خدمت من

 

 

 

 
اگر خادم مردم باشم، بالاترينم! زيرا پيشوايان فرموده اند:”بالاترين و نيكوترين شخصيت، كسى است كه سودمندترين فرد براى مردم باشد”١؛ عبارت “خيرالناس” و “افضل الناس” براى چنين كسى، بر زبان پيامبر و اميرمومنان و امامان عليهم السلام نشسته است و نيز اين سخنان:”هر كه براى رفع حاجت برادر مؤمنش – كه به صلاح اوست و موجب رضايت خداوند است – تلاش كند، مانند كسى است كه خداوند را هزار سال پرستيده و لحظه‏اى مرتكب گناه نشده است”٢؛ “كسى كه حاجتى از برادر مؤمنش را روا كند، مانند كسى است كه در تمام عمرش به خداوند خدمت كرده است”٣. بنابراين نشان بزرگى وقتى بر سينه يك شخصيت قرار مى گيرد كه خدمتگزار مردمش باشد؛بيهوده نيست كه پيامبر ما فرمود: “سيّدالقوم،خادمهم٤”؛ يعنى مهتر و سرور و رهبر هر قومى ، خادم آنان است. سيادت دولتمردان در گرو خدمت به مردم است؛ چون با خدمتگزارى است كه مهرشان در دل مردم مى نشيند و نزد آنان بزرگ و عزيز مى شوند.اين خدمت نيز بايد عام و فراگير باشد و همگان از آشنا و غريبه، موافق و مخالف،دوست و دشمن ، همدين و غير همدين را فرا بگيرد.
 
بايد از پيشواى خود، اميرمومنان(ع)بياموزيم كه به فرماندار خويش در مصر فرمود:”قلب خويش را از محبت و مهر مردم انباشته كن و بر آنان چون درندگان مباش كه خوردن شان را غنيمت شمرى كه آنان يا برادران ايمانى تو هستند يا همنوعانت و انسان هائى چون تو…٥”؛ و در كلامى ديگر با بيانى ديگر به همين حقيقت اشاره مى فرمايند كه :”السید من تحمل اثقال اخوانه”٦؛ یعنى سرور و رهبر کسى است که بار گران برادرانش را بر دوش کشد! هم ايشان در مورد فلسفه حكومت خويش مى فرمايد:”آیا به این قانع باشم که به من بگویند: این امیر مؤمنان است اما در سختى هاى روزگار با آنان مشارکت نکنم و بار دشوارى هاى آنان را بر دوش نکشم؟!”٧؛يعنى راهبرد حكومت و وظيفه حاكم،مشاركت با مردم در سختى ها و همراهى و كمك به آنان در دشوارى هاست.سعدى نيز مى گويد:پادشه پاسبان درویش است/گرچه رامش [نغمه و شادمانى]به فرّ و دولت اوست/گوسپند از برای چوپان نیست/بلکه چوپان برای خدمت اوست…!
 
حتى اگر باور به آخرت و پاداش و جزاى الاهى نداشته و فقط در انديشه بزرگى در نگاه مردم و ماندگارى در يادها و خاطره ها باشى بايد از كوچه خدمت به مردم عبور كنى  زيرا هر کس خادم مردم باشد، به ماندگارى در اذهان و نام نيك نزد مردمان خواهد رسيد كه خدمت به مردم سبب محبوبیّت و حکومت بر دلها و نفوذ در جان ها می شود كه پيامبر خدا فرمود: “دل ها ى مردمان بر این سرشته شده که هر که به آنان نیکی کند دوست بدارند و هر که بدی کند، دشمن بدارند”٨؛ اميرمومنان(ع)هم فرمود:”هر کس نیکی خویش را به دیگران نثار کند، دل ها به او گرایش می یابد”٩.اين خادمان ،فاتح برج و باروى دل ها و پيروزان ميدان جان ها مى شوند بی آنکه لشگر و سپاه و ارتشى داشته باشند و نبردى انجام دهند . سلاح آنان همان خدمت به دیگران و اندوه زدایی از ایشان و گشودن بال رحمت و عاطفه بر آنان است كه گفته اند:تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن/به دمی، یا درمی، یا قلمی یا قدمی.
 
يك نكته لطيف در خدمت، اين است كه بدانيم بالاترين خدمت، خدمت به برترين خلق خداست كه در انديشه هدايت و سعادت و خدمت به بشريت است.آرى، خدمت به امام عصر(ع)كه برنامه و ماموريتش، نجات همه انسانهاست.”اگر دوران او را درك مي‌كردم،‌ همه روزهاي زندگيم را در خدمت به او مي‌گذرانيدم”١؛ اين سخن يك فرد عادى در مورد امام زمان (ع) نيست، بلكه سخن امام ششم است.آرمان مهدويت، چنان بزرگ و خطير است كه همه اوليا و پيشوايان دين و اولياي الاهى، براي تحقق آن، آماده فداكارى و خدمتگزارى هستند. مأموريت استثنايي و نقش ويژه‌ امام زمان‌ در عالمگير ساختنِ حاكميّت توحيد و برقراري عدالت، يك ماموريت خاص است كه خداوند بر عهده او گذاشته و جهاني است. پيامبري همچون حضرت عيسي(ع)براي ياري او از آسمان فرود آيد. و امامي هم چون امام صادق(ع)براي خدمت كردن به او آرزوي درك حضور او را دارد.راستي وقتي پيامبران و امامان در خدمت به امام زمان(ع)پيشتازند،‌ وظيفه‌ شيعيان منتظر در خدمت به ساحت مقدّس او چقدر و چگونه است؟‌! بيشترين پيوندها و محكم ترين ارتباط ها، پيوند از طريق خدمت است ، زيرا اين خدمت است كه مولا را براي وصول به اهدافش، يارى مى رساند به ويژه در ايام غيبت كه به دليل الزامات غيبت، آن حضرت بيشتر نياز به ياور و خدمتگزار دارد…
——————
١.جامع احاديث الشيعه١٧٥/١٦؛ الكافى١٦٤/٢.   ٢.كمال‏الدين٥٤١/٢.    ٣.أعلام الدين/١٤٨.  ٤.من لا يحضره الفقيه٣٢٦/٤.   ٥.نهج البلاغه،نامه٥٣.    ٦.غرر الحكم،ح٩٦٢١.    ٧.نهج البلاغه،نامه ٤٥.    ٨.من لا یحضره الفقیه، ج٤،ص٣٢٦ .   ٩.غرر الحكم،ح٨٦٤٢.     ١٠.بحارالانوار١٤٨/٥١.   
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *