دوستان خوب

 

 

 

انسان معارفى چون در اجتماع است، پيوند هاي اجتماعى و دينى او را به دوست گزينى مى كشاند. انسانى كه دوست نداشته باشد،به فرموده اميرمومنان(ع)،غريب است:”غریب كسی است كه دوستی برای خود نداشته باشد”١. لذا غریب كسى نيست كه دور از وطن باشد بلكه اگر كسی در وطن خود باشد اما دوست و همنشین نداشته باشد او غریب است؛نيز فرمود:”عاجزترین مردم كسی است كه از بدست آوردن یك دوست عاجز باشد”!”٢.انسان باید بداند که با چه کسی معاشرت کند تا براى تكامل روحى و معنوى خود و موفقیت در انجام وظایف و در رسیدن به اهداف الهى از او كمك بگيرد و  در مقابل، ترك معاشرت كند با كسى كه نه تنها او را به یاد خداوند نمى ‌اندازد، بلكه او را غافل مى‌ سازد و با گفتار و عمل دعوت به حركت نزولى و سقوط و انحراف مى ‌كند.رسول خدا(ص)به ابوذر فرمود: “اى ابوذر، همنشین و دوست صالح بهتر از تنهایى است و تنهایى بهتر از همنشین بد است”٣؛ و نيز:”بنگرید با چه كسى هم سخن مى‌شوید، زیرا هر كس كه مرگش فرا رسد، در پیشگاه خداوند یارانش در برابرش مجسّم مى ‌شوند. اگر از نیكان باشند، او نیز در زمره نیكان قرار مى‌ گیرد و اگر از بدان باشند، او نیز در زمره بدان قرار مى‌ گیرد”٤. 

يكى از افسوس هاي دوزخيان در روز قيامت به گزارش قرآن،اشتباه آنها مربوط به دوست گزينى در دنياست كه موجب اين سرنوشت براي آنها شده و سبب اندوه بى‌ پایان و حسرت آنان گشته است:”واى بر من! اى كاش كه با فلان (كافر و رفیق فاسق) دوست نمى‌شدم؛ كه دوستى با او مرا از پیروى قرآن و رسول حق محروم ساخت و گمراه گردانید”٥.این قبیل آیات، بر این دلالت دارند كه از جمله عوامل گمراه شدن انسان، دوستان ناباب و رفاقت با گمراهان است، از این جهت سفارش شده كه مۆمن از افراد ناسالم و اجتماعات آلوده كناره‌ گیرى كند. البته افراد یكسان نیستند: برخى چنان خود ساخته و داراى اراده قوى هستند كه در هر شرایطى از دیگران تأثیر نمى‌پذیرند، بلكه بر روى آنها اثر مى‌ گذارند، و مطمئن اند كه با نصیحت و موعظه مى‌توانند آنان را تبليغ و هدایت كنند. چنین معاشرتى از باب امر به معروف و نهى از منكر و ارشاد دیگران ـ كه در دين به آنها اهمیت ویژه‌اى داده شده ـ مى‌تواند مطلوب باشد. 

 

  عوامل جذب دوستي ديگران بر اساس متون دينى،ايمان و عمل صالح، احترام متقابل، احسان و نيكى، اخلاق خوب و خوش خلقى، حس قدرداني و سپاس، صبر و بردبارى ، امانت دارى، خوش بينى، پرهيز از سرزنش و ملامت و بد زبانى، پرهيز از جدال و كشمكش بى نتيجه بيان شده است.امام باقر(ع) فرمود:”ترش رویی با مردم، دشمنی به بار می‌آورد”٦.ابن نعمان جعفی گوید: امام صادق(ع)، دوستی داشت كه آن حضرت هركجا می‌رفت او هم همراه ايشان بود و از حضرت جدا نمی‌شد، روزی در بازار كفاشها می‌رفتند و این مرد غلامی داشت كه پشت سر آن دو حركت می‌كرد، ناگهان آن مرد به پشت سر خودمتوجه شد و غلام را سه بار صدا زد ولی غلام را ندید، چون بار چهارم نگاه كرد و او را دید، گفت: ای زنازاده، كجا بودی؟ امام صادق(ع)دست خود را بلند كرده و به پیشانی خود زد و فرمود: «سبحان الله آیا به مادرش نسبت ناروا می‌دهی؟ من تصور می‌كردم تو اهل پارسایی و پرهیزگاری می‌ باشی و اكنون مشاهده كردم كه پارسایی نداری. گفت: قربانت گردم، مادرش اهل سند[هند] و مشرك می‌ باشد.امام فرمود: ایا نمی‌ دانی كه هر ملتی برای خود نكاحی دارند(و قانون ازدواج آنها از نظر اسلام امضاء شده است)؟ از من دور شو. جعفى گويد: دیگر آن شخص را ندیدم كه با حضرت راه برود تا وقتی كه مرگ میان آنها جدایی انداخت٧.
 

از آنجا كه دوستی و دوست یابی، ضرورتی اجتماعی است، بايد در آن دقت بسيار نمود ، اميرمومنان(ع) فرمود: با چاپلوس رفاقت نکن که او با چرب زبانی، تو را اغفال می کند و کار نادرست را در نظرت درست جلوه می دهد٨؛ از دوستی با دروغگو بپرهیز ؛ زیرا دروغگو چون سراب است، دور را نزدیک و نزدیک را دور می نماید٩؛ از دوستی با افراد فاسد بپرهیز که بدی و زشتی شان همیشگی است١٠؛از دوستی با نادان بپرهیز؛ زیرا می خواهد به تو نفعی برساند، ولی زیان می رساند١١. نيز در ويژگى دوست خوب فرمود: دوستدار تو، تو را از بدی باز می دارد١٢؛ هر کس عیب های تو را بر تو آشکار سازد، دوست تو است١٣؛همواره دوست خود را با پند و اندرز نصیحت کن؛ چه خوب باشد یا زشت١٤. بهترين دوستان انسان، دوستان او در راه خدا و در مسير مرزبانى و خدمتگزاري به دين و پيوند با مولاي زمان هستند كه ما را در مسير باكي و ايمان، يارى مى كنند؛ از اين دوستان هرچه بيشتر داشته باشيم باز هم كم است!

———————-

١.نهج البلاغه، نامه٣١.        ٢.همان.حكمت١٢.   ٣.بحارالانوار٨٤/٧٧.     ٤. اصول كافى٤٥١/٤.    ٥. فرقان/٢٨و٢٩.    ٦. اصول كافى٢/باب حسن المعاشره و ج ٤٥٠/٤.    ٧.اصول كافی، ج۲، باب البذاء (بدزبانی).   ٨.نهج البلاغه،حكمت٢٩٣.   ٩. همان، حكمت٣٨.    ١٠. همان، نامه ٦٩.    ١١. همان،حكمت٣٨.   ١٢.غررالحكم٦١٣/٢.   ١٣.همان/٦٤١.   ١٤.نهج البلاغه،نامه٣١.

 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *