نماد نظم

 
 
 
انسان معارفى، نماد نظم است! او وصيت اميرمومنان(ع)را در برابر چشم دارد كه فرمود سفارشتان مى كنم به تقوىٰ و نظم در امورتان!١؛ نظم يعنى آراستن ، ترتيب به سامان و انضباط داشتن در امور است به نوعى كه به بهترين شكل با كمترين كجى و اعوجاج ، انجام پذيرد. انتظام داشتن در كارها، گرته بردارى از نظمى است كه خداي سبحان در خلقت و آفرينش جهان نهاده است به گونه اى كه هر پديده اى جايگاه خاص خود را دارد و ماموريت خاص خود را انجام مى دهد و با ساير بخش ها هماهنگ است؛ كرات آسمانى در مدار معينی حركت می‌ كنند، فصول سال و گذشت شب و روز نظم خاصی دارد و آفرينش هر چيزى از اندازه و ميزان خاصی برخوردار است. خداوند در مورد اين نظم و هماهنگى فرمود: “ما هر چيزی را به اندازه و روی حساب آفريديم”(إِنَّا كُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ)٢. اين نظم ،حاكي از دانش و حكمت سرشار خداوندی است كه در سراسر جهان جريان يافته و موجودات عالم روی حساب و نظم دقيق و نيز براساس هدف معينی به عرصه هستی پا نهاده‌اند.

خداوند زندگى انسان را نظام مند مى پسندد؛ احكام تشريعى(واجبات،محرمات،مستحبات و مكروهات و مباحات) همگى براي انتظام بخشى به زندگى انسان است؛ مومنان اجازه ندارند از نظمى كه خداوند در تشريع نهاده، گام فراتر نهند و تخطى كنند كه اين كار ظالمان است:” آنان كه از حدود الهی تجاوز كنند، همانان ستمكارانند”٣. حتى خورد و خوراك انسان ها نيز بايد به نظم و اندازه باشد تا به خط قرمز اسراف آلوده نشود:بخوريد و بياشاميد اما اسراف نكنيد”٤؛ صفوف مجاهدان خدا بايد بسيار منظم چونان ستون هاي استوار باشد:”خداوند دوست دارد كسانی را كه در راه  او مجاهده مى كنند در صف هايي چونان ستون هاي سخت و استوار هستند همانند ديواری كه اجزايش را با سرب به هم پيوند داده باشند”٥.اميرمومنان(ع)به استاندار مصر توصيه مى كنند:”از عجله در مورد كارهايی كه وقتشان نرسيده، يا سستی در كارهايی كه امكان عمل آن فراهم شده، يا لجاجت در اموری كه مبهم است، يا سستی در كارها هنگامی كه واضح و روشن است، بر حذر باش! و هر امری را در جای خويش و هر كاری را به موقع خود انجام بده”٦.

بشر در سايه نظم به دستاوردهاي شگفتى دست يافته است؛بدون نظم اين پيشرفت ها امكان پذير نبود.انسان مسلمان بايد از اين نظم كه بخشى از آن مرهون پيشرفت ها در زمينه آى تى و آي سي تى است،حداكثر بهره را ببرد و امور زندگى خود و اجتماع را ارتقا دهد؛ در عين اينكه براي امور فردي و عبادات خويش هم بر اساس همين نظم،برنامه ريزى نمايد. اميرمومنان(ع)فرمود:”سزاوار است مؤمن را سه زمان باشد: زمانی که در آن با پروردگارش راز و نیاز کند؛ و زمانی که هزینه های زندگی را تأمین نمايد؛  و زمانی را به خوشی های حلال و زیبا، اختصاص دهد”٧. مديريت زمان و سرمايه عمر، از همه چيز مهم تر است زيرا زمان به سرعت مى گذرد،پس بايد آن را غنيمت شمرد و از لحظه هايش،بيشترين بهره را گرفت٨.يكى از راهكارها در اين زمينه ،تعيين اولويت براي كارهاست.مولاي متقيان فرمود:”هر کس به چیزی که مهم نیست بپردازد، آنچه را که اهمّیت بیشتری دارد از دست می دهد”٩ و نيز : “بدترین چیزی که آدمی وقت خود را صرف آن می سازد، کارهای اضافی است”١٠.
 
در مديريت زمان،بايد سارقان زمان را شناسائى كرد و آنها را مهار نمود.امروزه بعضى از آنها عبارتند از : تعارفات (كه بسيار وقت گيرند و متاسفانه دامنگير بسيارى از ماست و به خاطر آنكه شهامت نه گفتن به آنها را نداريم، گريبانگيرند)؛ تلفن ها و گپ هاي غير ضروري؛ ملاقات هاي بدون برنامه قبلي؛ برنامه نداشتن براي ايام تعطيل و فراغت؛ شروع به كاري بدون آماده بودن ملزومات و شرايط؛ همراه شدن با افراد ناباب؛ بهره نبردن از زمان هاي پر انرژي(مثل ساعات اوليه صبح)؛تعيين نكردن اولويت ها و… اما در برنامه ريزى و نظم دهى به امور نيز رعايت اين موارد بسيار كمك مى كند : ظرافت و دقت در تنظيم برنامه؛مشورت با اهل فن؛ تفكر و ژرف انديشى در جوانب و عواقب امر؛ منتفى نكردن و ناقص گذاشتن برنامه به دليل بعضى امور جزئي و غيرمترقبه؛ و در نهايت توكل و توسل به خالق مهربان و اولياي او به ويژه ولىّ زمان براي نتيجه بخش شدن پروژه ها و موفقيت در برنامه ها…
————–
١.نهج البلاغه، نامه٤٧.     ٢.قمر/٤٩.  ٣.بقره/٢٢٩.   ٤.اعراف/٣١.     ٥.صف/٤.    ٦. نهج البلاغه،نامه٥٣.  ٧.همان، حكمت٣٤٠.   ٨.همان،حكمت٢.   ٩.میزان الحکمه، ح١٤٢١١.   ١٠. همان،ح١٤٢١٠. 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *