افراط،تفريط،اعتدال

 
 
 
 
 
در نقش يك مشاور ماهر كه مراجعان زيادى هم داشت،توضيح داد كه نوع مراجعانش به افراط يا تفريط دچارند لذا با همسر يا خانواده يا فرزندان يا همكاران و اطرافيان مشكل پيدا كرده اند.مثلاً وسواس يا سختگيري زياد نسبت به فرزندان و يا آزادى بيش از اندازه به آنها موجب شده كه فرزندان شان مشكل پيدا كنند و خود آنها هم بخاطر آنها  دچار مشكلات شده اند. گفتم:آرى، حركت بر اساس اعتدال در همه امور، يك هنر است بلكه دانش و فرهيختگى است.اميرمومنان فرمود:”جاهل را نمی بینی مگر آن که یا زیاده روی (افراط) می کند و یا کوتاهی (تفریط)(لا تری الجاهل الا مفرطا او مفرطا)١. يا آن چنان مى بخشد كه خود به فقر و فلاكت دچار مى شود و يا آنقدر ممسك و خسيس است كه از هرنوع احسان و مسئوليت اجتماعى باز مى ماند. امام فرمود:”بخشنده باش و ولخرج مباش ؛(و در زندگی) حسابگر باش اما سخت گیر و تنگ نظر مباش”( کن سمحا و لا تکن مبذرا، و کن مقدرا و لا تکن مقترا)٢…
 
گفت:ظاهراً در مورد خود اميرمومنان نيز عده اى دچار افراط و تفريط شدند؛بعضى غلو كردند و او را خدا شمردند و بعض ديگر مقام امامت و پيشوائى ايشان را منكر شدند.گفتم آرى، خود اميرمومنان  اين موضوع را اين چنين بيان مى فرمايند:”بهترین مردم درباره من ، گروه میانه رو هستند (نه دشمنی دارند و نه غلو کنند)بنابراین از آن ها جدا نشوید”(خیر الناس فیَّ حالا، النمط الاوسط فالزموه)٣؛ سپس الگوى اعتدال را خود (و اهل بيت عليهم السلام و امامان معصوم تا امام دوازدهم) معرفى مى نمايند و مى فرمايند:”ما تکیه گاه اعتدالیم که باید عقب ماندگان(اهل تفريط)، خود را بدان برسانند و تندروان (اهل افراط) بدان بازگردند(نحن النمرقه الوسطی، بها یلحق التالی، و الیها یرجع الغالی)٤.همين معنا را در بيان و عباراتى چون چپ و راست و ميانه، اين چنين توصيف مى فرمايند: “انحراف به راست و چپ گمراهی است و راه مستقیم و میانه، جاده حق است و بر همین راه، قرآن و آثار نبوت (خاندان پیامبر) سفارش می کنند”. (الیمین و الشمال مضله، و الطریق الوسطی هی الجاده، علیها باقی الکتاب و آثار النبوه)٥…
 
گفت: تنظيم زندگى بر اساس اعتدال را بايد آموزش داد. اين كه دنيا را چگونه نگاه كنيم و چقدر خود را درگير آن كنيم در آرامش و فرجام خوش زندگى مان نقش اساسي دارد. گفتم:امام در همين زمينه مى فرمايد:”در دنیا بیش از احتیاج نخواهید و بیش از کفاف ، از آن طلب نکنید”٦. بعضى از افراد،سرمايه و دارائى خود را در محلى كه لازم نيست، خرج مى كنند كه اين كار تبذير و اسراف و نكوهيده است.امام مى فرمايد:”همانا بخشیدن مال در غیر محلش تبذیر و اسراف است. این کار، شخص را در دنیا مشهور و سربلند مى كند اما  در آخرت سرافکنده می سازد؛ اين عمل او را در میان مردم نامور مى كند اما در نزد خداوند پست می گرداند”٧؛و فرمود:”کسی که کار نیک خود را در غیر راه صحیح و نزد نااهلان قرار دهد، بهره ای جز ستایش ناپاکان و ثناگویی اشرار و تعريف نادانان ندارد و این ها هم تا هنگامی است که به آن ها بخشش می کند و می گویند: چه دست سخاوتمندی دارد؛ و حال آن که از بخشش در راه خدا بخیل است”٨… 
 
گفت:آرى يك نوع از افراط و تفريط كه آثارش را در نابسامانى هاى روانى و اجتماعى افراد مشاهده مى كنيم،  اسراف و تبذير است. كاش در اين موضوع هم مى توانستيم افراد را پيش از آنكه مبتلا شوند، راهنمائي كنيم. گفتم: امام مى فرمايد: “اسراف را کنار بگذار و میانه روی پیشه کن، از امروز به فکر فردا باش و از اموال دنیا به مقدار ضرورت برای خویش نگهدار و زیادی را برای نيازت (در قیامت) از پیش بفرست”٩؛ سپس از انسان مى خواهند كه خود را از هر زياده روى حفظ كند:” اگر امید در قلب آشکار گردد، طمع انسان را خوار می سازد و اگر طمع آن را به هیجان و جنبش درآورد، حرص، او را هلاک می کند و اگر ناامیدی بر آن چیره گردد، اندوه، آن را می کشد؛ و اگر در خوردن زیاده روی کند، پُری معده او را رنج می دهد. بنابراین هر کوتاهی و سهل انگاری برای انسان زیانبار و هر زیاده روی در هر کاری برای او فساد آور است”١٠…
 
———————
١.نهج البلاغه، حكمت٧٠.   ٢.همان،حكمت٣٣.  ٣.همان،خطبه ٤٧.  ٤.همان،حكمت١٠٩.  ٥.همان،خطبه١٦.
 
٦.همان،خطبه٤٥.  ٧.همان،خطبه ١٢٦.   ٨.همان،خطبه١٤٢.  ٩.همان،نامه٢١.  ١٠.حكمت١٠٨.
 
 
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *