عيد چه روزى است؟

 
 
 
 
 
موضوع تحقيقش “عيد در فرهنگ اسلامى” بود و تصميم داشت تعريف جامعى از آن به دست بدهد و اينكه به چه روزهائى ،عيد گفته مى شود و آئين ها و مراسم آن چيست. واژه نامه ها به او مى گفتند عيد از عود و بازگشت است و آن بزرگداشت واقعه مهمى است كه در آن روز در برهه اي از تاريخ روى داده و رحمت و كرامتى از سوى خداوند به انسانها رسيده كه شايسته تكريم و بزرگداشت است و اكنون به خاطر بازگشت آن روز شادمان مى شويم و انتظار لطف و مرحمت و جائزه مجدد پروردگار را داريم . قرآن كريم گزارش مى كند كه :”عیسی‌ بن مریم گفت: بارالها، پرودگارا! برای ما از آسمان مائده‌ای فرست تا این روز برای ما و کسانی که پس از ما می آیند، عید باشد که تو بهترین روزی دهندگانی و اين، نشانه  و برهانى از جانب تو برای ما باشد”١.يعنى آن روز كه براى ما أن مائده و خوان پر بركت و نعمت و رحمت را مى فرستى،روز ميمنت و شادمانى خواهد بود هم براي ما و هم براي مردمانى كه در آينده مى آيند و همه ساله اين روز خجسته را كه به سوى ما باز مى گردد را جشن مى گيريم…
 
او مى دانست كه بزرگ ترين اعياد اسلامى عيد فطر و قربان است كه خداوند به پاس كرامتى كه پس از فريضه صيام و حج بر مومنان ارزانى داشته،آن روزها را عيد قرار داده تا كرامت خود را تكميل نمايد.و نيز عيد مبعث و عيد غدير كه نعمت رسالت و ولايت را در هريك قرار داده و عيد جمعه كه عيد اجتماع امت و الفت و مودت و پيوستگى خانوادگى است. اينجا بود كه به كلام بلندى از اميرمومنان(ع) رسيد كه هم تعريف عالمانه عيد بود و هم پيوند عيد با مفهوم عبوديت و پاكى و نيز قرب به خداوند به نوعى كه اعمال عبادى فرد مورد قبول حق واقع شده باشد.سخن جاودانه مولا چنين بود: اين عيد است براي كسى كه خدا روزه اش را پذيرفته و نماز وى را سپاس گفته و هر روزى كه خدا را در آن نافرمانى نشود،آن روز، روز عيد است(هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِيَامَهُ وَ شَكَرَ قِيَامَهُ ، وَ كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ)٢…
 
چقدر اين تعريف معنوى از عيد، زيباست! “روزى كه خدا در آن روز نافرمانى نشود و موجب رضايت او باشد؛يعنى روزى كه به انواع عبادت،از جمله خدمت به خلق و شادكردن دل مردم و گره گشائى از كار گرفتاران و هر كار نيكى از اين نوع بگذرد و انسان مرتكب انواع معاصى و گناهان نگردد.مقايسه كنيد با نگاه كسانى كه عيد را روز جولان غفلت و گناه و معصيت مى سازند و به خوشي هاي زودگذر كه آلوده به سخط الاهى است روى مى آورند…جالب است كه در اعمال اين روزها ،پيشوايان دين توصيه نموده اند به پاكيزگى و غسل و حمام و پوشيدن جامه نيكو و استعمال بوى خوش و ديدار آشنايان و مومنان و خواندن نماز و ادعيه مخصوصه و بخشش و احسان به نيازمندان و گشادگى نعمت بر خانواده و دادن عيدى به آنان و ديگران و…
 

او در مطالعه سيره علما در مورد عيد به مورد جالبي برخورد كرد،يكي از عالمان عامل و متقى و نامدار در فرهنگ ما مرحوم سيّد ابن طاوس است او در كتاب «كشف المحجّة» روز تولّد پسرش را عيد نمى‌گيرد، بلكه روز بلوغ و به شرف تكليف در آمدن او را عيد مى‌گيرد كه شايسته خطاب خداوندى شده و رسم تكليف بر او جارى شده است. او در فصل صد و سوم گويد: فرزندم محمّد! چون به زمانى رسيدى كه خداوند جلّ جلاله تو را به كمال عقل مشرّف كرد، و تو را شايسته براى همنشينى و گفتگوى با خودش قرار داد و براى ورود به محضر مقدّس خودش ،تو را اجازت فرمود تا بدين وسيله بر فرشتگان مفاخره نمايد، آن وقت را تاريخ زده و محفوظ بدار! زيرا كه از أفضل أوقات أعياد است… و اگر خداوند مرا باقى گذارد، روز بلوغ تو را كه مشرّف به شرف تكليف مى‌شوى عيد مى‌گيرم و يكصد و پنجاه دينار تصدّق مى‌دهم كه در مقابل هر سال از عمر تو ده دينار واقع شود، اگر بلوغ تو بر حسب سال باشد، و با اين مال من در خدمت خداوند اشتغال ورزم زيرا كه مال مال اوست، و من مملوك او هستم و تو هم بندۀ او هستى! پس ما اين مال را مصرف مى‌كنيم در آن جائى كه خداوند جلّ جلاله دوست دارد در آنجا مصرف شود٣ ...  

————————-
١. سوره مائده آيه ١١٤.
٢.نهج البلاغه،حكمت٤٢٨.

 

٣.كشف المحجه لثمرة المهجه،با دو ترجمه فارسي(برنامه سعادت و فانوس)،فصل ١٠٣.
 
 
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *