پدرشدن در پيرى

 

 

 

در میان بنی اسرائیل دو خواهر بر جسته و بزرگ زاده وجود داشتند، یکی به نام أشياع كه همسر عمران از راهبان و بزرگان بنى اسرائيل شد و مادر مريم گرديد و ديگرى حَنّه كه به همسري زكريا در آمد اما فرزند دار نشد؛ به این ترتیب زکریا و عمران، دو شخصیت بزرگ بنی اسرائیل، باجناق يكدیگر شدند و علاوه بر رابطه دينى، رابطه خویشاوندی نیز پیدا کردند.خداوند در قرآن اين پيامبر را ستوده و جزو شايستگان شمرده است:”زكريا و يحيى و عيسى و الياس را كه همه از شايستگان بودند١”.نام مباركش ٧ بار در قرآن آمده و در نقل داستان مريم به او اشاره شده است:”پروردگارش او را به طرز نيكويى پذيرفت و به طرز خوبى رشد داد، و زكريا را سرپرست او كرد؛ هر وقت زكريا وارد اتاق او مى شد، غذاى مخصوصى نزد او مى يافت، گفت: اى مريم اين غذا از كجا برايت آمده؟ گفت: آن، از پيش خداست، خدا هر كه را خواهد بى حساب روزى مى دهد٢”.با ديدن اين معجزات،زكرياى كهنسال ،دست به دعا برداشت:”پروردگارا! از جانب خود نسلى پاك و پسنديده به من عطا كن كه همانا تو شنونده دعائى٣”…

خداوند دعاى او را اجابت فرمود و در حاليكه در محراب عبادتش مشغول نماز بود،فرشتگان بشارتش دادند:”ای زکریا! ما تو را به فرزندی بشارت می‌دهیم که نامش یحیی است؛ و پیش از این، همنامی برای او قرار نداده‌ایم! زكريا گفت: پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد در حالی که پیری به من رسیده،‌ و همسرم نازا است؟خداوند به او فرمود: خدا هر کاری را که بخواهد انجام می‌ دهد.زکریا(ع)عرض کرد: پروردگارا! نشانه‌ای برای من قرار ده!خداوند فرمود: نشانه تو آن است که سه روز جز به اشاره و رمز با مردم سخن نخواهی گفت (و زبانت بدون علت ظاهری از کار می‌ افتد) پروردگارت را (به شکرانه این نعمت) بسیار یاد کن، و به هنگام صبح و شام او را تسبیح گوى٤”…

طولى نكشيد كه خداوند يحيى را به آنها بخشيد و این حادثه مقدّمه‌ ای بود تا اذهان مردم برای تولد حضرت عیسی(ع)كه بدون پدر به دنيا آمد،آماده گردد و بدانند همان خدایی که قادر است از زن و شوهر پیرى، فرزندی به وجود آورد، قدرت آن را دارد که به بانویی بدون شوهر، فرزندی بدهد.امام رضا(ع)فرمود:روز اول محرم روزى است كه زكري(ع)از خدا فرزندى طلبيد و خدا دعاى او را مستجاب فرمود، هر كه آن روز را روزه بدارد و دعا كند، خدا دعاى او را مستجاب مى گرداند چنانچه دعاى زكريا عليه السلام را اجابت فرمود٥…زكريا(ع) شغل نجّارى داشت و در مكارم و فضائل اخلاقى و اخلاص،از برگزيدگان بود.او رئیس راهبان و خدّام بیت المقدس و از نسل موسى بود و مردم را به شریعت موسی(ع) دعوت می ‌کرد و عمر با برکت خویش را در راه دعوت به توحيد و خدمت در بیت‌ المقدس سپری نمود و تكفل حضرت مريم را عهده دار شد.

در روايات ما آمده كه حضرت زکریا(ع)از درگاه خداوند خواست تا نام های پنج تن آل عبا را به او بیاموزد. خداوند نام آنها را به او آموخت.زکریا هر گاه نام محمد، علی، فاطمه و حسن را به زبان می‌ آورد، غم و اندوه از او برطرف می ‌شد ولی وقتی که نام حسین را به زبان می ‌آورد، بی‌ اختیار منقلب شده و اشکهایش جاری می‌ گشت و نفس‌ هایش به شماره می‌ افتاد. روزی به خدا عرض کرد: خداوندا! چه شده که وقتی نام محمد، علی، فاطمه و حسن را به زبانم می ‌آورم، اندوهم برطرف می ‌گردد، ولی همین که نام حسین(ع)را به زبان می‌ آورم منقلب می‌ شوم و اشکهایم سرازیر می ‌شود؟خداوند ماجرای جانسوز شهادت حسین(ع) را به او خبر داد.وقتی زکریا قصه حسین(ع) را شنید، سه روز از مسجد بیت المقدس بیرون نیامد و برای مصائب حسین(ع) گریه و ناله کرد و گفت:خدایا! آیا علی و فاطمه را به چنین مصیبت جانسوزی مبتلا می‌ کنی؟ آن گاه عرض کرد: خدایا! به من فرزندی بده که در سنین پیری چشمم از او روشن گردد؛ سپس علاقه آن فرزند را در قلبم بیفکن، آنگاه همانگونه که حبيبت محمد(ص)را به فاجعه جانسوز قتل فرزندش مبتلا کردی، مرا نیز به فاجعه جانسوز قتل پسرم مبتلا گردان تا من نیز هم درد پیامبر اسلام گردم٦. خداوند حضرت یحیی(ع)را به زکریا داد و همین حضرت یحیی(ع)به خاطر نهی از منکر، به فرمان طاغوت زمان، کشته شد و سرش را در میان طشت طلا نهادند، و جریان شهادتش شبیه شهادت حسین(ع)، جانسوز بود٧…
————
١. انعام/٨٥.    ٢و٣.آل عمران/٣٧.     ٤.مريم/٧و٨؛ آل عمران/٤١.    ٥.مجلسى،حيوة القلوب،ج٢،ص١٠٥٥.   ٦.بحار الانوار،ج۱۴،ص۱۷۸.     ٧.کمال‌ الدین و تمام النعمه، ۱۴۲۲ق،‌ ص۴۸۸.
 
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *