انتظار موعود

 

 

عنصر اميد را از پهنه زندگى انسان حذف كنيد، چه چيزى براي او باقى مى ماند؟ انسان با اميد زنده است؛با اميد نَفَس مى كشد و به تكاپو و تلاش مى پردازد و به اميد فرداهاي روشن، سختى شب هاى سياه را تحمل مى كند و مغلوب تاريكى نمى شود.يأس و نا اميدى، بزرگ ترين خوره روح و حيات آدمى است.زنده اى كه خالى از اميد شود، بهتر است مُرده نام گيرد تا زنده! خداى خالق انسان هم فرموده “هرگز از رحمت حق نوميد و مأيوس نباشيد كه جز كافران كسى از رحمت حق، مأيوس نمى گردد”١(يوسف/٨٧).پيامبر خدا(ص) هم فرمود:”امید و آرزو، رحمت است براى امت من و اگر آرزو نبود مادر بچه‌ ‏اش را شیر نمى ‏‌داد و باغبان نهالى نمى‏‌کاشت!”٢.در مقابل، نا امیدی ناشی از وسوسه‌ های شیطانی است که در دل رسوخ می‌کند به گونه‌ای که انسان را از تلاش باز می‌دارد و او را تبدیل به موجودی منزوی و خانه‌ نشین و بی‌خاصیت می‌ نمايد.کند؛ يأس و نوميدى به قدرى قبیح است که از گناهان کبیره محسوب می‌ شود.امام صادق(ع) فرمود:”بزرگ‌ ترین گناهان کبیره نزد خدا، یأس از گشايش الاهى و ناامیدی از رحمت خداست”٣.

اين اميد فقط به گشايش هاى عادي در زندگى محدود نمى شود بلكه گشايش در وضع كلى جهان را هم در بر مى گيرد.فرجام جهان، فرجامى نيك است كه خداوند وعده اش را به مومنان داده است.در دل سياهى هاي ظلم حاكمان جور،منتظران ، مأيوس نمى شوند و اميد گشايش و رهائى از اين وضع را دارند و دلخوش و مطمئن به وعده الاهى هستند كه فرمود:”ما اراده كرديم كه بر مستضعفان زمين منت نهيم و ايشان را پيشوايان و وارثان زمين گردانيم”٤. اين انتظار مبارك، انتظار فرج و گشايش الاهى است كه به دست موعود عدالت گسترى تحقق مى يابد كه از نسل پيامبر است و حتى اگر يك روز به پايان جهان نمانده باشد،او ظهور مى نمايد و جهان را از داد آكنده مى سازد همچنانكه از ستم آكنده شده باشد٥.بر اين انتظار و نويد در اديان ابراهيمى نيز به شكل براي آمدن مسيح نجات بخش، تاكيد شده است.ديگر باورها نيز آمدن موعود را با عبارات و اسامى ديگرى چشم به راهند به نوعى كه به يك باور فراگير تبديل شده و آن انتظار موعودى عدالت گستر و برپاكننده دولتى پاك و نويدبخش ايمان و رفاه و آبادانى در فرجام جهان است.

اما اين انتظار، از جنس مخدّرات و بي عملى نيست و عارى از خمودگى و بى مسئوليتى است.به حق گفته اند: “خلقى كه در انتظار مصلح به سر مى برد، خود بايد صالح باشد”. نمى شود كسي چشم انتظار پاكي باشد اما خود را به پليدى ها تزيين كرده باشد! چنين نيست كسى منتظر سفيرالاهى كه ظهورش براي استقرار صلاح و ايمان است باشد اما به فساد گرايد و با مظاهر گناه و تباهى نستيزد.اين انتظار سبز، دلاورانى مى سازد كه در دوران غيبت آن موعود گرامى- كه براى آزمون خلق است تا جوهر و وزن افراد در نبود او آشكار شود-هم خود را از مهلكه نوميدى و تباهى حفظ مى كنند و هم به دستگيرى و هدايت ديگران اهتمام مى نمايند.كسى كه چشم انتظار انفاس مسبحائى موعود است، هر بامداد با او تجديد عهد مى كند كه آماده ام در ركاب شما باشم تا در آن برنامه الاهى كه داريد، يارى تان كنم و از ياوران تان باشم.جز اين نيست در ذهن و نيت منتظران راستين امامى كه يارانش برتر از همه مجاهدان تاريخ شمرده شده اند به ويژه برتر از مجاهدانى كه در ركاب پيامبر خدا جهاد كرده بودند٦…

اكنون در آستانه سده پانزدهم،سال هزار و چهارصد آغاز شده است.سالى كه دو نوبت ميلاد آن امام موعود را( كه در تقويم قمرى پانزدهم شعبان است) در ابتدا و انتهاى سال(٩فروردين و ٢٧ اسفند) در خود دارد و اين نشانه توجه و عنايت بيشتر منتظران به آن امام همام و برنامه ظهور ايشان است تا طليعه اى باشد به سده ظهور آن هم در نخستين سال يا آغازين سال هاى اين سده كه منتظران دور نمى پندارند اگر ناباوران دور بپندارند! دعا مى كنيم و دست نيايش به بارگاه الاهى بلند مى كنيم تا هم ظهور نزديكش را طلب كنيم و هم براى خود توفيق همراهى و يارى او را مسئلت نمائيم.جهان در تب و تاب است و خسته از نظم هاى دست ساخت بشرى كه از گوهر اختيارش سوء استفاده نموده و زمين را از ستم آكنده ساخته است، آرزومند تغيير كلى در اين وضعيت و نجات از شرايط موجود است و اين جز با اراده الاهى و ظهور منجى موعود، تحقق يافتنى نيست. نزديك باد ظهورش و سلام به او و ياورانش!

——— 

١.يوسف/٨٧.   ٢.بحارالانوار١٧٣/٧٤.   ٣.الكافى٤٧٢/٤.  ٤.قصص/٥.   ٥.طوسى، الغيبة/٤٢٥.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *