سرّ تسبيح

 

 

چيست راز تسبيح همه موجودات براي خداوند، كه قرآن تسبيح آنها را گزارش مى كند:” هر شيئى (و هر موجودى) تسبيح و حمد او را مى كند ولي شما تسبيح آنها را نمى فهميد”١؟تسبیح به معنای منزه، مبرا، پاک و مقدس دانستن خداوند است از هر نقص، عیب، نیاز، شریک و هر چیزی که سزاوار خداوند نیست.هر مخلوقى در این عالم با زبان فقر و احتیاج خود، خبر از خالق سبحان مى ‏دهد و این همان معناى تسبیح تكوینى است. تسبيح ،با واژه هاى «سبحان» و «سبحانه»، «سبحانک»، «سَبِّحْ» و…مكرر در قرآن آمده است: “سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا یَصِفُون”(او منزه و فراتر است از آنچه وصفش مى‏‌ کنند)٢؛”وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ غُرُوبِها”(و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن، تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور)٣.هفت سوره قرآن با تسبیح خدا شروع می‌شود (صف، اعلی، حدید، جمعه، تغابن، حشر و اسراء) كه به مُسَبِّحات معروف‌ اند. تسبیحات اربعه كه بسيار اهميت دارد، ذكر ركعات سوم و چهارم نمازهاي واجب است. تسبيحات حضرت زهرا (س) از مشهورترین ذکرهای شیعی است که در روایات بسیاری بر آن تأکید شده است.

واژه تسبیح و واژه‌ های هم‌ ریشه با آن در قرآن ۹۰ بار آمده که بيشترين كاربرد با واژه «سبحان»است. گاهى تسبيح با واژه حمد،همراه شده است كه به نظر عالمان، بدين علت است كه بندگان توان تسبیح خداوند را ندارند و از توفیق و لطف خداست که تسبیح خداوند می‌ گویند و بايد بلافاصله بعد از تسبيح،حمد خدا كنند كه توفيق تسبيح را بدانان داده است. نخستین تسبیح‌ گوی، خود خداوند است٤؛سپس آنان که نزد پروردگارند٥؛ ملائکه نیز یا با حمد٦ یا بدون آن٧ خداوند را تسبیح می‌گویند؛سپس همهٔ اجزای هستی از جمله کوه‌ها و پرندگان٩،افلاک، خورشید و ماه و ستارگان، جنبندگان و اکثر انسان‌ ها تسبیح‌ گوی خدایند١٠.بارزترین مصداق تسبیح، ذکر سبحان الله است.قرآن کریم ما را به تسبیح خداوند در هر صبحگاه و شامگاه ۱۱،قبل از طلوع و غروب خورشید۱۲، نیمه‌شب۱٣، در طول شب و اطراف روز۱۴ و بعد از سجده۱۵، امر كرده كه بیشترين تاكيد بر تسبیح در هنگام طلوع و غروب است.از مشهورترین ذکرهاى مؤكد،تسبیحات حضرت زهرا(س)است که از پراهمیت‌ ترین تعقیبات نماز و آداب پیش از خوابیدن است. این ذکر شامل ۳۴ الله اکبر، ۳۳ الحمد للٰه و ۳۳ سبحان‌الله مى باشد.

تسبيح و تقديس در بعضى اذكار عرشي مثل “سبّوحُ قدّوس” از شگفتى هاست. تسبيح ،منزه دانستن خدا از هرچه در وهم آيد، است و چون ممكن است براي اين تسبيح هم در ذهن تصورى پديد آيد بلافاصله با واژه قدوس،از اين تسبيحِ تعيّن يافته،تقديس و تنزيه مى شود! گاهى اين ذكر عرشي تا چند بار هم تكرار شده  و به صورت “سبوح سبوح”، يا “قدوس قدوس” هم توصيه شده كه تنزيه الاهى در بالاترين حد امكان ،اعتراف شده باشد كه توحيد خالص ،برى دانستن ذات ذوالجلال،از هرگونه تشبيه به مخلوقات حتى در ظريف ترين شكل تعابير، تنزيه شده باشد. در قرآن از تسبيح پيامبران گزارش هايي شده است:تسبیح حضرت موسی(ع) در جریان تجلی حق بر کوه طور١٧؛ درخواست وزارت هارون برای خویش به جهت آنكه خدا را فراوان تسبیح گویند و بسیار به یاد او باشند١٨؛تسبیح حضرت عیسی(ع) در پاسخ پرسش خداوند از وی که آیا تو به مردم گفتی من و مادرم را به جای خدا بپرستید؟١٩؛دستور تسبیح به زکریا در شبانگاه و بامدادان در جریان ولادت حضرت یحیی(ع)٢٠؛همراهی کوهها و پرندگان با داود در تسبیح٢١؛نجات حضرت یونس(ع) از تاریکی های دریا و شکم ماهی به برکت تسبیح٢٢…

نمونه هائي از آثار و بركات تسبیح كه در قرآن آمده:عامل استجابت دعا٢٣؛برانگیزاننده آدمی به انفاق و دستگیری از مستمندان٢٤؛ توصیه پیامبر(ص) به تسبیح و تحمید خداوند، جهت رفع دلتنگی٢٥؛صبر و بردباری، از آثار تسبیح پروردگار٢٦؛ تسبیح خداوند، سبب مصونیت از عذاب دنیایی٢٧؛تسبیح خداوند زمینه‌ ساز نیل به مقام رضا٢٨؛ تسبیح خدا عامل نجات مومنان از گرفتاری٢٩؛ تسبیح خداوند در خانه‌ ها، زمینه برخورداری آنها از نور خداوند٣٠؛ توصیه پیامبر به تسبیح و تحمید خداوند جهت رفع دلتنگی٣١؛صبر و بردباری، از آثار تسبیح پروردگار٣٢؛ دستور به پیامبر براي تسبیح در نماز صبح، عصر، مغرب، عشا و ظهر و نوافل٣٣؛پیامبر مأمور به تسبیح و تنزیه پروردگار خویش هم زمان با آغاز هر تلاش٣٤؛ تسبیح گوئی در بیشتر اوقات شب از وظائف الهی پیامبر٣٥؛ تسبیح خداوند همراه بااستغفار از وظائف پیامبر٣٦…

————–

١.اسراء/٤٤.  ٢.انعام/١٠٠.   ٣.طه/١٣٠.  ٤.اسراء/۹۳.  ٥و٦.اعراف/٢٠٦.   ٧.بقره/٣٠و ٣٢.  ٨.أسراء/٤٤.  ٩.انبياء/٧٩؛ نور/١٨،١٩،٣٨،٤١.    ١٠.حج/١٨.  ١١.آل عمران/٤١، مريم/١١،احزاب/٤٣،غافر/٥٠.   ١٢.طه/١٣٠، ق/٣٩.   ١٣.طور/٤٨.  ١٤.طه/١٣٠،انسان/٢٦،طور/٤٩.   ١٥.ق/٤٠.   ١٦. بحارالانوار٢٠٦/٧٦و٨٩/١٠٢ و٢٤٠ و٢٦٠.   ١٧.اعراف/١٤٣.   ١٨و١٩.طه/٢٩-٣٤.  ٢٠.مائده/١١٦.     ٢١.ص/١٨و١٩.     ٢٢.صافات/١٤٣-١٤٤.   ٢٣.انبياء/٨٧-٨٨.   ٢٤.قلم/٢٣-۲۴.  ٢٥.حجر/٩٧-٩٨.   ٢٦.طه/١٣٠.  ٢٧.قلم/٢٠-٣٣.  ٢٨.طه/١٣٠.  ٢٩.انبياء/٨٧-٨٨.   ٣٠. نور/٣٥-٣٦.   ٣١.حجر/٩٧-٩٨.   ٣٢.طه/١٣٠.   ٣٣.ق/٣٩.  ٣٤.طور/٤٨.  ٣٥. انسان/٢٦.    ٣٦.نصر/٣.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *