دوستان من

 

 

 

تأثير دوستان در تكوين شخصيت و تأثير بر هويت، آن چنان است كه گفته اند:تو اول بگو با کیان دوستی/پس آنگه بگویم که تو کیستی! رابطه دوستى از رابطه برادرى نيز جلو مى زند:حکیمی را پرسیدند دوست بهتر یا برادر؟ گفت برادر نیز دوست به! دوستى مى تواند، همه كينه ها را پشت سر بگذارد و دشمنى ها را ذوب نمايد: از بس که مهر دوست به دل جا گرفته است/جایی برای کینهٔ دشمن نمانده است! اين رابطه مى تواند چنان محكم شود كه بريدنش امكان پذير نباشد: از جان طمع‌ بریدن آسان بود ولیکن/ از دوستان جانی، مشکل توان بریدن! لذت با دوست بودن، همه خوشى ها را تحت تأثير قرار مى دهد: از جهان گرچه بوستان خوش تر/ بوستان هم به دوستان، خوش تر! طبيعى است چنين رابطه اى چقدر مى تواند اثرگذار باشد و هويت انسان را شكل دهد و حتى بر باورهاى انسان اثر بگذارد و انسان از طريق دوست، رنگ اعتقادات دوست شود و به طريقه و آئينى كه او باورمند است، بگرايد…
 
من از نوجوانى دوستان بسيارى داشته ام كه بعضى از آن دوستى ها، هنوز هم برقرار است. از بين همه دوستان محله اى، همسايه اى، مدرسه اى،مسجدى و دانشگاهى، بهترين دوستانم، دوستان هم عقيده اى و ايمانى بوده و هستند كه با آنها خدمات مشتركى را انجام مى دهيم و گاهى هر روز چند نوبت با آنها در تماس و ارتباط هستم.رابطه ما با يكديگر، چند وجهى است؛گاهى تعليم و تعلمى، گاهى تذكرى، گاهى راهنمايي، گاهى حل مشكلات شخصى و شغلى و خانوادگى و بيشتر مشورت در همه امورى كه نباز به شور و همفكرى و هم افزايي باشد.من از خدا بسيار ممنونم كه چنين دوستان خوبي نصيبم فرموده و نمى دانم اگر آنها را نداشتم، زندگيم چه طعم و رنگى داشت؛مطمئنم به اين خوبى كه الان هست، نمى بود.اين دوستى، فقط در سطح ما محدود نشده و به خانواده هامان هم توسعه يافته و يك كلونى عالى ايجاد كرده كه غم ها و شادى هامان را به اشتراك مى گزاريم و در غم هاي يكديگر، غمگين و در شادي ها شريكيم و پشتوانه هم هستيم…
 
در تكوين دوستى ها، نگاهى هم به آموزه هاي پيشوايان دينى داشته باشيم. پيامبر(ص) فرمود: هر كس كه خداوند براى او خير بخواهد، دوستى شايسته نصيب وى خواهد نمود”١؛ و نيز:سه چيز دوستى را يكرنگ مى سازد :”هديه كردن عيب هاى يكديگر به هم ، حفظ آبروى دوست در غیاب او  و يارى رساندن در سختى”٢؛و نيز:”امّت من تا هنگامى كه يكديگر را دوست بدارند، به يكديگر هديه دهند و امانتدارى كنند، در خير و خوبى خواهند بود”٣.اميرمومنان(ع) هم فرمود:”عاجز ترین مردم کسی است که از بدست آوردن دوست عاجز بماند و از او عاجزتر کسی است که دوستان بدست آورده را از دست بدهد”٤؛ و نيز:”آدمی بر آیین دوست خود است، پس بنگرید با که دوستی می کنید٥؛ و نيز:”دوست اگر در سه مورد دوستش را حمایت نکند دوست نیست:در شدت و گرفتارى او ، در غیبت وى و پس از مرگش”٦.امام سجاد(ع)هم فرمود:”نگاه مؤمن به چهرۀ برادر مؤمن خود از روى دوستى و محبت به او، عبادت است”٧.
 
البته به لحاظ همين تأثيرگذارى عميق دوستى بر شخصيت و هويت، هشدارهايي هم داده شده هم در انتخاب دوست و هم در مراقبت از لغزش هاى احتمالى او كه ممكن است به انسان سرايت كند.ديگر آنكه دوستان را پيش از دوستى عميق، بيازمايند زيرا بعضى به طمع، لاف دوستى زنند در حاليكه دوست نيستند:اين دغل دوستان كه مى بينى، مگسانند گرد شيرينى! ديگر رعايت شرط مودت و مروت و رسيدگى به دوستان:آسايش دو گيتى، تفسير اين دو حرف است/ با دوستان مروت، با دشمنان، مدارا؛چو كيسه تنگ بدارى زمردمان، اى دوست/ مدار چشم محبت ز ديگران، نه نكوست؛ چو دست را نتوان شست جز به دست دگر/بگير و ببخشاى تا شوى محبوب. نكته ديگر پرهيز از دوست نادان است:خصم دانا كه دشمن جان است/ بهتر از دوستى كه نادان است؛ دوستى با مردم دانا نكوست/دشمن دانا، به از نادان دوست/دشمن دانا بلندت مى كند/بر زمينت مى زند نادان دوست.و نكته زرين در پايان سخن اينكه انسان ، امام خويش را بهترين دوست خود قرار دهد و با او پيوند قلبى داشته باشد و با او سخن بگويد و درددل كند و كمك بخواهد و هدايت بطلبد كه اين دوستى سعادت دنيا و آخرت را براى او تضمين مى نمايد…

————-

١.نهج الفصاحه/٣٠٦٤.    ٢.مجموعه ورّام١٢١/٢.   ٣. عيون اخبارالرضا٢٩/٢.    ٤.نهج البلاغه، حكمت١٢.   ٥.بحارالانوار١٩٢/٧١.   ٦.نهج البلاغه، حكمت١٢٩.    ٧.تحف العقول،ص٢٨٢.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *