حضور در ميان مردم و همكارى موثر در ساختن اجتماع، وظيفه انسان معارفى است. انزوا و گوشه گيرى و رهبانيت در اين آئين نيست. ترک دنیا و لذتهای آن و کناره گرفتن از مردم و جامعه و عبادت در دیر و صومعه، در اسلام نهی شده است. رهبانيت ،ظاهراً در قرن سوم ميلادي در ميان مسيحيان ظهور كرده است و منشا ان را هم شکست چندباره مؤمنان مسیحی از ظالمان و متواری شدن آنها به بیابان ها و عبادت در کوه ها گفته اند.برخی محققان معتقدند رهبانیت از مسیحیت، به درون صوفيان وارد شده است.قرآن كريم به صراحت،رهبانيت را دستور خدا و نوشته در انجيل ندانسته و آن را ساختگى و بدعت معرفى نموده است:”سپس پیامبرانمان را پس از ایشان فرستادیم. و عیسی بن مریم را از پی آنها روانه کردیم و به او انجیل را دادیم، و در دل پیروانش رأفت و رحمت نهادیم و رهبانیتی که به بدعت آوردهاند ما بر آنها مقرر نکردهایم، اما در آن خشنودی خدا میجستند، ولی حق آن را بسزا نگزاردند. ما از آن میان به کسانی که ایمان آورده بودند، پاداش دادیم ولی بیشترینشان نافرمان بودند”٢.
سيره پيامبراكرم(ص)،حضور در اجتماع و همراهى با مردم و تشكيل امت و منع رهبانيت بوده است ٣و ضمن منع رهبانیت، مسلمانان را به جهاد (تلاش در راه خدا با جان و مال و زبان)دعوت کرده و آن را رهبانیت امت خود خوانده است٤! ؛ همچنين نهى آن حضرت از انزوای عثمان بن مظعون، پس از درگذشت فرزندش، نشانهای واضح از ناروا بودن کنارهگیری از جامعه دانسته شده است٥.همچنين فرمودند:”رهبانیّت امّت من در مسجد است”٦؛ یعنی متعبدان امت من روش مسیحیان را پیش نمی گیرند بلکه در مساجد جامع شهر كه محل حضور مردم است به عبادت واعتکاف می پردازند. اميرمومنان(ع) در نهج البلاغه، عاصم بن زیاد را که عبایی بر تن کرده و از دنیا دل کنده بود،نهى نموده و در توصيف او فرمودند:” او كسى است که با خود دشمنی می کند و شیطان گمراهش ساخته است”٧.مفسران قرآن، بر اساس آیه ۸۷ سوره مائده، رهبانیت را مصداق حرام کردن مواهب الهی دانسته و در نتیجه، آن را مخالف احکام و قوانین اسلام بیان کردهاند.علامه مجلسی در بحار الانوار، بیش از ده روایت را از أمالی و خصال شیخ صدوق، تفسیر قمی، و دیگر آثار شیعی نقل کرده که حاوی نهی از رهبانیت است٨.
در اسلام،کناره گیری از اجتماع و شانه خالی کردن از تکالیف اجتماعی، نهى شده و در مقابل براى حفظ افراد از دنيادارى ، به زهد و بي رغبتى به متاع دنيا و بيم از خدا و نزديكى جستن به او و احتياط در دين و عبادت و تقوى و كوشندگى در اداي حقوق مردم و برپاداشتن احكام خدا و هجرت و امر به معروف و نهى از منكر توصيه شده است. باید توجه داشت که زهد اسلامی غیر از رهبانیت است. رهبانیت، بریدن از مردم و انزوا و ترك اجتماع و روآوردن به عبادت است بر اساس این اندیشه که کار دنیا و آخرت بیگانه از یکدیگر است؛ اما زهد اسلامی در عین این که مستلزم انتخاب زندگی ساده و بیتکلف است و بر اساس پرهیز از تنعم و تجمل و لذت گرایی محض و نشان وابسته نبودن به دنيا و نه بهره گيرى از نعمت هاست.اين زهد، در متن زندگی و در بطن روابط اجتماعی قرار دارد و عین جامعه گرایی است.زهد ، نداشتن و نخواستن نيست بلكه وابسته نبودن است…
پيامبرخدا(ص)، شخصی را با موهای ژولیده و جامههای چرکین ديد و به او فرمود:” تمتع و بهره بردن از نعمتهای خدا جزو دین است”٩؛ايشان هنگامی که میخواست نزد اصحابش برود به آئینه نگاه میکرد، موهای خود را شانه میکرد و مرتب میساخت و میگفت: خداوند دوست میدارد بندهاش را که وقتی به حضور دوستان خود میرود خود را آماده و زیبا سازد١٠. امام صادق(ع) فرمود: “خداوند زیباست و دوست میدارد که بندهای خود را بیاراید و زیبا نماید و بر عکس ، فقر و تظاهر به فقر را دشمن میدارد. اگر خداوند نعمتی به شما عنایت کرد باید اثر آن نعمت در زندگی شما نمایان گردد”؛ به آن حضرت گفتند: چگونه اثر نعمت خدا نمایان گردد؟ فرمود: “به اینکه جامه شخص نظیف باشد، بوی خوش استعمال کند، خانه خود را با گچ سفید کند، بیرون خانه را جاروب کند حتی پیش از غروب چراغ ها را روشن کند که بر وسعت رزق میافزاید”١١.همچنين برخلاف رهبانيت مسبحى كه ازدواج را تحريم نموده اند، آن را بسيار تاكيد نموده و التذاذ و کامجویی زن و شوهر از یکدیگر را نه تنها تقبیح نکرده است، بلکه ثوابهایی را هم برای آن قائل شده و دوست داشتن زنان را از صفات پیامبران شمرده است١٢و نيز در قرآن کریم تحریم زینت های دنیا بر خود، سخت مورد انتقاد قرار گرفته است١٣.
————
١.مجمع البیان٣٦٦/٩. ٢.حديد/٢٧. ٣.مجلسى،عين الحياة٣٧٦/١-٣٧٧. ٤.بحارالانوار١٧٠/٨. ٥.تفسير نمونه٨٥/١٨. ٦.تفسير خسروي٢١٤/٨. ٧.ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة٣٢/١١. ٨.بحارالأنوار ١١٣/٦٧-١٣٠. ٩.الكافى٤٣٩/٦. ١٠.وسائل الشيعه٧/٥. ١١. همان. ١٢.همان٢٢/٢٠. ١٣.اعراف/٣٢.