متوليان دين

 

 

هيچيك از ما ترديد نداشت كه يكي از عومل مهم دين گريزي برخى از مردم،گفتار و كردار بعضي از متوليان امور دينى است ؛ به خصوص اگر متصدى امور دنياي مردم نيز باشند و زندگى روزمره مردم به نظرات و تصميمات آنها منوط باشد كه در اين صورت، هرگونه نظر و اقدام آنها پاي دين گذاشته شده و موجب بدبينى به آئين و دين گريزى مى گردد. يعنى دين در دست آنها تبديل به ابزاري براي رياست و دست يابي به قدرت و ثروت شده و وقتى دقيق شويم مى بينيم اين سستي در دين كه دامنگير مردم شده مربوط به عملكرد عالمان سوء و متوليان غير امين و سخنگويان رسمى دين بوده است كه در دل مردم نفرت آفرینی می كنند و ایشان را دین گریز می سازند. متاسفانه اين چالش دينداري به دليل شرايط كنونى فراگير هم شده وهرگونه تلاش براي آموزش و تبليغ آموزه هاي دينى را با مشكل روبرو كرده و مجامع دينى را خلوت نموده و كار معلمان و مبلغان راستين را دشوار كرده است…

بعد از اين توضيح محمد، من گفتم: اين موضوع فراگير است و سابقه تاريخى هم دارد؛برای نمونه برخی از دین گریزی ها در غرب، نتیجه نفرت مردم از كشیشان بود. مردم امتیازات این گروه و تنگ نظری و قدرت طلبی و ثروت برخی از اسقف ها را بر نمی تافتند و با دین گریزی در برابر ایشان واكنش نشان می دادند. در آیات قرآن نیز نقش برخی از متوليان اهل كتاب را در دین گریزی آورده است آنجا كه مى فرمايد بسياري از أحبار و راهبان(عالمان اهل كتاب)اموال مردم را از راه هاي باطل تصرف مى كنند و مردم را از راه خدا باز مى دارند(توبه/٣٤) و نيز مى فرمايد آنان به خاطر بهره مالي حقير و اندك،در كتاب خدا دست مى برند و مطالبي مى نويسند و به خدا نسبت مى دهند، واي بر آنها به خاطر اين عمل زشت شان(بقره/٧٩)و به آنها هشدار مى دهد كه اى اهل كتاب!در دين تان به ناحقّ غلوّ نكنيد و از هوس هاى كسانى كه پيش از اين گمراه شدند و بسيارى را گمراه كردند و از راه حقّ منحرفند، پيروى نكنيد(نساء/١٧١).اين متوليان دينى با خرافه سازی و جعل و تحریف دین، چهره ای نامطلوب و زننده از دین ترسیم می كنند و با تاكيد بر برخى روایات ساختگى موجب دين گريزى مى شوند…

محمد گفت:براي حل اين مشكل چه بايد كرد و به دانشجويان چه بايد گفت؟ آيا اين عالمان و متوليان سوء حاضرند به سادگى دست از رياست خود بردارند و رويه خود را تصحيح كنند؟ آيا مردم مى توانند رابطه اينان را با اصل دين جدا كنند و رفتارشان را پاي دين ننويسند و حساب آنها و دين را از هم تفكيك نمايند؟ گفتم:چاره اي جز اين نداريم كه مردم را آگاه كنيم به نوعى كه به بصيرتى دست يابند كه اگر يك عالم يا متولى دينى هم خطا كرد با ميزانى كه دارند بتوانند او را محكوم كنند نه دين را.به آنها بگوئيم اگر پسر نوح هم خطا كرد،نوح را محكوم نمى كنيم؛اگر عالمان متكبر و دنياطلب يهود ،حاضر به پذيرش عيسي پيامبر خدا، نشدند در حقانيت عيسى ترديد نمى كنيم؛اگر صحابه نزديك پيامبر،از فرمان پيامبر سرپيچى كردند، در دين پيامبر شك نمى كنيم؛اگر همه صحابه جز اندكي ، بيعت خود در غدير را فراموش كردند و اميرمومنان را تنها گذاشتند،در امامت او مردد نمى شويم؛اگر كوفيان پيمان شكنى كردند و سالار شهيدان را رها كردند، ما در حقانيت او ترديد نمى كنيم… اين موضوع كمك مى كند كه با لغزيدن متوليان، افراد در دين خود نلغزند…

هادي گفت:همچنين بايد توضيح داد كه پيشوايان ما نيز،اين شرايط را پيش بينى كرده و هشدارهاي لازم را داده اند كه با ديدن عالمان سوء،ميزان را گم نكنيم و نلغزيم.پيامبراكرم(ص) فرمود: “واى بر امت من از علماي سوء” ١؛ و فرمود: “بدترين شرّها، علماي شرّ و بهترين خيرها،علماى خوب هستند”٢؛ و”بدترين مردم عالمانند، وقتى فاسد شوند”٣. اميرمومنان(ع) هم فرمود:”بدترين خلق خدا بعد از ابليس و فرعون و نمرود، عالمان فاسد هستند كه باطل ها را جلوه مى دهند و حقائق را مى پوشانند”٤.امام عسكرى(ع) هم فرمود:”زيان علماي سوء براي ضعفاي شيعيان ما از سپاه يزيد براي سپاه امام حسين(ع) بدتر است زيرا او جان و مال شان را گرفت و اينان شك و شبهه را بردل آنان وارد كرده و گمراهشان مى كنند”٥. لذا وقتى دل افراد را قرص كنيم كه قبلاً به ما در مورد لغزش متوليان دينى هشدارهاي لازم را داده اند و لغزش آنان نبايد ما را نسبت به حقانيت دين و پيشوايان ما مردد كند؛ مى توانيم اين چالش را چاره جوئى كنيم و البته هدايت با خداست…

————-

١.كنز العمال،ش ٢٩٠٣٨.   ٢.منية المريد،ص١٣٧.  ٣.تحف العقول،ص٣٥.  ٤.إحتجاج: ٢ / ٥١٣ / ٣٣٧.  ٥.إحتجاج،  ٢ / ٥١٢ / ٣٣٧ وص ٥١٣ / ٣٣٧.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *