انسان ها براي رساندن پيام خود به ديگران نياز به رسانه(ابزار رساندن) داشتند و اين رسانه تا روزگاران زيادي، فقط زبان بود كه با يكديگر صحبت كنند و منظورشان را برسانند.كم كم رسانه هاي ديگرى چون قلم و نوشتن، نقاشي و تصويرگرى، نمايش و بازيگرى و بعدها فيلم و سينما،راديو و تلويزيون هاي محلي و ملى و خصوصي و دولتى و ماهواره اي،رسانه هائى شدند كه انسان با پيشرفت تكنولوژى رسانه اي براي رساندن پيام به آن دست يافت.اما غير از امور عادي و اخبار،چه مفاهيمي بايد انتقال مى يافت؟طبيعتاً صاحبان رسانه بر اساس باورها و اهداف خود كه نوعاً مادي بود،مالكان پيام ها بودند و با توجه به قدرتي كه رسانه در مديريت افكار پيدا كرد،سرمايه داران نوعاً بي دين يا دين ستيز،امپراطوري هاي رسانه اي تشكيل دادند و از اين طريق به پراكندن امواج بي دينى به طور مستقيم يا غير مستقيم پرداختند كه همچنان ادامه دارد.به لحاظ گستردگى مخاطبان اين رسانه ها و تأثيرات مهم آنها،سوال اين است كه براي مقابله با آثار تخريبي رسانه ها در موضوع دينداري، چه بايد كرد؟
هادي گفت:در تاييد سخن محمد مى گويم:یکی از راه های دین زدایی يا مقابله با باورهاي دينى ،تولید شبهه و پخش اشکال، به وسیله رسانه های گوناگون از جمله شبكه هاي ماهواره اي و فضاي مجازي است.دشمنان دين،به اين نتيجه رسیدند که بهترین راه برای سوزاندن باورها- که مزاحم سلطه آنها بر منابع كشورهاي اسلامی است-تضعیف ایمان مسلمانان است از راه تشكيك در باورها و پخش شبهه در همه مسایل مربوط به دین در موضوعات بنيادى چون توحید و وحى و نبوت و امامت و معاد تا نظامات اجتماعى و اخلاقي و تربيتى كه همه را مورد هجوم قرار دادند.امروز جهان غرب از طریق رسانهها، سکولاریسم را به شیوههای خاصّی تبلیغ میکند و از این طریق نسل حاضر را که سر و کار با این رسانه ها دارند، تحت تأثیر قرار میدهد. از آنجا كه عقائد اسلامى،سدّى در برابر سیطره غربِ لائیک بود که نمیگذاشت آنان همه خواسته های خود را در این سرزمین ها پیاده کنند، لذا با تمهیدات خاص، جامعه را مورد هجوم افكار خود با رنگ نوانديشي دينى و كم كم وداع با انديشه دينى قرار دادند تا از طريق ادغام فرهنگ ها در فرهنگ غربی و نابود کردن تمام باورهای دینی و ذوب آن در یک فرهنگ سکولار، که به سیطره فرهنگی غرب می انجامد، راه را برای تسلط غرب بر منابع ثروت شرق مسلمان،هموار میسازند…
گفتم: در برابر اين قدرت رسانه و اهداف امپراطوران رسانه اي،دينداران هم كم و بيش كارهائى كردند و رسانه هائى اگر چه نه به قدرت رسانه هاي غربيان،فراهم آوردند و مشغول فعاليت هائى هستند اما هرگز توان جلوگيرى كامل از سم پراكنى هاي آن رسانه هاي معاند را ندارند كه با زرق و برق هاي هنرى و چشم نواز و تاثيرگذار بر طبقات مختلف به ويژه جوانان، به خاموشي جراغ دين كمر بسته اند.راه مقابله اصلى با اين امواج رسانه اي،مصون سازي جوانان با تقويت بنيه اعتقادي و فكري آنان از طريق آموزش هاي هدفدار و پر محتوا از سنين كودكي تا بزرگسالي در فرايندهاي منظم آموزشي و تربيتي است. پاسخدهى به شبهات مختلف آنها،طرح اثباتي دين براي زندگى معنوى و مبارزه فرهنگى با افكار و انديشه هاي مخالفان از طريق مباني عقلي و فطرى برگرفته از آموزه هاى قرآن و ميراث حديثي امامان است،چه از طريق كلاس هاي آموزشي و چه رسانه هاي محدودي كه در اختيار دارند…
محمد گفت:من اين آفت يا چالش يا خطر را براي ديندارى از جالش هاي ديگر مهم تر مى دانم زيرا با پيشرفت هاي تكنولوژي رسانه اي كه گيرنده هايش به راحتى در دسترس همگان است ،هر روز مردم از طريق اين رسانه ها به ويژه شبكه هاي ماهواره اي بمباردمان مى شوند و مستقيم و غير مستقيم ،شبهاتي نسبت به دين به آنها القا و تزريق مى شود و امثال ما بايد با كار مضاعف،جوانان را در برابر اين تأثيرگذارى ها مصون نمائيم و البته توجه داشته باشيم كه توان ما محدود است و در اين زمينه بايد از صاحب دين حضرت بقية الله ارواحنا فداه استمداد بطلبيم و بخواهيم هم توفيق خدمتگزاري در اين عرصه را به ما بدهد و هم تلاش هايي را كه انجام مى دهيم،موثركرده و نتيجه بخش گرداند؛ قطعاً او هركس را كه خالصانه در اين راه قدم بردارد ،ياري خواهد نمود…