سرّ نوافل

 

 

وقتى مؤمنان طعم شیرین محبت الاهی را در نمازهای واجب مى چشند در پی ارتباط بیشتر با معبود خویش به دامن مستحبات چنگ می‌زنند و برای جلب توجّه آن محبوب بی همتا، هدیه گرانقدر و زیبایی به نام نماز مستحبی يا “نافله” را پیشکش می‌آورند تا نشان محبت شان به معبودشان باشد.نوافل بهانه هاي محبت است.حضرت امام رضا(ع)  فرمود:”نمازهای نافله را زیبا ادا کنید و آگاه باشید که آنها هدیه‌ای به پیشگاه خدای بزرگ است”١. نمازهای مستحبی بسيارند که آنها را “نافله” گویند و بین نمازهای مستحبی به خواندن نافله‌های شبانه بیشتر سفارش شده و آنها در غیر روزجمعه، سی و چهار رکعتند.از امام باقر(ع) در مورد علل تشريع نمازهاي مستحبى سوال شد،فرمود:”برا ی اینکه اگر در نماز واجب کمبودی باشد، نافله آن را جبران کند، تا کامل شود”٢؛ و امام كاظم(ع) هم فرمود:”خداوند بزرگ، نماز واجب را با نماز نافله و روزه واجب را با روزه مستحب کامل کرده است”٣…

در میان نوافل ، نماز شب از فضیلت بیشتری برخوردار است که قرآن و روایات بر آن تاکید فراوان دارند.قرآن مجید با لحن بسیار شوق آور از شب بیداران زنده دل ، یاد کرده و می‌فرماید:”از بستر خواب، پهلو تهی کنند، با بيم و اميد، پروردگارشان را بخوانند و از آنچه روزی شان کرده‌ایم انفاق کنند”٤.به فرموده صادقين(ع)منظور از مؤمنان در این آیه شب زنده دارانی هستند که برای اقامه نماز شب از بستر گرم خویش بر می‌خیزند٥. آن گاه قرآن مجید از پاداش بزرگ و نفیسی که خداوند به زاهدان شب عنایت می‌کند، خبر داده و می‌فرماید:هیچ کس نمی‌داند که در برابر کاری که انجام داده‌اند، چه پاداش مهم و چشم روشنيی‌برای آنها نهفته شده است”٦.امام صادق(ع) در تفسير اين آيه فرمود:”هیچ کاری نیکی نیست جز آنکه پاداشش در قرآن بیان شده است مگر نماز شب که خداوند به خاطر عظمت شان آن، ثوابش را آشكار نکرده و فرموده است: هيچكس اندازه آن چشم روشنى را نمى داند!”٧…

اما روايتى داريم سترگ كه گوشه اي از اين راز را بيان نموده است.از پيامبر اكرم(ص) در حديثى قدسى نقل شده:خداوند عزيز و جليل فرمود:”… هيچ بنده‌اي با وسيله‌اي كه نزد من محبوب تر باشد از آنچه بر او واجب كرده‌ام به من تقرّب نجويد، و به راستى كه او با عمل نافله به من تقرّب جويد تا آنجا كه دوستش بدارم و چون دوستش داشتم در اين صورت گوش او شوم كه با آن بشنود و چشم او شوم كه با آن ببيند و زبانش شوم كه با آن بگويد و دستش شوم كه با آن برگيرد، اگر دعا كند به درگاهم،اجابتش كنم و اگر از من خواهش كند، به او ببخشم”(قالَ اللهَ عَزَّوجَلَّ… ما تَقَرَّبَ إلَيَّ عَبدٌ بِشَيءٍ أحَبَّ إلَيَّ مِمَّا افْتَرَضتُ عَلَيهِ و إنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إلَيَّ بِالنّافِلَةِ حَتّي اُحِبَّهُ فَإذا أحبَبْتُهُ كُنتُ سَمعَهُ الَّذِي يَسمَعُ بِهِ و بَصَرَهُ الَّذِي يُبصِرُ بِهِ و لِسانَهُ الَّذِي يَنطِقُ بِهِ و يَدَهُ الّتِي يَبطِشُ بِها إن دَعاني أجَبتُهُ و إن سَأَلني أعطَيتُهُ)٨. چنين مقامى اصلاً قابل توصيف نيست.كسي كه چشم و گوش زبان و دستش خدائي شود يعنى هرچه انجام دهد خدائي باشد؛مرحبا به چنين انسانى!

بزرگانى از اولياء الله نيز اين مقام را اين گونه شرح داده اند كه خداوند مى فرمايد:به خاطر کثرت نوافل و عباداتي که اين انسان انجام داده و شب ها با من راز و نياز کرده و با من انس داشته و نيز به خاطر محبت به آن حالات او، از گناهش درمي گذرم و اين بلاء دنيائي را هم از او دور ميکنم؛ اصلا قضاء و قدر را هم بهم ميزنم؛ بلکه علاوه بر ردّ بلاء ،او را عفو مي نمايم. از آن بالاتر، پاداش اين بلاء را هم به او ميدهم ( كه اين بسيار شگفت است چون اگر اين بلاء بر او وارد مي شد اجري داشت و خدا با اين که بلاء را از او ردّ کرده، اجر را هم برايش ذخيره مي‎فرمايد! آخر او رئوف و رحيم است و اين بندگان بايد بدانند. لذا در دعا ميخوانيم:”سبحانه من حبيب حُبّه دائم”.اين روايات دليل بر تقديم خداوند محبت عبد را بر محبت خودش آورده و مي‎فرمايد اين كار براي اعزاز و تکريم مومن است.خدا اين چنين محب است و اميدواريم که به همين محبت عظماي خود گناهان ما را بيامرزد. اين را هم بدانيد که بزرگترين وسيله‎ء تقرب به خدا دانستن همين معارف روائى است و خواندن همين دعاها و فهم معاني اين اسماء الله است…

——————

١.بحارالانوار،ج٨٤،ص٢٢.    ٢. صدوق،علل الشرايع٣٢٨/٢.    ٣.بحارالانوار٢٧/٨٤.  ٤.سجده/١٦.   ٥.طبرسى، مجمع البيان،ج٧-٨،ص٥١٨.    ٦. سجده/١٧.    ٧.مجمع البيان،همان.  ٨. كافى٣٥٢/٢؛ بحارالانوار١٥٥/٧٢.    

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *