ظهور و سقوط كمونيسم

 

 

 
در ابتداى قرن چهارده با تشكيل اتحاد جماهير شوروي در ٣٠دسامبر١٩٢٢(٨دى١٣٠١ش)از چهار جمهوری سوسیالیستی روسیه، فدراسیون قفقاز، اوکراین و بلاروس در سرزمین امپراتوری سابق، كه در سال‌های بعد سایر جمهوری‌ها به آن پیوستند،بنياد قدرت نمائى كمونيسم در جهان پايه ريزى شد. بر اساس ايدئولوژى كمونيستى در سراسر کشورهای قبلا مسلمان و آن زمان زير حکومت شوراها، کل مسجدها و زيارتگاه ها يا به خرابه تبديل شدند و يا از فعاليت بازماندند و انجام مراسم سنتى اسلامى و مسيحى مثل ختنه سوران براي مسلمانان و غسل تعميد براى روس هاى مسيحى،ممنوع اعلام شد. در نظر كارل ماركس متفکر آلمانی قرن نوزدهمی، بنیان‌ گذار و نظریه‌ پرداز اصلی مارکسیسم، دين افیون توده‌ها بود كه طبقه حاكم براى دادن اميدهاى دروغين به طبقه كارگر از آن سود مى برد.ولادیمیر لنین ، آتئیسم را بخشی طبیعی و جدانشدنی از مارکسیسم و همچنین بخشی طبیعی و جدا نشدنی از سوسیالیسم علمی در عمل مى دانست و مى گفت تمامی ادیان و مذاهب معاصر و تمامی سازمان‌های دینی و مذهبی از دید مارکسیسم چیزی بیش از ارگان‌هایی ارتجاعی و بورژوا نیستند و در عمل کاربردی به جز دفاع از استثمار شدن کارگران ندارند. 
 
رهبر شوروی جوزف استالین نيز دین را مانعی براى پیشرفت بشری اعلام نمود لذا حکومت‌های مارکسیست-لنینیست قرن بیستمی، از جمله شوروی پس از ولادیمیر لنین و جمهوری خلق چین تحت رهبری مائو تسه‌تونگ، بی‌ خدایی حکومتی را در دستور کار قرار دادند.با قدرت يافتن كمونيست ها، عملا جهان به دو قطب سياسى و نظامى و فكرى تبديل شد و كشورهاى زيادى رويّه شوروى را پيش گرفته و اين ايدئولوژي در هزاران كتاب و نشريه و روزنامه توسط تئوريسين هاى كمونيستى در اغلب كشورها حتى با حضور افراد وابسته به آنها در سازمان هاي بين المللي، تبليغ و نشر يافت و هزاران روشنفكر را به خود جلب نمود و صدها مليون نفر به آن پيوستند و اديان را با چالش بزرگى روبرو ساختند كه علماى دينى را مجبور به تلاش براى پاسخگوئي به شبهات آنها در مورد خدا و معنويت و كاركردهاي دين نمود تا مانع پيوستن مردم به آن ايدئولوژى كه صبغه انقلابي و فريبنده و آرمانى به خصوص براى براي جوانان داشت ، بشوند. حتى عده اى از متفكران دينداران سعى كردند با ارائه تفسيرهاى سوسياليستى از دين، چهره جديدى از دين را نشان دهند تا بتوانند جلوى خروج افراد از دين را بگيرند و تا اندازه اى هم موفق شدند اگرچه اين تفسيرها مورد قبول نظريه پردازان سنتى دين قرار نگرفت…
 
اين وضعيت ، هفتادسال در قرن چهارده شمسى در جهان ادامه يافت تا اينكه با فروپاشى اتحاد جماهير شوروى سوسياليستى در نيمه دوم اين قرن(١٩٩١م،١٣٧٠ش)،اركان اين سلطه متزلزل شد و اگرچه هنوز در معدودى كشورها از جمله چين، حزب كمونيسم بر سركار است اما با نفى عملى تئورى هاى اقتصاد كمونيستى و ايجاد فضاى باز براي سرمايه گذارى غربى،پايه هاى ايدئولوژي كمونيستى فرو ريخت و دين از زير فشار ديكتاتورهاى وابسته به اين اردوگاه خارج گشته و عليرغم ادامه بعضى سختگيرى ها در چين نسبت به مسلمانان، مجبور به آزادي هاى مذهبى و تظاهر به آن شدند.حتى در اوج سختگيرى ها در طول همان هفتادسال نيز بعضى دينداران، عقائد خود را حفظ نموده و براى اجرای اعمال مذهبى خود راه های مختلف و پنهانی پيدا کردند.به گفته الکسی ملشينکا، جانشين رئيس مرکز کارنگی در مسکو و از متخصصان دين اسلام، مسجدها بسته شد، اما مردم از اطاق های سرخی که حزب کمونيست برايشان تهيه کرده بود و بعدها با عنوان خانه های لنينی نام گرفت، به جای مسجد و يا نمازخانه استفاده می کردند. و اين حالت هميشه، حتی در زمان اوج رژيم کمونيستی نيز وجود داشت و در محل های دوردست و در دهکده های کوهستانی آسيای ميانه و قفقاز، دين اسلام موجوديت خود را دوام داد و رعايت رسم و رسوم سنتی قطع نشد.
 
هفتاد سال مبارزه برای دور سازی مردم از دين و اعتقادهايشان، که در زمان شوروی يا در چين با شديد ترين طرز انجام شد، در ميان دين های موجود در اين کشور و كشورهاى ديگر در حجم و اندازه هاى مختلف، بی تاثير نبود اما نشان داد كه با فطرت خداجوى انسان ها نمى توان مبارزه كرد و ممكن است با فشار و اجبار،مدت كوتاهى جلو اين ميل و گرايش فطرى را گرفت اما به محض برطرف شدن فشار و اجبار، دوباره افراد به نداى وجدان خويش به سوى دين باز خواهند گشت و عبادتگاه ها رونق بيشترى خواهند يافت.اكنون قرن پانزده شمسى در شرايطي آغاز مى شود كه علاوه بر حفظ چند ميلياردى متدينين سنتى به اديان، هر روز افراد جديدى،از حالت بى دينى به پذيرش دين روى آورده و به خداى لايزال ،مؤمن مى شوند و شريعتى را مى پذيرند.به نظر مى رسد سده پانزده، سده ديندارى است، به شرطى كه متوليان دين بتوانند با روش هاى علمى و گفتگو محور و زبان متناسب زمان و ابتكارها و شيوه هاي نوين دعوت، نقش آفرينى موثر داشته باشند… 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *