پيوند با جانِ جهان ١.جانِ جهان كيست؟

 

 

 
مركز  جان و روح ما، قلب است و او قلب عالم امكان است! او آن دردانه اى است كه مسيحا نَفَس است يعنى چونان مسيح، با نَفَس جان بخشش، مرده ها را جان تازه مى بخشد و احيا مى كند؛خوب گفت هُشام -آن تربيت شده امام صادق- در مناظره اش با آن غافل، كه دست و پا و چشم و مغز و زبان ، بدون قلب مرده اند و جهان بدون امام ؛ اندامى است بدون قلب و جان! خدائى كه يك بدن را بدون قلب رها نكرده، جهان را بدون قلب، رها ننموده و اگر زمين و زمان بدون قلب باشد، مرده است و بى توان ؛ و بدون امام، زمين و زمان و جهان فرو خواهد ريخت(لولا الحجة لساخت الارض بأهلها)…مگر خدا با ارسال پيامبران، قصد هدايت انسانها را نداشته است؟ اگر داشته است -كه چنين است- چگونه تا وقتى انسان بر روي زمين هست، زمين از وجود حجت و راهنماى الاهى خالى مانَد؟ پس زمين بدون راهنماي الاهى، جسمى بدون روان است؛ بدنى بدون قلب است؛ اندامى بدون جان است…
 
امروز جان جهان، مَهدی صاحب زمان است؛ چنين است كه اين گونه او را مى خوانيم:ای وارث پیغمبران ؛زیبا رُخ و ابروکمان ؛ اى روح قرآن و اذان ؛ وحى خدا را ترجمان؛ای جانِ جان اي جان جان ؛ای یوسف کنعانیان ؛ تنها ولىّ اين زمان، در هركجاى اين جهان؛ یعنی کران تا بی کران ؛ای مِهر و قهرت توأمان ؛ با دوستانت مهربان، قهر خدا بر دشمنان؛ای دلبر پیر و جوان ؛ اى دين حق را پاسبان؛ خونخواه عاشورائیان ؛ كاروان دين را ساربان، برلب رسيده جان مان؛ فريادرَس، فريادرَس…آشيانه قلب ما، جايگاه توست اى كبوتر ملكوت؛ اى بلند اختر، اى عدل گستر، اى امام مهربانى؛ ممنون خدائيم كه موهبتى چون شما را داريم و هزاران سپاس مر او را كه اين نعمت عُظمىٰ را بر ما ارزانى داشت. امام را به خورشيد فروزان و ماه تابان و ستارگان درخشان و زلال چشمه ساران ستوده اند و كجا اين تشبيه ها توانند كنه عظمت شما را بنمايند، بلكه تنها اشارتى هستند به شكوه آسمانى و مقامات ربّانى تان!
 
 اى آنكه بزرگان ما چون خواجه نصيرالدين طوسى اين گونه بر تو صلوات فرستاده اند: 
“بارخدایا! رحمت های پیاپی فرست، و درودهای خجسته خویش را ارزانی دار، بر امام بزرگواری که صاحب دعوت محمدی است و صولت حیدر، و عصمت فاطمی و حلم حسنی و شجاعت حسینی و عبادت سجادی و مفاخر باقری و آثار جعفری و علوم کاظمی و حُجَجِ رضوی، و جُودِ تقوی، و نِقاوتِ(پاكى و پاكيزگى) نقوی و هیبت عسکری و غیبت الاهی ؛آن قائم به حق و درفش افراز صدق مطلق، کلمه خدایی و امان الاهی و حجت ربانی، برپای دارنده امر خدای و گسترنده آیین عدل خدای، و پیروز گرداننده حکم خدای، و پاسدارنده ناموس خدای، امام آشکارا و نهان، برطرف سازنده گرفتاری ها و اندُهان، صاحب جود و بخشش و احسان، امام برحق، ابوالقاسم محمد بن الحسن، صاحب عصر و زمان، روشن کننده حق و برهان، خلیفه خدای رحمان، عِدل و انبازِ قرآن، آشکارساز مظاهر ایمان، و مهتر آدمیان و پریان”.
 
 و در ادامه:”رحمت ها و درودهای خدایی بر او باد و بر همه نیکان پاک او. درود و رحمت و سلام و تحیت بر تو باد! ای وصیّ امام حسن عسکری، و ای جانشین شایسته شایستگان، ای امام زمان، ای مهدی قائم منتظران، ای زاده ختم رسولان، ای فرزند امیرمؤمنان، ای امام مسلمانان، ای حجت خدا در میان مردمان، ای سرور ما، ای مولای ما! ما به آبروی تو، روی به درگاه خداى آوردیم، و تو را نزد خدای شفیع ساختیم؛ و به اعتبار منزلت تو، حاجات دو جهان خویش طلبیدیم؛ ای سرافراز در نزد خدا، و ای آبرومند بارگاه کبریا، شما حاجات ما را از خدای عزیز جلیل، طلب کن و برآوردن آن ها را شما از او بخواه”١. 
 
————-
١.این صلوات،دارای چهارده بند است و در توسل به ذیل عنایات چهارده معصوم(ع) صادر شده است و به «دوازده امام خواجه نصیر» شهرت یافته است. نسخه های خطی و چاپی آن، در دسترس است، از جمله در کتاب«مفتاح»، بند چهاردهم که ترجمه آن در بالا آورده شده است، تعلق به آخرين معصوم حضرت مهدى صاحب الزمان دارد.به نقل از: حکیمی، محمدرضا، خورشید مغرب، ص١٧٥و١٧٦.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *