوط را انجام مى دادند١١. دعوت ها و انذارها و تهديدهاي لوط(ع) به نزول عذاب الاهى در آنها اثر نكرد و بر انكارشان بيفزود و حتى طالب عذاب شدند و گفتند:اگر راست مي گوئي عذاب خدا را بياور!  و حتى با فرشتگانى كه به صورت انسان به منزل لوط آمده بودند قصد عمل شنيع كردند. خداوند نيز عذاب خود را كه بارش سنگ بود،بر آنها فرو فرستاد و همگى شان هلاك گشتند١٢…

—————–

١.نهج البلاغه،خطبه١٨٠.     ٢. احقاف/٢١.   ٣.هود/٥٩.   ٤.فصلت/١٦.  ٥. حاقه/٦.  ٦. ذاريات/٤١.  ٧.فجر/٩.

٨. اعراف/٧٣؛هود/٦١.   ٩. قمر/٣١.    ١٠فرقان/٣٨؛ق/١٢.  ١١.اعراف/٨-٨٤.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *