هجرت

 

 

هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه چنان مهم بود که دين جديد را از يك بحران بسيار دشوار نجات داد و موانع رشد آن را برطرف نمود و در مدت كوتاهى عظمتش را به قدرت هاى بزرگ آن زمان مثل ايران و روم نشان داد؛ لذا به پيشنهاد اميرمومنان (ع) مبدأ تاريخ اسلامى گرديد.سيزده سال فشار و آزار مشركان مكه بر تازه مسلمانان،رمقى براى آنها باقى نگذاشته بود.محاصره اقتصادى،مصادره اموال،شكنجه نومسلمانان،اهانت و حمله و قتل و تهديد و…شيوه تقابل آنها با دين جديد بود. در اين شرايط سخت ،ديدار و پيمان بعضى از اهالي يثرب كه بعدها انصار ناميده شدند، و در ايام حج به مكه آمده و با پيامبر ديدار داشتند،شرايط را عوض كرد.آنها از پيامبر دعوت كردند چنانچه با تازه مسلمانان به يثرب هجرت كنند،از ايشان حمايت نمايند(بيعت اول و دوم عقبه).پيامبر عده اي از ياران خود را بدانجا فرستاد و تصميم داشت خود نيز با بقيه بدانجا هجرت نمايد كه مشركان در دارالندوه جلسه كردند و نقشه قتل آن حضرت را كشيدند:از هر طايفه اى جوانانى با شمشير آخته شبانه به خانه او هجوم برند و او را در بسترش بكُشند تا آئين او هم به همراه خودش، از بين برود و دفن شود و به دليل مشاركت همه قبايل در قتل او،امكان مقابله با همه براي بنى هاشم وجود نداشته نباشد…
 
خداوند پيامبرش را از اين نقشه آگاه كرد:”(به خاطر بیاور) هنگامی را که کافران نقشه می‌کشیدند که تو را به زندان بیفکنند، یا به قتل برسانند، و یا (از مکه) خارج سازند. آنها چاره می‌اندیشیدند (و نقشه می‌کشیدند) و خداوند نیز تدبیر می‌کرد وخدا بهترین چاره‌ جویان و تدبیرکنندگان است”١.شب پنجشنبه اوّل ماه ربیع الاول سال چهاردهم بعثت رسول خدا(ص)به فرمان خداوند علی(ع)را در بستر خود خوابانید و خود مكه را ترك نمود كه آن شب را لیلة المبیت گفتند.اين فداكارى اميرمومنان در اينكه جان خود را به خطر اندازد و در جاي پيامبر بخوابد اين گونه مورد تقدير الاهى قرار گرفت:”بعضی از مردم ، جان خود را به خاطر خشنودی خدا (در طبق اخلاص مى گذارند و به خدا)می فروشند، و خدا نسبت به بندگان مهربان است”٢.پيامبر(ص)رهسپار غار ثور شد و ابوبکر نیز كه به طور تصادفى با وی همراه گشت٣.مشركين،پيامبر را تعقيب كردند تا به غار ثور رسیدند.خداوند عنکبوتی را مأمور کرد تا با تارهای خود، درِ غار را ببندد. وقتی تعقیب‌ کنندگان تارها را دیدند، به این نتیجه رسیدند که کسی وارد غار نشده و بدین ترتیب دست از تعقیب کشیدند.آن حضرت سه روز در غار ثور ماندند و سپس راه مدینه را در پیش گرفتند٤…
 
 پیامبر(ص)در ۱۲ ربیع‌الاول هنگام ظهر به یثرب رسید و در قباء توقف کرد و نماز خواند. در آنجا میهمان (بنی) عمرو بن عوف شد و کمی بیشتر از ده روز پیش آنان اقامت کرد.افراد این قبیله از پیامبر خواستند تا پیش آنان بماند و برایش خانه‌ای بسازند؛ اما ايشان نپذیرفت و فرمود که منتظر رسیدن علی بن ابی طالب(ع) است و همانجا ماند تا علی بن ابی طالب رسید٥.پس از هجرت پيامبر(ص)، علی(ع) سه شبانه روز در مکه ماند و امانت‌ های مردم را که نزد رسول‌ خدا بود، به صاحبانش رسانید، و هنگامی که از این کار فراغت یافت به مدینه هجرت کرد و همراه رسول خدا در خانه کلثوم بن هدم منزل گزید٦.در مورد مبدأ تاريخ هجرى،دو نظر مطرح است:نخست اينكه به دستور خود پيامبر،نامه ها به تاريخ هجرى ثبت شد٧؛ و ديگر آنكه در زمان خليفه دوم، شورایی تشکیل شد تا آغازی را برای تاریخ اسلام مشخص کنند.در این شورا نظرات مختلفی ارائه شد که در نهایت حضرت علی(ع) پیشنهاد دادند هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه مبدا تاریخ اسلام قرار گیرد که عمر آن را پذیرفت و به صورت بخشنامه به سراسر شهرها اعلام شد٨.
 
جالب است بدانيد یهود به خاطر بشارت هايي كه در كتب خود درباره ظهور قریب الوقوع پیامبری در منطقه عربستان و يثرب داشتند،از مدت ها قبل به يثرب مهاجرت كرده و همه را برای پذیرش دین جدید آماده کرده بودند.خود مردم مدینه، نيز در پيمان عقبه در مكه از پیامبر (ص) دعوت کردند تا به این شهر هجرت کند و با ايشان در عقبه منی بیعت کردند و به حضرت وعده یاری و نصرت دادند و متعهد شدند که چونان زن و فرزند خویش از آن حضرت دفاع کنند و حتی در این راه سلاح بردارند و در مقابل همگان بایستند.هجرت پیامبر اکرم (ص)به مدینه سر آغاز تحولی عظیم در تاریخ اسلام محسوب می‌شود. با ورود پیامبر به مدینه حکومت اسلامی در این شهر تشکیل شد. پیروان دین اسلام زیاد شدند و کمتر از ده سال تقریبا تمام شبه جزيره عربستان به دین اسلام گرویدند. نامه هاي پيامبر به سران كشورها در دعوت به اسلام ابلاغ شد و پيشرفت اسلام در جهان آن روز شتابناك جلو رفت و اين ها يكى از ثمرات هجرت پيامبر به يثرب بود كه مدينة النبى(ص) نام گرفت…

—————

١.انفال/٣٠.   ٢.بقره/٢٠٧.   ٣. طبرسی، اعلام الوری/۱۴۶-۱۴۸.  ٤.تفسیر قمی٢٧٣/١-٢٧٦؛اعلام الوری١٤٨/١؛ قصص الانبیاء قطب راوندى/۳۳۵-۳۳۷.     ٥.روضه کافی/۲۸۰.   ٦.مسعودی، التنبیه و الاشراف/۲۰۰.  ٧.طبری، تاریخ الامم و الملوک٣٨٨/٢؛ سبحانی، سیدالمرسلین٦٠٩-٦١٠:«كَتَبَ عَليُّ بْنُ اَبيطالِبٍ بِاَمْرِ رَسُولِ اللّهْ فِي شَهْرِ رَجَبِ سِنَةَ تِسْعٍ مِنَ الْهِجْرَةْ».  ٨.ابن کثیر، البدایة و النهایة٢٠٧/٣؛تاریخ الیعقوبی١٤٥/٢؛مروج الذهب٣٠٠/٤.
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *