دفن مردگان در بلور

 

 

 

كتاب اقدس عنايت ويژه اى به آرايش زيبا و ظاهر فريبا و ظاهر فاخر و شكوهمند مردگان دارد.بهائي متوفي را بايد با پنج لباس از گرانقيمت ترين پارچه ها يعني حرير و ابريشم بپوشانند و انگشتري هاي مخصوص با متن هاي ويژه در دستش نهند و آنگاه در تابوتي ساخته شده از بلور قرار دهند و سپس مرده همراه  وسائل گرانقيمت را در جائي نزديك – كه از يكساعت فاصله بيشتر نشود – دفن نمايند.اين دستور خداوند(بهاء الله)است ؛ اما اگر كسي فقير بود و توانائي نداشت مي تواند بجاي پنج لباس حرير و ابريشم، به يك نوع قناعت كند و به جاي تابوت بلور هم تابوتي از سنگ هاي گرانبها يا چوب هاي فاخر و لطيف تهيه نموده و مرده خود را اينگونه دفن نمايند… چنين است حكم خداي عليم خبير…اين تشريفات براي تكريم متوفاي بهائي است كه خيلي شيك پوش و آبرومند در پنج لباس از حرير خالص و ابريشم در محفظه اي بلورين بسيار جالب تر از اشياء نفيس در موزه ها زير خروارها خاك قرار گيرد و كنار ساير مردگان كه با لباس ساده اي از متقال به ديدار آخرت شتافته اند به عنوان مرده بهايي امتياز داشته باشد.

 
معلوم مى شود خداوند در اديان قبل، در انديشه تكريم و آرايش مرده ها نبوده و دستور فرموده مردگان را در لباس ساده اي از متقال و بدون تابوت و ساده دفن كنند، اما موقع تشريع بهائيت يكباره نظرش عوض شده عزت مرده آن هم از نوع مادي و ظاهري را در نظر گرفته و خواسته است اين همه شييء گرانبها را صاحبان مرده براي او تدارك كنند و حرير پوش يا ابريشم پوش و بلورين يا مرمر جايگاه،او را در زير خاك نهند.عبارت كتاب اقدس اين است: قد حكم الله دفن الاموات في البلور و الاحجار المتنعه اوالاخشاب الصلبه اللطيفه و وضع الخواتيم المنقوشه في اصابعهم انه لهوالمقتدرالحكيم…و ان تكفنوه في خمسه اثواب من الحرير اوالقطن من لم يستطع يكتفي بواحده منهما كذلك قضي الامر من لدن عليم خبير…حرم عليكم نقل الميت ازيد من مسافه ساعه من المدينه ادفنوه بالروح و الريحان في مكان قريب.يعني خداوند حكم نموده كه مردگان را در بلور و سنگ هاي ارزشمند يا چوب هاي محكم و لطيف و انگشترهائي كه عبارات بر آنها منقوش است و در انگشت آنها باشد، دفن نمائيد كه خدا توانا و داناست… و اينكه آنها را در پنج لباس از حرير يا ابريشم كفن كنيد و كسي كه استطاعت نداشت به يكي از آنها اكتفا نمايد.اين گونه از جانب داناي آگاه فرمان صادر شده است… بر شما حرام است كه مرده را بيشتر از مسافت يك ساعت منتقل كنيد بلكه او را با روح و ريحان در مكاني نزديك دفن نمائيد.
 
تواريخ بهائى مى نويسند جسد جناب على محمد باب (نقطه اولي)،بعد از اعدام بطور مخفيانه برداشته شده و سالها در جاهاي متعدد پنهان بوده تا اينكه سرانجام با وسائل نقليه آن زمان، ماه ها در راه بوده تا سرانجام از تبريز به حيفا در اسرائيل منتقل شده است. آيا مسافت تبريز تا حيفا در آن موقع از يكساعت كمتر بود؟ آيا نمى بايست طبق نص اقدس او را در نزديك ترين جا دفن مى نمودند؟ يا انتقال دهندگان او مطابق صريح كتاب اقدس، امر حرامي را مرتكب نشدند كه سال ها او را دفن نكردند و بعد هم به دورترين جا بردند؟
 
آيا اصولاً دفن اموات در بلور و پوشاندن لباس ها ى حرير و گرانقيمت و با انگشترهاي خاص ،تكريم و بزرگداشتي براي مردگان است؟مگر لباس و منزل گرانقيمت در دوره حيات موجب بزرگي افراد محسوب مي شود تا در موقع مرگ موجب بزرگي و تكريم مرده بشود؟اين همه پول و امكانات را صاحبان مرده از كجا بياورند و به چه حكمتي خرج اين تشريفات نمايند؟ اهل تحقيق مى پرسند تهيه و تدارك تابوتى از بلور يا سنگ ها و چوب هاي قيمتى و پنج دست لباس فاخر،چه هزينه سنگينى را بر صاحبان عزا تحميل مى كند كه طبيعتاً به خاطر آبروى خود در فاميل و همسايگان نبايد چيزي را براي مرده كم بگذارند، آن هم به دستور خدا و نازل شده در كتاب مقدس، چه حكمتى داشته كه خداوند آن را بر صاحبان عزا تحميل نموده است؟ تركيب پنج لباس ابريشم و پنج لباس حرير چگونه بايد باشد (از هركدام چند تا) و در مورد ناتوانان كه قرار است به يكي از آنها (ابريشم يا حرير) اكتفا كنند منظور چيست؟ يعني هر پنج لباس را از يكنوع انتخاب كنند(يكتفي بواحده منهما)؟
5- اگر اهالي دو كشور چين و هند (نزديك سه ميليارد نفر) بخواهند بهائي شوند براي مرده آنها چه حجم بلور و حرير خالص لازم است (اقلا پانزده ميليارد متر مربع حرير و پانزده ميليارد متر مربع ابريشم و پانزده ميليارد متر مربع بلور براي مردگان آنها الزامي است. اين حجم توليد و تجارت به خاطر مردگان كه همه هم زير خروارها خاك مدفون شده و بعد از مدتى از بين مى رود،دستور خداست و دستاورد دين جديد است؟ 
 
 
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *