وقتي بين افراد بهائي در مباحث مختلف اختلاف به وجود آيد ؛ چگونه بايد چاره جوئي شود و رفع اختلاف به چه طريقي انجام مي پذيرد؟ نظر شارع اقدس اين است كه در مواقع بروز اختلاف بين بهائيان بايد به شخص بهاء الله مراجعه نمايند تا او ريشه اختلاف را بركَند؛ اما اگر او در قيد حيات نبود بايد به كتاب اقدس و هر آنچه كه بر ميرزا نازل شده مراجعه نموده و بدين ترتيب اختلافات شان را بوسيله اين متون برطرف نمايند.عبارت اقدس چنين است:
“اذا اختلفتم في امر فارجعوها الي الله ما دامت الشمس مشرقة من افق هذا السماء و اذا غربت ارجعوا الي مانزل من عنده انه ليكفي العالمين”.يعنى هنگامي كه در مسئله اي اختلاف نموديد به خداوند مراجعه نمائيد مادامي كه خورشيد از افق اين آسمان (بهائيت) مي تابد و وقتي كه اين خورشيد (يعنى بهاء الله)غروب نمود براي رفع اختلاف به آنچه كه از طرف خدا نازل شده مراجعه نمائيد كه همانا اين منزولات همه جهانيان را كفايت مى نمايد…
بنابراين اكنون كه جناب بهاءالله ،از دنيا رفته اند وظيفه رفع اختلافات بهائيان با يكديگر به عهده كتاب اقدس و ساير منزولات مي باشد. اين كه آيا اين معيار توانسته است اختلافات را در جامعه بهائى را برطرف نمايد نياز به بررسي ميدانى و تاريخى دارد. خود جناب بهاء الله در ايام پيش از نوشتن كتاب اقدس،اختلافات عمده اى با بابيان پيداكرده به نوعى كه به خشونت كشيده مى شده و به قتل و ضرب و جرح بعضى بابيان مخالف او در ايام سكونت در عراق انجاميده است و اين اختلافات به حدى زياد شد كه حكومت عثمانى ناگزير شد اين دو دسته و رهبران آنها(يعنى بهاءالله و برادرش ميرزا يحيي صبح ازل جانشين باب)را از هم جدا كرده يك گروه را به قبرس و گروه ديگر را به عكا در فلسطين تبعيد نمايد. بعد در ميان خود بهائيان نيز اختلافاتى به وجود آمد كه نه خود جناب بهاء الله و نه كتاب اقدس توانستند توفيقى در رفع اختلاف بيابند مثل اختلاف دو فرزند بهاء الله (عباس و محمد علي) بر سر جانشينى پدر كه منجر به تشكيل دو گروه ثابتين و ناقضين گرديد…
سوال ديگر اين است كه اگر خود كتاب منشا اختلاف شود چه بايد كرد؟ آيا كتاب اقدس خود منشأ اختلاف نشده است؟بررسي ها نشان مى دهد كه خود اين كتاب و اجمال گوئى هايش منشأ اختلاف بوده است،مثلاً نحوه ازدواج با اقارب ،حكم همجنس بازان و لواط كنندگان،نحوه تشكيل بيت العدل عمومى، و ده ها موضوع ديگر در اقدس مطرح شده كه در تبيين آنهااختلاف ايجاد شده است.گروهى از بهائيان بر اساس كتاب اقدس و الواح وصايا و متون ديگر بهائى، اين بيت العدل و نحوه تشكيل و رهبرى آن را نامشروع و غير قانونى و بدلي دانسته و اقليتى به نام بهائيان ارتدكس يا حقيقي را تشكيل داده اند كه از سوى بيت العدل موجود ، طرد شده اند اما آنها خود را بهائيان واقعى دانسته و مى گويند طبق نصوص بهائى،بيت العدل بدون ولى امرالله ،نامشروع و غاصب و بدلي است و در پي آن هستند تا با رهبران خود در آينده بيت العدل حقيقي را تشكيل دهند و هر دوگروه هم خود را بهائى و معتقد به اقدس مى شمرند و اقدس نتوانسته است اختلافات آنها را برطرف نمايد…
در همين كتاب اقدس ،در حكم ازدواج با اقارب،فقط ازدواج با زن پدر حرام اعلام شده و در مورد ازدواج با ساير ساير زنان اقارب ، هيچ حكمى بيان نشده است و تعيين تكليف ازدواج با اقارب به عهده بيت العدل نهاده شده كه بيت العدل نيز از زمان تشكيل خود تا كنون حكم ازدواج با اقارب را معين ننموده است. كتاب اقدس همچنين نحوه اجراى حكم سوزاندن مجرمى كه خانه اى را آتش زده را تعيين ننموده كه آيا در ملاء عام باشد يا در خفا انجام گيرد.همچنين حكم همجنس بازي و لواط در اقدس مشخص نيست زيرا جناب بهاء الله در اقدس فرمودند من شرم دارم از اينكه حكم مربوط به غلمان و لواط را بيان كنم(إنّا نستحيي ان نذكر حكم الغلمان) و اين سردرگمى همچنان در بهائيان و بيت العدل وجود دارد كه با اينان و همجنس بازان چه بايد بكنند و چه مجازاتى به ايشان تعلق مى گيرد و بيت العدل هم در اين زمينه به تناقض گوئى افتاده زيرا تعدادي همجنسگرا بهائى شده اند يا بهائيانى همجنسگرا گشته اند و بيت العدل با اينان سياست كوسه و ريش پهن را در پيش گرفته است و همينطور موضوعات ديگر كه منشأ اختلاف بوده و هست.پژوهشگران مى پرسند وقتى اقدس قادر به رفع اختلافات داخلى بهائيت نيست و خودش منشأ برخى اختلافات است چگونه مى تواند رفع اختلافات جامعه جهانى را بنمايد…؟