منظور از عهد عتيق يا عهد قديم، كتاب مقدس يهوديان و مسيحيان است.البته يهود نام كتب مقدس خود را تنخ مى نامند اما مسيحيان آن را عهد عتيق ناميدند در مقابل عهد جديد كه مجموعه انجيل ها و بخش دوم كتاب مقدس مسيحى است. نسخه های کنونی تنخ از ۳۹ کتاب تشکیل شدهاند كه عبارتند از : ١.تورات موسى (مشتمل بر پنج كتاب سفر پيدايش، سفر خروج، سفر لاويان، سفر اعداد، سفر تثنيه)؛ ٢. مكتوبات مورخان(شامل:كتاب يوشع، كناب داوران، كتاب روت، كتاب اول سموئيل، كتاب دوم سموئيل، كتاب اول پادشاهان، كتاب دوم پادشاهان، كتاب اول تواريخ، كتاب دوم تواريخ، كتاب عزرا، كتاب نحميا، كتاب استر، كتاب ايوب)؛٣. كتاب زبور(مشتمل بر: كتاب مزامير داوود، كتاب امثال سليمان،كتاب جامعه سليمان، كتاب غزل غزل هاي سليمان)؛٤.نوشته هاى پيامبران قبل از عيسى مسيح(مشتمل بر ١٧ كتاب: كتاب اشعيا، كتاب ارميا، كتاب مراثى ارميا، كتاب حزقيال، كتاب دانيال،كتاب هوشع، كتاب يوئيل، كتاب عاموس، كتاب عوبديا،كتاب يونا، كتاب زكريا، كتاب ملاكى).
ترتیب اين کتاب ها در نسخه های یهودی و مسیحی با هم تفاوت دارد؛ مسیحیان علاوه بر اینكتاب ها، ۷ کتاب دیگر را هم در زمرهٔ کتابهای عهد عتیق وارد کرده بودند اما یهودیان آن کتب را اپوكريفا مینامیدند و نامعتبر میدانستند. مارتين لوتر رهبر نهضت پروتستان، در الهامی بودن این کتاب ها تردید کرد و آنها را از عهد عتیق خارج نمود، اما فرقههای كاتوليك و ارتدوكس، همچنان این کتب را معتبر میدانند و همراه با عهد عتیق به چاپ میرسانند.اصطلاح عهد عتیق از نظر مسیحیان، ناظر به پیمانی است که خدا با پیامبران پیش از عيسى مسيح بسته بود. در این پیمان نجات بشر یا مرتبهای از آن، با وعده و وعید، قانون و شريعت به دست میآید، در حالی که در عهد جدید نجات از طریق محبت حاصل میشود.عهد عتیق، در یک زمان معین، و توسط شخصی معین تنظیم نیافته بلکه، مجموعهٔ اسفار آن توسط اشخاص گوناگون، در دورانهای گوناگون نگارش شدهاست. نخستین سِفر از این اسفار را سفر عاموس و آخرین آنها را سفر دانيال دانستهاند. سِفر نخستین چنانکه گفتهاند در سال ۷۵۰ پیش از میلاد و سفر آخرین در قرن دوم پیش از میلاد نوشته شدهاست.
چنانكه در فهرست كتب عهد عتيق مشاهده مى شود اين مجموعه صبغه تاريخى و نقل وقايع پيامبران را دارد. آنچه از لابلاى تورات فعلى بر مىآید این است که شریعتحضرت موسى (ع) به تدریج متجاوز از چهل سال از جانب خدا بر حضرت موسى نازل شده است (از زمان شبانى وى براى کاهن مدین در حوریب تا هنگام مرگش در زمین مرآب) حضرت موسى در آخر عمر، به نوشتن و جمعآورى این مجموعه پرداخت و پس از نوشتن همه آنها، آن را به کاهنان و بزرگان بنىاسرائیل تسلیم کرد و امر کرد که آن را در کنار تابوت عهد بگذارند و هر هفتسال آن را باز کنند و براى مردم بخوانند. در استناد و انتساب تورات کنونى به حضرت موسى دلیل واضح و قاطعى وجود ندارد. تورات در طول نسل ها پدید آمده است. در ابتدا روایت هایى وجود داشت که قوم یهود آنها را به طور شفاهى به یکدیگر منتقل مىکردند، سپس روایات مذکور در چند مجموعه نوشته شد که برخى از آنها در باب تاریخ و برخى در باب احکام بود.سرانجام در قرن پنجم قبل از میلاد این مجموعه ها در یک کتاب گرد آمد. کسانى که در این کار طولانى و پیچیده شرکت کردند بسیار بودند و نام اکثریت قاطع آنها را تاریخ فراموش کرده است.
البته به عقیده یهودیان و مسیحیان، الهام الهى در همه مراحل تالیف تورات، همراه و پشتیبان بوده و نویسندگان عهد عتیق و عهد جدید (با آن که بسیارى از آنها پیامبر نبودهاند) در موقع نوشتن این کتب تحت نظارت روح القدس و برخودار از مصونیت و عصمت بودهاند و با الهام الهى به نوشتن پرداختهاند، اما هیچ دلیلى براى آن ارائه نمىدهند. نمى توان انتظار داشت که بدون ارائه هیچ گونه دلیلى این مدعاى بزرگ ، پذيرفته شود؛ با توجه به این که به اعتراف خود آنها بسیارى از این نویسندگان حتى براى دانشمندان یهودى و مسیحى ناشناخته و یا مورد اختلافاند. مثلاً پنجمین بخش تورات «سفر تثنیه» است كه دانشمندان معتقدند که این بخش از تورات به دنبال یک حرکت اصلاحى میان یهودیان در عصر پادشاهى پوشیا و پیامبرى ارمیا در قرن هفتم قبل از میلاد تالیف شده است.شيوه نگارش و نوع ادبیاتى که در تورات به کار رفته به خوبى نشان مى دهد که تورات نه وحى الهى است و نه نوشته حضرت موسى بلکه مضمون این کتاب گزارشاتى است از تاریخ برخى از پیامبران و نیز وقایعى که بر بنىاسرائیل گذشته است. و پیوسته از حضرت موسى به صورت فردى غایب نام مىبرد. در سراسر تورات نمى توان موردى پیدا کرد که موسى از خودش به صورت متکلم نام برده باشد و یا حتى نمىتوان موردى را یافت که موسى به صورت مخاطب پیام خدا مستقیما به او خطاب شده باشد؛ضمن آنكه مرگ موسى و وقايع بعد از آن، در اين كتاب گزارش شده است…