عاشورا

 

 

 

جانگدازترين واقعه در تاريخ اسلام ،واقعه کربلا یا عاشورا در دهم محرم سال ٦١ هجرى است١.در اين حادثه دلخراش، سپاه يزيد بن معاويه، جگرگوشه پيامبر امام حسین(ع) و فرزندان و ياران معدودش را به فجيع ترين شكل به شهادت رساندند و پردگيان و كودكان و اهل حرم او را به اسارت گرفتند به جرم بيعت نكردن با عنصر فاسدى به نام يزيد بن معاويه كه خود را خليفه پيامبر مى خواند! داستان با مرگ معاويه آغاز شد كه برخلاف مفاد صلح نامه، فرزندش يزيد را جانشين خود اعلام نمود و يزيد براي بيعت گرفتن از امام به زور و فشار روي آورد. امام كه بيعت با چنين عنصر فاسدي به نام خليفه پيامبر خدا(ص) بر نمى تافت،شبانه با شمارى از خانواده خود و بنى هاشم،عازم مكه شد.آن حضرت حدود چهار ماه در مکه ماند و در این مدت نامه‌ هایی از اهالی کوفه به دست او می‌رسید که از او خواسته بودند به کوفه برود و رهبرى آنان را عهده دار شود. از آنجا كه عاملان يزيد قصد ترور امام را در كعبه داشتند، ايشان با تبديل حج تمتع خويش به عمره مفرده، راهى كوفه شدند و سفير خود مسلم ابن عقيل را براي بررسي شرايط به كوفه فرستادند؛ اما پیش از رسیدن به کوفه، از شهادت مسلم و پیمان‌شکنی کوفیان باخبر شدند…
 
در طول  مسير حركت امام به سمت كوفه، عده اي از صحابه به ايشان پيوستند تا اينكه به كربلا رسيدند. حر بن یزید راه را بر کاروان امام بست اما بعد توبه نمود و به جمع ياران امام پيوست.عنصر بدنام و خونريزي به نام عبیدالله بن زیاد كه يزيد به تازگى او را به امارت كوفه گماشته بود، بعد از پيوستن حُر، سپاه عظيمى را به فرماندهى عمر بن سعد براي بيعت گرفتن و يا كشتن امام و ياران او فرستاد.امام شبي را براي عبادت،مهلت خواست و در آن شب ياران خود را مخيّر كرد كه مى توانند بازگردند؛اما ياران وفادارش حماسه هاي شورانگيزى آفريدند و گفتند جان ناقابل ما فداي توباد يا ابا عبدالله؛ اگر صدجان مى داشتيم فداي تو اي سالار جوانان بهشت و جگرگوشه پيامبر،مى كرديم و فردا روز در عاشورا(دهم محرم)همان كردند كه گفتند و بلندترين حماسه تاريخ را در جانبازى در راه خدا سرودند و بر صدر اصحاب پيامبران  و امامان جاي گرفتند. امام و همه يارانش حتى كودك ششماهه اش علي اصغر شهيد شدند اما زير بار ذلت بيعت با يزيد فاسد نرفتند و منشور”هيهات منّاالذله” را با شهادت خويش، امضا كردند…
 
سپاه ابن زياد گماشته يزيد، از هرگونه جنايت و شقاوتى در حق آل الله دريغ نكردند همچون بستن آب به روي امام و ياران و پردگيان و كودكان ، تازندان اسب بر پيكرهاي مطهر شهيدان ، غارت كردن و سپس آتش زدن خيمه ها در عصر عاشورا و به اسارت درآوردن نوادگان رسول خدا و دختران اميرمومنان(ع)و همسر و دختران و تنها فرزندامام يعنى حضرت سجاد(ع)كه به شدت بيمار بود و بر سر نى كردن سران شهيدان و آوردن آنها به كوفه و سپس شام مقر حكومت يزيد و اهانت يزيد به آل الله و…كه با اين جنايات روى همه جانيان تاريخ را سفيد كردند.اما پيروز واقعى ميدان عليرغم ظواهر،امام و منطق او بود كه الگوى همه آزادگان جهان شد و شهادتش موجب رسوايي و كنار رفتن نقاب تزوير از چهره مدعيان خلافت رسول خدا و اسلام وارونه اي شد كه با فريب بر گرده مسلمين سوار شده بودند.امروز، نام و ياد و راه سالار شهيدان امام اباعبدالله الحسين(ع) جاودانه است و أسوه موحدان و آزادگان است اما يزيدها و ابن زيادها و ابن سعدها و شمرها و اتباع آنها، منفور نزد جهانيان و آزادگان مى باشد…
 
به دستور عمر بن سعد اجساد لشکریان کوفه دفن شدند اما پیکرهای سالار شهيدان اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش بر زمین ماند. بنابر روايات، پس از بازگشت عمر بن سعد و یارانش، جماعتی از بنی‌اسد که در نزدیکی کربلا منزل داشتند به صحنه کربلا وارد شدند و در موقعی از شب که ایمن از دشمن بودند، بر امام حسین(ع) و یارانش نماز گزاردند و آنان را دفن کردند. بنابر نقلی بدن امام حسین(ع) با حضور امام سجاد(ع) به خاک سپرده شد و بعدها مطاف همه پاكان و رهروان راهش گرديد.امروز شاهد عظمت اين مزار هستيم كه زائران بيش از بيست مليونى ايام اربعين و عاشوراي حضرتش،شگفتى جهانيان را برانگيخته و چشم ها را به عنوان بزرگ ترين تجليل تاريخى از حماسه الاهى نبرد و آزادگى و شهادت شان خيره ساخته است و يكصدا با گفتن”لبيك يا حسين” آمادگى خود را براي نصرت و يارى او با زمينه سازي براي ظهور فرزندش امام مهدى(ع)كه خونخواه او و همه مظلومان تاريخ است نشان مى دهند؛ كسى كه با ظهورش هدف و آرمان آن شهيدان و وعده الاهى را براي ايجاد حكومت عدل گستر الاهى، تحقق خواهد بخشيد.الاها كه از ياورانش باشيم ان شاء الله…
——————-
١.صدها كتاب از منابع معتبر،اين واقعه را گزارش كرده اند همچون ابن اعثم در الفتوح، ابن سعد در الطبقات الكبرى،طبري در تاريخ الامم و الملوك، ابومخنف در مقتل الحسين،شيخ صدوق در الامالى،خوارزمى در مقتل الحسين، دينورى در الامامة و السياسة و اخبار الطوال، مفيد در الارشاد،بلاذرى در انساب الاشراف، سمهودی در خلاصة الوفا باخبار‌ دار الصطفی، مقرّم در مقتل الحسين،سيدبن طاووس در لهوف،قمى در نفس المهموم و…
 
 
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *