طالبان به معنای طلبه ها، نام گروهی از شبه نظامیان افراط گرای دینی مخالف دولت افغانستان ، وابسته به مکاتب حنفی و وهابی به رهبرى ملا محمد عمر بود كه در اکتبر ۱۹۹۴(مهر١٣٧٣) در اوج جنگ های داخلی افغانستان وارد منطقه سپین بولدک ولایت قندهار در جنوب افغانستان شدند و نام خود را «تحریک اسلامی طلبای کرام» نهادند. آنها با حمایتهای مکرر و القائات پنهان عربستان سعودی و با برداشت انحرافی از شعار جهاد با شرک و کفر و اینکه هر کس کشته شود به بهشت خواهد رفت، خیلی زود پیروان زیادی از افغانستان و پاکستان پیدا کردند. طالبان با هدف استقرار حکومت اسلامی و جاری کردن قوانین شرع در پاکستان، وارد مبارزه مسلحانه شده و مناطقی را در جنوب افغانستان اشغال کردند. پس از آن ولایت قندهار چهارمین ولایت مهم افغانستان و سپس در۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ کابل پایتخت افغانستان را تصرف کردند. آنان به محض ورود دکتر محمد نجیبالله احمدزی، رئیس جمهوری پیشین افغانستان و برادرش شاهپور احمد زی را کشتند و جنازههایشان را در چهارراه آریانا در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری افغانستان به نمایش گذاشتند. سپس به تدریج سه چهارم خاک افغانستان را تصرف کردند. طالبان نام حکومت خود را امارت اسلامی افغانستان گذاشتند و تشکیلات خود را از طریق رادیو افغانستان اعلام نمودند. کشورهای پاکستان، امارات متحده عربی و عربستان سعودی تنها کشورهایی بودند که طالبان را به رسمیت شناختند.
طالبان اهداف خود را ايجاد امنیت و ثبات و جمعآوری سلاح از دست قبایل مختلف و توقف راهزنیها و سرقت و غارت اعلام و برنامه هاي خود را به اين شرح بيان نمودند اگرچه عملكرد فرقه اي و ديدگاه هاى تنگ نظرانه آنان جايي براي اجراى اين مفاهيم باقى نگذاشت زيرا ریشه اصلی تفكر طالبان برگرفته از آموزههای وهابی بود که مبتنی بر اصل تکفیر غیر است: برقراری دولت اسلامی به روش خلفای راشدین، اسلام دین همه ملت و دولت باشد؛ قانون کشور برگرفته از شریعت اسلام باشد؛علما و افراد متعهد در پست های دولتی باشند؛ ریشه تعصبات قومی و قبیله ای برکنده شود؛ جان ما و آبروی اهل ذمه حفظ شود و مطابق شریعت اسلامی با آنها تعامل شود؛مناسبات با کشورها و سازمانهای اسلامی افزایش یابد؛مناسبات سیاسی با دولت های اسلامی بر پایه موازین شرع تعریف شود؛ بر حجاب زن تاکید شود؛هیئتهای امر به معروف نهی از منکر [بنا بر الگوی وهابیت سعودی] در تمامی مناطق دولت ایجاد شود؛مبارزه با جرائم اخلاقی، مواد مخدر و فیلمها و تصاویر غیر اخلاقی شدت گیرد؛دادگاههای شرعی مستقل شود؛یک روش اسلامی بر مدارس و دانشگاهها مسلط شود؛اقتصاد کشور اسلامی شود؛ از کشورهای اسلامی برای بازسازی افغانستان کمک گرفته شود؛زکات و اموال عمومی در پروژه های عام المنفعه هزینه شود…
مردم افغانستان به علت خستگی از جنگ های داخلی، به طالبان روى آوردند اما طالبان با دیدگاهی بسته و افکاری متفاوت با محیط و جهان و بازگشت به نگرشهای افراط گرایانه مذهبی و با زیر فشار قرار دادن مردم موجبات نارضایتی قشر کثیری از مردم افغانستان را فراهم ساختند. آنها نام حکومت افغانستان از جمهوری اسلامی به امارت اسلامی افغانستان تبدیل نموده و رهبر خود را به عنوان امیرالمؤمنین معرفی نمودند. آنها به زنان اجازه نمیدادند تا به تنهایی از خانهها بیرون روند. مردم را به زور برای ادای نماز به مساجد میفرستادند. ریش مردان در نظام طالبانی باید بلند میبود و موهای سرشان را میبایست کوتاه می کردند. طالبان در مدت موجودیت خود جنایتهای وحشتناکی را مرتکب شدند.یکی از مهم ترین این جنایت ها نسل کشی مسلمانان شیعه منطقه هزاره بود. طبق گزارشهای نهادهای بینالمللی حقوق بشری، طالبان در دورهٔ حاکمیت خود دست به کشتار هزاران تن از مردم شیعه هزاره زدند. قتلعام مردم هزاره در شهر مزار شریف در ماه آگوست سال ۱۹۹۸ روی داد و هزاران تن از مردم هزاره در طی چند روز کشته شدند. از نظر فكري اين گروه مبتني بر مذهب تسنن بوده و از نظر فقهي پيرو مدرسه ديوبنديه ميباشند. اصول مدرسه ديوبنديه از مذهب حنفي گرفته شده است اين مدرسه در پاكستان و هندوستان در مقابل مدرسه بريليون قرار دارد. اين دو مدرسه از جهات مختلف با هم اختلاف دارند. مدرسه بريليوي بر مشرب صوفيانه مشي داشته و در برابر فرقه ها و گروه هاي ديگر اسلامي از خود تضاد و خصومت نشان نمي ىدهند امّا مدرسه ديوبندي تمام فرقهها و مذاهب ديگر را از خود ميراند و بالخصوص با مذهب تشيع خصومت شديد دارد.
طالبان استفاده با واژه دموکراسی مشكل دارند زيرا معتقدند دموکراسی حق قانون گذاری را به انسان میدهد و جایی برای خدا قائل نیست. این گروه هیچ اهمیتی برای وضع قانون اساسی یا تنظیم امور دولت برای انسان قائل نیست و معتقد است قرآن و سنت دستورات دولت اسلامی هستند. ایدئولوژی سیاسی داعش سلفى گرى است. سلفیت بطور کلی یک نگرش سنی است ولی جزء هیچيك از مذاهب چهار گانه سنی یعنی حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی نیست. سلفیها خود را غیرمقلد میدانند و معتقدند که برای درک درست از اسلام باید مستقیما به قرآن و حدیث مراجعه کرد. این نحوه دید به شدت نخبه گرایانه است و نسبت به فرق مذهبی دیگر اسلام دید تحقیرآمیزی دارد. این خودبینی آنها را از داشتن پایگاه اجتماعی نیرومند در جامعه باز میدارد. از نظر استراتژی سیاسی گرچه طالبان به دنبال تشکیل دولت اسلامی است، اما دید روشن و مدونی درباره نوع دولتی که میخواهد در جهان مدرن ایجاد کند، ندارد. طالبان از این جهت که سیاسیاند با نیروهای اسلامی سنتی و یا بنیادگرا متفاوتند و از این جهت که درک روشنی از دولت ندارند از اسلامگرایان متفاوتند. از همین جهت توانائی آنها در اداره کشور بویژه در زمینه های اقتصادی بسیار محدود است.طالبان با اين پيشينه و با اين تفكرات در صحنه سياسى افغانستان و بخش هايي از پاكستان حضور داشته و در سده نو نيز فعال خواهند بود…