انبياء و مناجات

 

 

 

ارباب شوق در طلبت بی‌دلند و هوش/اصحاب فهم در صفتت بی‌سرند و پا/یاد تو روح‌پرور و وصف تو دلفریب/نام تو غم‌ زُدای و کلام تو دلربا/شاهان بر آستان جلالت نهاده سر/گردنکشان مطاوع و کیخسروان،گدا/گر جمله را عذاب کنی یا عطا دهى/کس را مجال آن نه که آن چون و این چرا؟!….سخن گفتن و راز گفتن و حاجت خواستن،روح مناجات هاى پيامبران بوده است.به گزارش قرآن ،همه پيامبران اهل مناجات بوده اند و با روش عملي و گفتارى،مى خواسته اند اين معنا را به انسان ها هم انتقال دهند كه خداوند را نزديك ببينند و در همه حال به او ملتجى شوند تا گره از كارهاي شان باز شود.حضرت آدم وحوا به عنوان اولین مرد و زنی که پای بر زمین نهادند، به تعبیر قرآن محروم شدن از مغفرت الهی را، زیانی بزرگ دانسته و همین که از جوار الهی رانده شدند، دست به دعا و مناجات برداشتند و از خداوند خواستند آنان را ببخشايد و مورد مرحمت قرار دهد تا از زيان كاران نباشند:”گفتند:پروردگار ما ! مابر خویشتن ستم کردیم و اگر بر ما نبخشایی و به ما رحم نکنی، به طور حتم از زیان کاران خواهیم بود”(قالا ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین)١؛ خداوند نیز خواسته آنان را پذیرفت.حضرت نوح نيز پس از سالها دعوت و اعراض و اذيت كافران،اين چنين با خدا سخن گفت:”پروردگارا! بيامرز مرا و پدر و مادرم را و هر مؤمنی که در سرایم در آید، و بر مردان و زنان با ایمان ببخشای و جز بر هلاکت ستمگران میفزای”(ربّ اغفرلی و لوالدی و لمن دخل بیتی مؤمناً و للمؤمنین و المؤمنات و لاتزد الظالمین الاتبار)٢.

 

نيايش ها و مناجات هاي حضرت ابراهيم هم با خدا بسيار بوده ،قرآن يكي از آنها را گزارش نموده است: “پروردگارا! مرا و فرزندانم را بر پا دارنده نماز قرار ده، پروردگارا! دعای مرا بپذیر، پروردگارا! روزی که حساب بر پا می شود، بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشای”٣.حضرت سلیمان نيز که گستره حکومتش شرق و غرب عالم را در نوردیده بود، خاضعانه و بنده وار اين گونه مناجات مى نمود:”پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتی را که به من و پدر و مادرم ارزانی داشته ای، سپاس گزارم و به کار شایسته ای که آن را می پسندی بپردازم و مرا به رحمت خویش در میان بندگان شایسته ات داخل کن”٤.حضرت یونس نيز در حاليكه در شكم ماهى قرار داشت ، با خداوند مناجات های فراوانی داشته است. بخشی از این مناجات که در قرآن مجید از آن یاد شده این جمله شریف است:” در آن تاريكى ها ندا داد :معبودی جز تو نیست؛ منزهی تو؛ راستی که من از ستمکاران بودم”٥.

حضرت زکریا نيز كه در سنين پيرى،از فرزند دارى نوميد شده بود اين گونه با خدا سخن گفت:”پروردگارا! مرا تنها مگذار که تو بهترین وارث اهل عالم هستی”٦؛ خداوند نيز دعايش را به اجابت رساند و يحيي را به او بخشيد. حضرت یوسف صديق فرزند حضرت يعقوب نيز كه زندگی پرفراز و نشیبی داشته و به صورت مفصل از آن در قرآن مجید یاد شده است، لحظه ای از خداوند متعال غفلت نورزید، همواره با خدای خود نیایش کرد و به یاد او بود و آن جا که مورد طمع واقع شده و ایمان خود را در خطر می بیند، با خدای خود در زندان اين چنین مناجات می کند: “پروردگارا! زندان برای من دوست داشتنی تر از آن چیزی است که مرا به آن می خوانند. اگر نیرنگ آنان را از من بازنگردانی، به سوی آنان خواهم گرایید و از جمله نادانان خواهم شد”٧. پدرش يعقوب نيز آنقدر در مناجات هايش با خدا،وصال يوسف را در خواست نمود كه سرانجام خداوند چشم او را به جمال يوسف روشن ساخت…

حضرت موسی(ع) نیز در كشاكش حوادث و ناملايمات هماره با خدا راز و نياز مى نمود و نجات از گروه ستمکاران را اين چنين در خواست نمود: “اى خداي من، مرا از قوم ستمكار،نجات بخش”( ربّ نجنی من القوم الظالمین)٨. آن حضرت در جایی دیگر این گونه عرضه می دارد: “پروردگارا! به پاس نعمتی که به من ارزانی داشتی، هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود”٩.مناجات هاي او چهل شبانه او نيز در كوه طور،بسيار مشهور است.حضرت عیسی(ع) نیز دعاها و نیایش های فراوانی دارد. یکی از این دعاهای او به گونه ای بسیار زیبا در قرآن آمده است: «بارالها! ای پروردگار ما! از آسمان سفره ای بر ما فرو فرست تا عیدی برای اول و آخر ما باشد و نشانه ای از جانب تو. ما را روزی ده که تو بهترین روزی دهندگانی”١٠. اين مختصري از مناجات هاي پيامبران الاهى به گزارش قرآن بود و آن گراميان ،معلمان مردم در روى آوردن به خدا در همه لحظه ها بودند. 

—————

١.اعراف/٢٣.   ٢.نوح/٢٨.   ٣.ابراهیم/٤٠و٤١.    ٤. نمل/١٩.   ٥.انبياء/٨٧.   ٦. انبياء/٨٩.    ٧. يوسف/٣٣.    ٨. مومنون/٢٨.   ٩. قصص/٢١.      ١٠.مائده/١١٤.
 
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *