نسل سوخته

 

 

روزگارى سياه پوستان را نسل سوخته مى خواندند زيرا در نظام نابرابر آپارتايد،  هيچ آينده روشنى براي آنان متصور نبود. گرفتاران بلاى اعتياد را نيز نسل سوخته مى گويند كه اعتياد، همه چيز آنان را نابود كرده و حال و آينده شان را آتش زده است. مبتلاشدگان به جنگ مثل مردم سوريه و يمن و افغان را هم نسل سوخته شمرده اند كه مرگ و درد و بى خانمانى و مهاجرت و تخريب همه زيرساخت هاى كشورشان كه تا دهه هاى پيش رو هم ساخت و جبران آنها غير ممكن خواهد بود و اين بليّه همه آرمان ها و موجوديت آنان را به آتش كشيده است.جوانان عصر جنگ، عصر بيكارى و تبعيض و گرانى و بى هويتى و ناتوانى در ازدواج و تشكيل خانواده و ساخت آينده اى متوسط در حاليكه شاهد رشد قارچ گونه نوكيسه ها و آقازاده ها و اختلاس گران و دزدان بيت المال هستند نيز خود را نسل سوخته مى خوانند؛همينطور نسل حاصل طلاق با هزاران آسيب روانى كه آينده شان تباه شده و پشتوانه خانواده را ازدست داده اند و نيز نسل حاصل فقر و تحمل ستم و شكنجه و زندان ديكتاتورها و غارت غارتگران داخلى و خارجى…
 
قرآن كريم در مورد ظالم و مستكبر مى فرمايد:”چون به قدرت و حكومت رسد براى فساد در زمين و نابودى زراعت‌ ها و نسل ، كوشش مى‌ كند و خداوند فساد را دوست ندارد(وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‌ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيها وَ يُهْلِكَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادَ.بقره/٢٠٥).كلمه «تولّى» را دو نوع مى‌توان معنا نمود: يكى به معناى به قدرت و حكومت رسيدن است و ديگر به معناى اعراض كردن.يعنى هرگاه از حقّ و هدايت الهى اعراض نمايد به سراغ فتنه و فساد مى‌رود و هم محيط زيست و كشاورزى را نابود مى كند و هم نسا را به تباهى مى كشد.در مقابل آن، در آيه قبل مى فرمايد:اگر صالحان حكومت را بدست گيرند، نماز به پا مى‌دارند و زكات مى‌دهند و امر به معروف و نهى از منكر مى‌كنند. و بدين وسيله رابطه خود را با خداوند و محرومان جامعه حفظ مى‌كنند، ولى اگر نا اهل به قدرت رسيد و ولايت مردم را بدست گرفت، بخاطر طوفان هوس هاى درونى و ناآگاهى‌ ها و فشارهاى بيرونى، همه چيز جامعه را فداى خود مى‌ كند. تاريخ گواه است كه چه مسلمان نمايانى به نام اسلام و تظاهر به ايمان، بر مردم حاكم شده و حَرث و نَسل را نابود ساختند.كسانى كه با جعل قوانين و تهاجم فرهنگى و تبليغات و مواد مخدّر، سبب نابودى اقتصاد و نسل‌ نو مى‌شوند، مصداق اين آيه و مفسد فى الارض هستند.هلاك “حرث” به معناى محو كشاورزى، و هلاك “نسل”، انحراف و تباهى نسل آينده است. 

 

 ثمره افراط گرايي حمايت شده از سوى دلارهاى نفتى و خوى استكبارى در همين قرن جز به جاي گذاشتن نسلي سوخته بوده است؟ بمبارانی که آوار بر خواب کودکان می شود و در مقابل دیدگان میلیون ها انسان در جهان اتفاق می افتد، حلب يا كابل يا يمن يا عراق، نسل کشی، گورهای دسته جمعی، کشتار مردم در گمنامی و تجاوزها که بیش از چند دهه از تجاوز به كشورها تا القاعده و طالبان و تا اکنون. تخم افراط گری در هر زمینی امکان رشد دارد، آن انتقام جویی که آلمان و فرانسه را هدف انتحار قرار می دهد یا تجمع نمازگزاران در نيوزيلند يا عزاداران در مسجد کابل را غرق خون می کند، يا ده ها هزار نفر را در يمن يا در انتحارى هاي بغداد، تكه تكه مى كند،نه از سوی لشکری بزرگ بلکه از تفکرات رادیکالی به وجود می آید که می تواند خودجوش در هر نقطه ای از جهان به وقوع بپیوندد.از حلب گرفته تا كابل تا هلمند تا سوريه ،از هرات تا بدخشان و از بامیان تا بلخ، طی سال ها در تاخت و تاز افراط گری ها ویران شد و جنایت ها و دردهایی رخ داد که هیچ دوربینی برای ثبت آن نبود و در گمنامی گورها دفن تاریخ شدند.
 
هیلتر، عبدالرحمن و ملاعمر نه یک روزه بلکه در مقابل چشمان مردم، مرگ آفرین شدند و حال همانگونه که انیشتن گفت: دنیا به دست چند تبهکار ویران نمی شود، بلکه به دست اکثریت خاموشی ویران می شود که برای پایان دادن به جنایت، کاری نمی کنند؛و چه اشک های که مقامات از سازمان ملل گرفته تا سفیران حقوق بشر نریختند، دو رویانِ صلح طلبی که سفیدی را آلوده به نیرنگ کردند و حال در حاشیه ماتم گرفته و در پشت جنایت ها نقش آفرینی می کنند.قرن پانزدهم شمسى نيز چون قرن قبلي درگير اين عوامل خواهد بود و نسل هايي در زير اين مظالم نسل سوخته خواهند شد. تباهى نسل ها ثمره ظلمى است كه بر نسل مى رود چه در داخل يا از خارج، فرقى نمى كند.آنان كه مسبب اين تباهى هستند، بايد به افكار عمومى پاسخگو باشند؛به وجدان خود بايد پاسخگو باشند؛ روزى كه همين نسل، قيام كند، يا دست انتقام الاهى از آستين موعود، برون آيد، همه چيز آنها را خواهد سوزاند…
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *