سرّ أسماء

 

 

به راستى راز اسماء متعدد خداوند چيست؟چه كسى اين نام ها را براي خداوند قرار داده است؟آيا مى توان خداوند را به هر كلمه اي كه بخواهيم ، بناميم و او را به آن نام بخوانيم؟ آيا اسماء الاهى را مى توان بر انسانها هم نهاد؟ آيا مى توان به معاني و مفاهيم آن اسم ها انديشيد و آن مفاهيم ذهنى را بر خدا منطبق ساخت؟ آيا اسماء الاهى با صفات الاهى متفاوتند؟ آيا همانطور كه هر فرد،اسم مخصوص به خود دارد و آن اسم براي او عَلَم است،خداوند هم اسم عَلَم دارد؟ دانش ما براي يافتن پاسخ اين پرسش ها راه به جايي نمى برد.به سراغ حاملان علوم الاهى يعنى پيشوايان دين مى رويم تا كشف گوشه اى از اسرار اسماء الاهى را از آنان بپرسيم و بياموزيم.آنچه آنها فرمودند اين است كه اين اسماء فقط براي مخاطب قرار دادن خدا در هنگام دعاها نيست بلكه درون هر يك دريايي از معارف و خواص و بركات نهفته است و اين اسماء را هم خود خداوند از طريق نمايندگانش معين فرموده و تعيين اسم براي خدا كار انسان نيست زيرا انسان با انديشه و فكر خويش راهى به شناخت حق ندارد تا او را وصف نمايد و او اسم عَلَم ندارد و “الله” هم از وَلَه و حيرت است يعنى كسي كه در او متحيريم…

هريك از آن نام هاى قدسى و صفات عرشي، پنجره اى است به معارف توحيدى كه خالق ما به آن وصف مى شود اما نه وصفى چون وصف آفريدگان بلكه وصفى خاص كه در روايات از آن به “خروج از دو حد تشبيه و تعطيل”ياد شده است. يعنى در آن نام و صفت، او را شبيه به ديگران نسازى در عين آنكه او را منعزل از آن صفت هم نكنى مثلاً با گفتن “يا قادر”،به توانائى تعطيل ناشدنى و فراگيرش توجه ميكنى كه  نظير و شبيه هيچ قادرى نيست و همينگونه براي همه اسماء ديگرش چون عالم و خالق و مالك و هادى و رحيم و مهيمن و عزيز و…چنين است كه اين اسماء و صفات،يكى از مهم ترين ابواب معرفة الله شده است.اگر اين اسماء نمى بود،نمى توانستى هنگام نياز به هر كمالى،از خدائى كه واجد همه كمالات به نحو اكمل و أتمّ است،آن كمال را طلب كنى و مثلاً بگوئى يا عليم، علّمنى؛ يا رحيم،إرحمنى؛ يا شافى،إشفنى؛ يا حفيظ،إحفظنى؛ ياخبير،أخبرنى؛ يا ناصر،أنصرنى… و زيباتر آنكه بدانى آن مهربان خود اين اسماء را نهاد و توسط اوليائش به تو آموخت تا زبانت هنگام نياز و مناجات، به تكلم باز شود و بتوانى با اين اسماء و صفات نورانى با او مأنوس شوى و راز و نياز كنى و از آن لذت ببرى…

و وقتى آگاهت كنند كه هريك از اين اسماء ، منشأ ايجاد يك مجموعه از تحولات و و خلقت بخشى از مخلوقات و كائنات و ايجاد يك سلسله از بركات بوده است ابواب جديدتري از معارف توحيدى براي تو مكشوف مى شود چنانكه در دعاى سمات مى خوانى: “پروردگارا تو را مى خوانم به آن نام بزرگ و با شكوهت كه چون بر درهاى بسته‏ آسمان و درهاي ناگشوده زمين خوانده شود به رحمت گشوده شوند و چون با آن براى آسان شدن سختى ها خوانده شوى،آسان گردند و چون با آن بر مردگان خوانده شوى،زنده شوند و چون با آن براى رفع سختى و زيان خوانده‏ شوى برطرف گردد…”.و يك گام بالاتر،آنكه  آگاه شوى كه همه اين اسماء و صفات فقط نشانه هائى است به سوى او و بالاترين نشانه هاي تكوينى او ،اولياء الله و امامان هستند كه راهنمايان به سوي اويند و تو را متوجه او مى كنند و آنهايند مصداق اسم الله كه مأمور به تسبيح آنهائى(سبّح اسم ربّك الأعلىٰ)و امام صادق(ع)فرمود:”به خدا سوگند! ما اسماء الحسنى هستیم خداوند عمل کسى را قبول نمی‌کند مگر به معرفت ما”…

تأثير شگفت اسماء الله چنان است كه در آن دعاي بسيار عظيم در مهج الدعوات، مى خوانى:”از تو می خواهم به آن “اسم” که بوسيله آن دیدگان بسته ناظرین را گشودى تا تدبیر حکمت و شواهد و دلائل و حجت های انبیاء ترا ببینند، و آنان به زیرکی دل ها تو را می شناسند، در حالی که تو در نهان های پوشیده غیب هستی، تو را می خوانم به عزت این اسماء که بر محمد و آل محمد درود فرستی و از من و وابستگانم و همه مومنین و مومنات، همه آفات و بدی ها و زشتی ها و امراض و خطاها و گناهان و شک و شرک و کفر و دوئیت و نفاق و گمراهی و نادانی و دشمنى و غضب و سختی و تنگی و بدی نیت و آمدن عقوبت و شماتت دشمنان و حاکمیت انسان های بی مروت را دور کنی، چه آن که تو دعایم را می شنوی و نسبت به هرآنکه بخواهی پرلطف و مهربانی.  و درود خدا بر محمد و آل او باد ای مهربان ترین مهربانان و حول و قوه ای جز به تو نیست ای خدای بزرگ بلند مرتبه”؛و بدان چه موهبتى است از جانب خداوند بر تو كه اين اسماء را در قرآن و ادعيه نهاده اند تا تو با خواندن آنها تا ملكوت معرفت پرواز كنى… 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *