جهل و جاهل

 

 

جهل به معنای نادانی، نقطه مقابل علم و عقل معنا می‌شود. انسان جاهل، انسان نادانی است که به جهل خود واقف نیست، بلکه خود را آگاه و عالم می‌ پندارد و بر همین اساس به تفکر و تعقل‌ روی نمی‌آورد و به دين نمى انديشد و اگر با سوالات و شبهات روبرو شود، به كارشناسان مراجعه نمى كند و دين را بخاطر ناداني هايش رها مى كند. نادان، سوء رفتار دينداران را پاي دين گذاشته و دين را ترك مى كند؛ نادان ،براي شناخت معالم دينش ،وقت نمى گزارد و تلاش نمى كند، لذا بنياد اعتقادش سست و لرزان است و با كوچك ترين تندباد حوادث و تغيير محيط و مشكلات و شبهات، فرو مى ريزد؛نادان، از خود راضى و مغرور است و حاضر نيست ، به جهل خود معترف شود و براي رفع جهلش اقدام كند.وقتي دين گريزي افراد را مطالعه و علت يابي مى كنيم، يكى از علل مهم آن را جهل افراد نسبت به معالم و معارف و احكام دين مى يابيم.اين آفت،آفت كوچكي نيست، براي رفع اين چالش چه بايد كرد؟

گفتم: آن همه دستور و تاكيد دين به علم آموزي براي رفع همين چالش است. والدين بايد از كودكى و نوجواني، فرزندان خود را با معالم دين آشنا كنند و اگر خود نمى توانند از معلمان و مربيان پخته كمك بگيرند و نسبت به مدرسه و دانشگاه آنها حساس باشند و تحولات روحى آنها را رصد كنند و اگر تغييري مشاهده كردند با درايت براي حل آن با كمك كارشناسان چاره جوئي كنند.جامعه دینی اگر از جهل نجات پیدا نکند، در شرایطی حتی امام معصوم قربة الی الله، ذبح می‌شود!  خوارجی که در مقابل حضرت علی(ع) ایستادند، اهل قداست بودند. ابن عباس زمانی که برای مذاکره با آنان رفت گفت اینها از بس سجده رفته بودند پیشانی‌ ها و کف دستهایشان مانند زانوی شتر پینه بسته بود.کسانی که امام حسین(ع) را به شهادت رساندند چون شمر و ابن زیاد و خولی و سنان و ديگران، اهل مناسک بودند، اما جهالت شان بلای جانشان شد.اگر معرفت وجود نداشته باشد، جهالت، پتانسیل بزرگى را که در اثر ایمان ایجاد شده ، تباه می‌ كند.آموزش هاي دينى در هيچ شرايطي نبايد تعطيل شود…

محمد گفت: از نظر فقهى ،جاهل يا قاصر است يا مقصر. قاصر، جاهلی را گویند که در جهل خود معذور است، مانند جاهلی که به جهل خود التفات دارد، لیکن امکان برطرف‌ کردن جهل و پرسیدن برایش فراهم نیست، و یا اصولا التفاتی به جهل خود ندارد و در نتیجه، عمل خود را صحیح می‌ پندارد و یا مجتهدی که در استنباط کوتاهی نکرده و با استناد به دلیل معتبر اجتهادی،فتوا داده است، لیکن در واقع در استنباط و در نتیجه ، فتوای اشتباه داده  همچنین مقلدان آن مجتهد که براساس فتوای او عمل کرده‌اند.اما جاهل مقصّر، جاهلی را گویند که در جهل خود معذور نیست، مانند جاهلی که به جهل خود التفات دارد و با فراهم‌ بودن اسباب تعلّم و رفع جهل، در رفع آن نمی‌ کوشد.جاهل به موضوع و نیز جاهل به حکم از روی قصور معذورند و بر جهل خود کیفر نمی‌شوند؛ بر خلاف جاهل به حکم از روی تقصیر، که حکمش مانند کسی است که با علم و به عمد کاری را انجام می‌دهد و بر ترک واجب یا فعل حرام کیفر می‌شود. لذا كسي كه به عمد در علم آموزي نكوشيده و از روي جهل،به كفر مى گرايد عقوبت كافران بر او بار مى شود… 

هادي هم بر بحث افزود: عالمان هرچه بر علمشان افزوده تر مى شود خضوع و خشوع بيشترى نسبت به پروردگار هستى پيدا مى كنند؛ قرآن هم مى فرمايد:”در ميان بندگان او تنها دانشمندان (ربّانى) خشيت الهى دارند”(إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ، فاطر/٢٨).درخت،هرچه پربارتر،سر به زيرتر! برعكس جاهلان پرده در تر،پرخاشگرتر و بي حياتر و بدزبان ترند.هتك حرمت كنند و در هركارى نظر دهند و بيم از رسوائي هم ندارند.بسيار تأكيد شده است كه با اين جاهلان نشست و برخاست و دوستى نكنيد مگر آنكه قصد اصلاح آنها را داشته باشيد و بخواهيد به آنان چيزي بياموزيد و تربيت شان كنيد.سوگمندانه در زمانه عسرت و غيبت، جاهلان بر مسند قدرت نشينند و هرچه خواهند به اسم دين انجام دهند و خود و مردم را از راه دين، دور كنند و بسيار فاجعه ها پديد آور آورند و اين ها هم از جهل شان برخيزد.وظيفه عالمان در اين هنگام،دستگيري از اين جاهلان است به قدر توان با تعليم و تعلم و با شيوه مهربانى و هنر معلمى و وظيفه مبلغى كه اين پيمانى است كه به فرموده اميرمومنان،خداوند از عالمان گرفته است… 

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *