من ايرانى ام و به ايرانى بودنم افتخار مى كنم. كشورى با افتخارات فراوان: مهد تمدن، مهد فرهنگ، مهد ادبيات، مهد شعر، مهد فن و صنعت و هنر، مهد مردمى با فرهنگ، با هوش، فداكار، روادار، سازگار، دلير و شجاع و ميهن دوست ، صميمى و مهربان و مهمان دوست، با تاريخى كهن، منابعى سرشار همچون نفت و گاز و روى و فيروزه ، موقعيت جغرافيائي عالى، كشور ابريشم ، كشور قنات و قناعت و قنوت ، فرش و پسته و زعفران، كشور چهارفصل، دلبسته به مذهب اهل بيت و مهربان و در صلح و همزيستى برادرانه با ديگر اديان و مذاهب و روادار با دگرانديشان؛ كشورى همسايه دوست و صلح طلب و اهل تعامل و گفتگو و داد و ستد؛ با آثار معمارى شگفت و بى نظير و كشور همايش ها و مهرجان ها و جشن هاى تاريخى همچون نوروز، كشور كتاب و دانش و دانشگاه، از قديم ترين ايام همچون دانشگاه جندى شاپور تا كنون، اهل احترام به بزرگ و پير و پيشكسوت ، ورزشكار و ورزش دوست با قهرمانانى در همه عرصه ها، شاكر نعمت ها، اهل معنويت و روحانيت و پيشتاز در علم دين با دانشمندانى بزرگ در اين عرصه و خلاصه از هر جهت پرافتخار.و من افتخار مى كنم كه ميهنم ايران است.
ايران کهن ترين کشور دنيا (تاسيس شده در ٣٢٠٠سال قبل از ميلاد مسيح) و نيز کهن ترين امپراتوری جهان-هخامنشيان- كه بر ٤٤درصد كل جمعيت جهان حكومت مى كردند (كه بالاترين درصد جميعت تحت حكومت يک دولت در تاريخ است)، ميزبان بزرگترين جميعت مهاجر جهان از زمان كورش كه يهود را اسكان داد و از قتل عام آنها جلوگيرى نمود تا زمان ما كه پذيراي مهاجرين كشور همسايه بوده است.دارنده بيشترين تعداد شيعيان در جهان(٨٩ درصد جمعيت ايران). كشورى كه به گزين است زيرا چون نداى توحيد و عدالت را از حجاز شنيد به آن دل داد و مسلمان شد و خدمات متقابلش با اسلام، آغاز گرديد؛ از اسلام فرهنگ برادرى و مساوات و علم و تهذيب و تقوى را دريافت نمود و به ترويج اين دين الاهى كمربست و دانشمندان بزرگى در لغت و كلام و فقه و نجوم و رياضيات و حكمت و طب و ديگر علوم ، تربيت كرد و به افتخاراتش افزود و نام اسلام با اين دانشمندان ايرانى، جهانى شد، دانش ديوان و حكومت دارى را به آنان آموخت، اگرهم گاهى مثل زمان مغول، به خاطر فساد حاكمان،مغلوب قومى خونريز و خشن شد اما در طول زمان فرهنگ خود را بر آنها حاكم نمود و آنان را مسلمان و روادار نمود.
اين كشور نشان داده است كه چون از طاعون تفرقه و فساد و ضعف حاكمان در امان ماند، مى تواند به چنان قدرت سياسى و اقتصادى دست يابد كه بر نيمى از جهان حكومت كند- چنانكه در زمان صفويان(شاه عباس اول)، چنين شد و رقيب اروپاي آن روز گرديد.نيز ثابت كرده است مى تواند در جنگ ددمنشانه و تحميلى همسايه ستمگر كه حمايت سياسى و لجستيك همه جهان را با خود داشت، دليرانه مقاومت نمايد و شكست را بر او تحميل كند.كشورى با طبيعتى زيبا و مطبوع كه هرگوشه آن نماد يك فصل و يك هوا، كوه هاى سربه آسمان سائيده، دشت هاى سرسبز، جنگل هاي انبوه، سواحل زيبا و از همه مهم تر مردمى نمونه و با فرهنگ كه حتى در قالب تجارت نيز فرهنگ خود را صادر مى نمودند چنانكه اين بازرگانان ايرانى بودند كه اسلام را به كشورهاى جنوب شرقى آسيا مثل اندونزى و مالزى و تايلند، بردند كه اكنون بيش از سيصدمليون مسلمان اين مناطق، مديون اقدامات آنانند…
اين كشور، به خاطر همه مواهب خدادادى و تلاش و فرهنگ خود، هماره محسود بدخواهان بوده و مجبور بوده با تلاش و درايت خود از موانعى كه آن دشمنان سر راه او مى گذاشته اند، عبور كند و سختى هاى آن را صبورانه تحمل كند و با توكل بر خدا، پيروز گردد.سختى هائي كه قسمتى از آن مى توانست، كشور ديگرى را به نابودى و محو از جغرافياي جهان برساند. اما ايران و ايرانى، شكست ها را شكست داده و توانسته درس مقاومت و پايدارى را به جهانيان در عمل نشان دهد.ايران ما، نشان داده فريب گروه هاى مزدور اجانب و فرقه هاى گمراه را نخورده و در درازمدت همه افكار پليد را رسوا نموده و بر نقشه هاى شوم آنها فائق آيد.بزرگ ترين ثروت كشور من، مردم هوشمند آنند كه عليرغم همه موانعى كه سر راهش گزارند، در علم و دانش پيشتاز بوده و آينده اى عالى را براي خود رقم خواهد زد.همه اين افتخارات از آن كشور من است و من به ايرانى بودن خود افتخار مى كنم!