امام هادى(ع)و مناجات

 

 

 
خجلم من ز بینوایی خویش/‎شرمسار از گریز پایی خویش/ وه که از کار خود چه تنگدلم!/می‌نمیرم ز غم، چه سنگدلم؟!/ باد نخوت برون کن از خاکم/متصل کن به عنصر پاکم/روشنم کن چو روز شب خیزان/‎به شبم زین وجود بگریزان/دلم از کار تن به جان آمد/هم ز من بر من این زیان آمد/جگرم خون شد از پریشانی/‎آه ازین جانِ سخت پیشانی!/گشته چندین ورق سیاه از من/‎من کجا میروم؟ که آه از من!/‎تنگدستی چو من چه کار کند؟/‎تا ازو خود کسی شمار کند…دعاها و مناجات هاي امام هادى(ع) در مجموعه “الصحيفة الهاديه” ١گردآورى شده كه شامل ٤٣ فقره است.از اين امام همام،احاديث و مواريث و ذخائر گرانبهائي همچون زيارت جامعه كبيره، و زيارت غديريه به يادگار مانده است.نيايش هاى آن حضرت در اين مجموعه، حاوى زيباترين و عميق ترين جلوه هاى دينى و معرفتى است كه هم از جنبه اعتقادى و هم از جنبه اخلاقي و اجتماعى حائز اهميت است كه نمونه هائى از آن را تقديم مى نمائيم:
 
يكي از دعاها و مناجات هاي آن حضرت، اين مناجات است:اَللَّهُمَّ لَكَ اَلْحَمْدُ حَمْداً يَكُونُ أَحَقَّ اَلْحَمْدِ بِكَ وَ أَرْضَى اَلْحَمْدِ لَكَ وَ أَوْجَبَ اَلْحَمْدِ بِكَ وَ أَحَبَّ اَلْحَمْدِ إِلَيْكَ وَ لَكَ اَلْحَمْدُ كَمَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ كَمَا رَضِيتَ لِنَفْسِكَ وَ كَمَا حَمِدَكَ مَنْ رَضِيتَ حَمْدَهُ مِنْ جَمِيعِ خَلْقِكَ وَ لَكَ اَلْحَمْدُ كَمَا حَمِدَكَ بِهِ جَمِيعُ أَنْبِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ مَلاَئِكَتِكَ وَ كَمَا يَنْبَغِي لِعِزِّكَ وَ كِبْرِيَائِكَ وَ عَظَمَتِكَ وَ لَكَ اَلْحَمْدُ حَمْداً تَكِلُّ اَلْأَلْسُنُ عَنْ صِفَتِهِ وَ يَقِفُ اَلْقَوْلُ عَنْ مُنْتَهَاهُ وَ لَكَ اَلْحَمْدُ حَمْداً لاَ يَقْصُرُ عَنْ رِضَاكَ وَ لاَ يَفْضُلُهُ شَيْءٌ مِنْ مَحَامِدِكَ اَللَّهُمَّ لَكَ اَلْحَمْدُ فِي اَلسَّرَّاءِ وَ اَلضَّرَّاءِ وَ اَلشِدَّةِ وَ اَلرَّخَاءِ وَ اَلْعَافِيَةِ وَ اَلْبَلاَءِ وَ اَلسِّنِينَ وَ اَلدُّهُورِ وَ لَكَ اَلْحَمْدُ عَلَى آلاَئِكَ وَ نَعْمَائِكَ عَلَيَّ وَ عِنْدِي وَ عَلَى مَا أَوْلَيْتَنِي وَ أَبْلَيْتَنِي وَ عَافَيْتَنِي وَ رَزَقْتَنِي وَ أَعْطَيْتَنِي وَ فَضَّلْتَنِي وَ شَرَّفْتَنِي وَ كَرَّمْتَنِي وَ هَدَيْتَنِي لِدِينِكَ حَمْداً لاَ يَبْلُغُهُ وَصْفُ وَاصِفٍ وَ لاَ يُدْرِكُهُ قَوْلُ قَائِلٍ اَللَّهُمَّ لَكَ اَلْحَمْدُ حَمْداً فِيمَا آتَيْتَ إِلَى أَحَدٍ مِنْ إِحْسَانِكَ عِنْدِي وَ إِفْضَالِكَ عَلَيَّ وَ تَفْضِيلِكَ إِيَّايَ عَلَى غَيْرِي وَ لَكَ اَلْحَمْدُ عَلَى مَا سَوَّيْتَ مِنْ خَلْقِي وَ أَدَّبْتَنِي فَأَحْسَنْتَ أَدَبِي مَنّاً مِنْكَ عَلَيَّ لاَ لِسَابِقَةٍ كَانَتْ مِنِّي فَأَيَّ اَلنِّعَمِ يَا رَبِّ لَمْ تَتَّخِذْ عِنْدِي وَ أَيَّ شُكْرٍ لَمْ تَسْتَوْجِبْ مِنِّي رَضِيتُ بِلُطْفِكَ لُطْفاً وَ بِكِفَايَتِكَ مِنْ جَمِيعِ اَلْخَلْقِ خَلْقاً يَا رَبِّ أَنْتَ اَلْمُنْعِمُ عَلَيَّ اَلْمُحْسِنُ اَلْمُتَفَضِّلُ اَلْمُجْمِلُ- ذُو اَلْجَلاٰلِ وَ اَلْإِكْرٰامِ وَ اَلْفَوَاضِلِ وَ اَلنِّعَمِ اَلْعِظَامِ فَلَكَ اَلْحَمْدُ عَلَى ذَلِكَ يَا رَبِّ لَمْ تَخْذُلْنِي فِي شَدِيدَةٍ وَ لَمْ تُسَلِّمْنِي بِجَرِيرَةٍ وَ لَمْ تَفْضَحْنِي بِسَرِيرَةٍ لَمْ تَزَلْ نَعْمَاؤُكَ عَلَيَّ عَامَّةً عِنْدَ كُلِّ عُسْرٍ وَ يُسْرٍ أَنْتَ حَسَنُ اَلْبَلاَءِ عِنْدِي قَدِيمُ اَلْعَفْوِ عَنِّي أَمْتِعْنِي بِسَمْعِي وَ بَصَرِي وَ جَوَارِحِي وَ مَا أَقَلَّتِ اَلْأَرْضُ مِنِّي ٢…
 
پروردگارا! سپاس و حمد تو را سپاسى شايسته تو، سپاسى پسنديده تو، سپاسى بايسته تو، سپاسى محبوب تو، سپاسى سزاوار تو آن چنان كه هستى و آن چنان كه براى خود مى پسندى و نيكانت تو را بدان گونه سپاس گفته اند از مخلوقاتت .پروردگارا! حمد و سپاس تو را سزاست آنگونه كه همه پيامبران ، رسولان و فرشتگانت تو را سپاس گفته اند و شايسته عزت ، كبريا و بزرگوارى و عظمت تو مى باشد.پروردگارا! حمد تو را؛ حمدى كه زبان ها از وصف آن عاجز و گفتار از نهايت آن درمانده باشد و تو را حمد مى كنم حمدى كه تو را پسند افتد و از صفات تو نكاهد.پروردگارا! در آسايش و سختى ، در تنگنا و گشايش ، در بهبودى و رنج و در همه روزگاران ، تو را سپاس مى گويم تو را سپاس مى گويم بر آنچه به من داده اى از نعمت ها، بيمارى و بهبود از آن ، رزق و روزى ، فضيلت و شرف ، كرامت و هدايتم به دينت ؛ سپاسى كه وصف آن به زبان نيايد و هيچ كلامى ابعاد آن را نتواند بيان كند. پروردگارا! تو به من نيكى كردى و بر ديگرانم فضيلت بخشيدى و خلقتم را قرين اعتدال نمودى و مرا به بهترين آداب مؤ دب ساختى و در اين كارها سابقه و پيشينه اى از من نزدت نبود بلكه همه را از باب لطف و منت كردى پس كدامين لطف و نعمت را در حق من ندادى و كدام سپاس را بر گردن ندارم كه بجاى آورم . پروردگارا بر همه انعامت تو را سپاس ‍مى گويم و به لطفت و بى نياز ساختنم از ديگران خشنودم .خدايا! تو به من انعام كردى ، نيكى نمودى ، مرحمت داشتى ، برازنده اى ، شكوهمند و با كرامتى و صاحب بخشش هاى شگرفى ، پس تو را بر همه آنها سپاس مى گويم .پروردگارا! مرا در سختى و تنگى فرو نگذاشتى و به گناهى مرا تسليم نكردى و به خطاى پنهانى مرا رسوا نساختى ، همواره بخشش و عطايت در گشايش و دشوارى به من مى رسيد، تو آزمايشگر نيكى هستى و همواره مرا بخشوده اى.پروردگارا! مرا از بينايى، شنوايى و ديگر اعضا و هرچه كه مرا در زمين سنگين مى كند بهره مند ساز…
 
امام علي بن محمد الهادى(ع) را نيايشى است در مورد نواده شان حضرت مهدى(ع)كه اين چنين است: اللّهُمَّ فَكَما وَفَّقتَني لِلإِيمانِ بِنَبِيِّكَ وَالتَّصديقِ لِدَعوَتِهِ ، ومَنَنتَ عَلَيَّ بِطاعَتِهِ وَاتِّباعِ مِلَّتِهِ ، وهَدَيتَني إلى مَعرِفَتِهِ ومَعرِفَةِ الأَئِمَّةِ مِن ذُرِّيَّتِهِ ، وأكمَلتَ بِمَعرِفَتِهِمُ الإِيمانَ ، وقَبِلتَ بِوَلايَتِهِم وطاعَتِهِمُ الأَعمالَ ، وَاستَعبَدتَ بِالصَّلاةِ عَلَيهِم عِبادَكَ ، وجَعَلتَهُم مِفتاحًا لِلدُّعاءِ وسَبَبًا لِلإِجابَةِ ، فَصَلِّ عَلَيهِم أجمَعينَ وَاجعَلني بِهِم عِندَكَ وَجيهًا فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ ومِنَ المُقرَّبينَ . . . اللّهُمَّ أنجِز لَهُم وَعدَكَ ، وطَهِّر بِسَيفِ قائِمِهِم أرضَكَ ، وأقِم بِهِ حُدودَكَ المُعَطَّلَةَ وأحكامَكَ المُهمَلَةَ وَالمُبَدَّلَةَ ، وأحيِ بِهِ القُلوبَ المَيتَةَ ، وَاجمَع بِهِ الأَهواءَ المُتَفَرِّقَةَ ، وَاجلُ بِهِ صَدَأَ الجَورِ عَن طَريقَتِكَ حَتّى يَظهَرَ الحَقُّ عَلى يَدَيهِ في أحسَنِ صورَتِهِ ، ويَهلِكَ الباطِلُ وأهلُهُ بِنورِ دَولَتِهِ ، ولا يَستَخفِيَ بِشَيءٍ مِنَ الحَقِّ مَخافَةَ أحَدٍ مِنَ الخَلقِ٣. 
 
بار خدايا، همان گونه كه مرا توفيق دادى تا به پيامبر تو ايمان آورم و دعوت او را تصديق كنم و بر من منّت نهادى كه از او فرمان برم و از آيينش پيروى كنم و مرا به شناخت او و شناخت امامان از نسل او هدايت فرمودى و شناخت آنان را شرط كمال ايمان قرار دادى و پذيرش اعمال را در گرو دوستى و فرمانبرى از ايشان نهادى و درود فرستادن بندگانت بر آنان را عبادت شمردى و آنها را كليد دعا و وسيله اجابت قرار دادى، پس بر همه آنان درود فرست و مرا در دنيا و آخرت نزد آنان آبرومند و مقرّب گردان،… بار خدايا! وعده اى را كه به آنان داده اى تحقّق بخش و زمين خود را با شمشير قائم آنان پاك گردان و به وسيله او، حدود تعطيل شده و احكام فرو نهاده و تغيير يافته ات را برپا دار و به بركت وجود او، دلهاى مرده را زنده ساز و خواستهاى پراكنده را يك پارچه گردان و زنگار ستم را از راه خود بزداى تا اين كه حقّ، با دست او، در زيباترين چهره اش آشكار شود و در پرتو نور دولت او، باطل و باطل گرايان نابود شوند و چيزى از حقّ و حقيقت به واسطه ترس از هيچ انسانى، پوشيده نماند.
————–
١.موحد ابطحى،الصحيفة الهادية،قم، موسسة الامام المهدى(ع).  ٢.همان/١٧٤. ٣. همان/١٧٢،مصباح الزائر/٤٨٠.
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *