زرتشت(٦٠٠ تا ٦٠٠٠سال قبل از ميلاد)، انديشمند يا پيامبر ايرانى،موسس آئين مزديسناست.نوشتههای سنتی، بر آنند که او ٢٥٨ سال پیش از اسكندر یا ۵۰۰۰ سال پیش از خشايارشا زیسته است.كتاب اين آئين اوستاست.این کتاب طی دوره های مختلف، توسط افراد گوناگون نگاشته شده است و تنها بخشی از سرودهای این کتاب يعنى “كاتاها” را منتسب به شخص زرتشت میدانند. برخی پژوهشگران معتقدند که اوستا، برای مدتها مکتوب نبوده و بهصورت شفاهی از نسلی به نسل دیگر انتقال پیدا کرده است. در نظر عدهای نیز بخش عمده آن در زمان حمله اسکندر از میان رفته است. بهنظر میرسد که اوستا در ظاهر مکتوب خود در دوران حكومت ساسانيان با دستور اردشير اول توسط «تنسر»، موبد بزرگ زرتشتیان پدید آمده است. وی موفق شد که متون مذهبی زرتشتیان را در ۲۱ نسک (فصل) جمعآوری کند.قدیمیترین نسخه موجود از آن در دانشگاه کپنهاگ حفظ میشود.
بخش هاى پنجگانه اوستا عبارت است از: يسنه(شامل گات ها يا گاهان،كه سرودههای منتسب به شخص زرتشت هستند که به زبان اوستایی گاهانی نگاشته شدهاند و شامل ۱۷ سروده مجزا است و كهن ترين بخش اوستا به شمار مى رود)؛يشت(٢١ سرود مذهبى در توصیف و ستایش عناصر مهم جهان و خدایان کهن ایرانیان، همچون مهر و ناهید)؛ ونديداد(در ٢٢ فصل شامل احکام فقهی و دینی مزدیسنا)؛ ويسپرد (شامل آموزهها و تعلیماتی را در خصوص جشنهای مذهبی زرتشتیان، اعمال روزانه آنها، نمازها و گهنبارها)؛ خرده اوستا(دعاها و سروده هاى كوتاه كه گزيده يسنه و يشت است كه در زمان شاپور دوم جمع آورى شد). زرتشت به پیروانش آموخت که هستى، میدان نبرد نیروهای خير و شر است و انسان آزاد است جایگاه خود در این مبارزه را انتخاب کند. آموزههای او، هستهٔ اصلی آئين مزديسنا را میسازد.او در سروده ها، مردم را از پرستش ديوان که آنان را آفریده اهريمن و تباه کنندهٔ زندگی میبیند، بازمیدارد و به آنها وعدهٔ پیروزی نیکان را میدهد.
در گاهشناسی زرتشتی، جهان به چهار دوره سه هزار ساله تقسیم شدهاست و زمان پس از دوازدهمین هزاره بازخواهد ایستاد. در فصل ۳۶ بندهشن، آفرینش نخستین فانی، یعنی کیومرث، در نخستین هزاره سومین دوره روی میدهد و این هزاره با جمشيد، نخستین پادشاه، به پایان میرسد. تمام هزاره دوم را پادشاهی ضحاك تشکیل میدهد و با پیروزی فريدون بر او خاتمه مییابد. هزاره سوم با پادشاهی ويشتاسپ پایان میپذیرد و ملاقات او با زرتشت و پذیرفتن مزديسنا از سوی او، مصادف است با آغاز چهارمین هزاره؛ این هزاره با حمله اعراب به ايران و سقوط شاهنشاهى ساسانى خاتمه میپذیرد. از ویشتاسپ تا اسکندر، به گفته منابع زرتشتی، ۲۵۸ سال طول میکشد و «۲۵۸ سال قبل از اسکندر» که توسط نيولى و برخی دیگر مطرح شده، از اینجا گرفته شدهاست. اگر تاریخ مطرح شده برای زندگی زرتشت توسط نویسندگان یونانی مانند ۵۰۰۰ سال قبل از نبرد تروا یا ۶۰۰۰ سال قبل از خشايارشا نیز منبع ایرانی داشته باشد، از همین شیوه تقسیمبندی تاریخ به هزارههای مختلف ریشه گرفتهاست.
با آمدن زرتشت، دوران پرستش ديوان به پایان رسید و مزدیسنا در تمام هفت كشور گسترش پیدا کرد. این فحوای متون الهی دربارهٔ زندگی زرتشت در اوستای متاخر است. تقریباً یک سوم يشت ها گفتگوی زرتشت با اهورامزدا و دیگر ایزدان است که این بخشها را در نوشتههای پهلوی، همپُرسگى(مشاوره) خطاب کردهاند. با تولد زرتشت، عالم دوباره جوان شد؛ او را به عنوان نخستین معلم دین اهورايي و کسی که دیوان را به زیر زمین راند، ستودهاند. دومین رويداد بزرگ زندگی زرتشت، دیدارش با ويشتاسپ است كه حرف جادوگران را در باره شكنجه زرتشت نپذيرفت و به دين او ايمان آورد. در ادامه زرتشت به جنگ طالع بینان و جادوگران بابل که داهاگ رهبرشان است رفت و آنان را شکست داد.فصل پنجم از کتاب هفتم دینکرد که باقی زندگی زمینی زرتشت را در چند خط خلاصه کرده، حرفی از نحوه درگذشت او نزدهاست و در پرده هشتم از فصل پنجم، پس از یک توضیح در ربط با دانش پزشكى اش،به پایان میرسد. در گزیدههای زادسپرم، تنها ذکر شده است که او در سال چهل و هفتم [از ملاقات با اهورامزدا]، در سن ۷۷ سالگی درگذشت.در مجموع، آنچه درباره زرتشت در نوشته های پهلوی آمدهاست را نه به درستی میتوان افسانه خواند، نه تاريخ. این مطالب بیش از آنکه به قصد بازگویی اطلاعات دربارهٔ زرتشت نوشته شده باشند، به هدف آموزش گردآوردى شدهاند. برخی موارد، با این هدف اضافه شدهاند تا بر تعالی زرتشت در چشم آن دسته از پیروانش که شاید برای پیوستن به ادیان دیگر وسوسه شدهاند، موثر واقع شود…