گوهر اختيار

 

 

 

تمام ارزش انسان به گوهر “اراده” و”اختيار” اوست زيرا با اين اختيار و انتخاب مى تواند خود را از فرشتگان، بالاتر بَرَد يا از حيوانات فروتر كَشَد. براي اثبات اختيارداشتن انسان،لازم نيست استدلال كنيم چون همگى وجدان مى كنيم كه افعال مان را خودمان انجام مى دهيم نه ديگرى؛لذا در بعضي جاها از انجام يك فعل ،عذر خواهى مى كنيم و جزايش را هم مى پذيريم و براي يك فعل ديگرمان،خود را مستحق تشويق مى شمريم چون يقين داريم فاعل،خودمان هستيم نه ديگرى.منكران اختيار انسان، از شيطان تبعيت مى كنند زيرا شيطان نخستين كسي بود كه سخن از جبر گفت و فعل اختياري خود را به خدا نسبت داد،شيطان بود كه وقتى تكبر كرد و از فرمان خداوند سرپيچى نمود و نهايتاً رانده و رجيم گشت، گمراهى خود را به خدا نسبت داد و “ربّ بما أغويتنى”(يعنى خدايا تو مرا گمراه ساختى) گفت! و سپس اين انديشه جبر را با وسوسه هاي خويش در دل بعضي از انسان ها نيز وارد كرد و آنها را گمراه و معتقد به جبر نمود زيرا هر مجرمى براي فرار از جزا، مى كوشد گناه خود را به گردن ديگرى اندازد!
 
اما رسولان الاهى با اين انديشه نادرست مقابله نموده و با تذكرات فطري او را متوجه آزادي و اختيارش نموده و او را مسئول كارهاي خويش شمردند؛چنانكه فطرتش هم بر اين موضوع گواهى داده و مى دهد(اين كه گوئى اين كنم يا آن كنم/خود دليل اختيار است اى صنم).آموزه‌ های قرآنی، نيز بر اين امر تاكيد نموده اند: اگر پروردگار تو مى خواست مى توانست همه انسان‌ها را [اجباراً] هدايت و بهشتى كند و همه را يك امت بسازد١؛اما ایمانی که با اجبار صورت بپذیرد، ارزشی ندارد، از این رو خدا انسان را تنها به راه راست هدایت می‌کند، اين خود انسان است که با اختیار خویش یا راه کفران در پیش می‌ گیرد یا شکر می‌ گزارد و به وظیفه عمل می‌ نمايد٢.بنابراين، اين خدا نيست كه به آنها(يعنى مجرمان و كافران)،ستم نمود بلكه اين خودشان بودند[كه با انتخاب نادرست] به خويشتن ستم نمودند٣. البته روشن است كه سخن در افعال اختياري انسان است كه موجب ثواب و عقاب مى شود و گرنه انسان افعال غير اختيارى هم دارد كه مناط ثواب و عقاب نيست…
 
هركس با مراجعه به خويشتن مى يابد كه فعل،فعل خود اوست نه ديگرى.ادبيات ما نيز در اين زمينه نكته ها دارد: دزدي به باغى رفت و مشغول ميوه خوردن شد؛مالك باغ به او گفت شرمت باد اي دزد! گفت: كار ،كار خداست و ما اختيارى نداريم:بنده خدا از باغ خدا،با اراده خدا ميوه خدا مى خورد تو چرا اعتراض ميكنى؟! مالك چوبى برداشت و مشغول زدن او شد.دزد اعتراض كرد چرا مى زنى؟گفت:كار، كار خداست:بنده خدا با چوب خدا به اراده خدا به بدن بنده خدا مى زند؛ كار خداست و ما اختيارى نداريم!دزد فهميد كه نيرنگش فاش شده، توبه كرد و خود را رهانيد:گفت از چوب خدا این بنده‌‏اش / مى‌‏زند بر پشت دیگر بنده‌‏اش‏/چوب حقّ و پشت و پهلو آنِ او / من غلام و آلت فرمان او/گفت توبه کردم از جبر اى عیار / اختیار است اختیار است اختیار! ثواب و عقاب،وقتى لازم مى آيد كه اختياري در كار باشد.هيچ عاقلى، مجبور را تنبيه نمى كند يا پاداش نمى دهد.معاد براي انسان هاي مختار است اگر اختيار نباشد، معاد لغو مى شود و عدل خدا نيز زير سؤال مى رود.جبر پنداران بوئى از دين نبرده اند.وجدان انسانها گواهى مى دهد كه وقتى اختياراً خطا مى كند پوزش بطلبد نه اينكه بهانه بياورد و دغل كند و فعلش را گردن ديگرى اندازد تا خود را به حيلت،تبرئه نمايد .انكار اختيار،انحراف از وجدان و فطرت است…
 
پس چنانكه گفته شد اين گوهر اختيار انسان است كه ارزش بخش هويت انسانى اوست.انسانى كه اختياراً در عصر غيبت، عليرغم همه سختى ها و فشارها،ايمان خود را حفظ مى نمايد و راه صلاح و تقوى و انتظار پيش مى گيرد چنان ارزش مى يابد و بزرك مى گردد كه همسنگ مجاهدان بدر در كنار پيامبر(ص)شمرده مى شود٤.اگر جبراً اين راه را مى رفت كه چنين پاداش و اجرى برايش غير عاقلانه  و بيهوده و لغو بود.اميرمومنان(ع)فرمود:”اگر چنین بود(كه انسان ها مجبور باشند، ثواب و عقاب، امر و نهی و تنبیه باطل  و وعده و وعید بی‎ اساس بود، و بدکار را نکوهش و نیکوکار را ستایشی نبود”٥؛امام صادق(ع) نيز در پاسخ كسى كه پرسید: آیا خداوند بندگان را بر انجام کارها مجبور نموده است؟ فرمود:”خداوند عادل ‎تر از آن است که بنده‎ای را بر کاری مجبور سازد آن گاه او را عقوبت نمايد!”٦.تمام تنظيمات بشرى در دنياي امروز نيز مؤيد وجود اختيار براي انسان است و گرنه نظامات قضائي و جزائى را حذف مى نمود،زيرا اگر انسان را مجبور مى شناخت،محاكمه و جزا و مجازات معنا نداشت… 
 
——————
١. سجده/۱۳؛ هود١١٨.   ٢.انسان/٣.   ٣.توبه/٧٠.   ٤.صدوق، كمال الدين٣٢٣/١؛مجلسى، بحارالانوار١٢٥/٥٢.      ٥.صدوق، توحيد، باب القضاء و القدر، روایت ۲۸.    ٦.همان، باب نفی الجبر و التفویض، روایت ۶.

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *