گناه

 

 

 

يكي ديگر از چالش هائى كه دين را تهديد مى كند،ارتكاب اعمال سوء و گناه است.هرگناه،چون نقطه اي سياه است كه بر قلب نقش مى بندد؛ اين نقطه ها كه زياد شود- يعنى گناه تكرار و تداوم يابد-، تاريكى سراسر قلب را فرا مى گيرد و آنگاه فرد به انكار دين و حتى خدا مى پردازد. اين اصل در قرآن كريم اين گونه بيان شده است:”عاقبت كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند،آن شد كه آيات خدا را تكذيب كردند”(ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ ، روم/١٠).در اين آيه، از رابطه گناه و ارتكاب اعمال سوء با پيدايش انحراف در باورها و اعتقادات سخن گفته شده و مقصود آن است كه گناه ، روح ايمان را مى خورد و اعتقادات را از بين مى برد و كار به جايى مى رسد كه آدمى سر از تكذيب و استهزاى آيات الهى و انكار دين درمى آورد. مرتكبين گناه،ابتدا به انكار دين نمى پردازند اما بر اثر كثرت و تداوم گناهان،قبح و زشتى گناه نزدشان از بين مى رود و با القائات شيطان، اصل دين را منكر مى شوند تا با آزادي كامل روش خود را ادامه دهند. نظر شما در مورد اين چالش چيست؟
 
هادي گفت:«گناه» عملی است كه برخلاف اراده و رضایت الهی است و با ایجاد نوعی “تاریكی” معنوی در نفس انسان، او را از خدای متعال كه “نور” آسمانها و زمین است، دور مى‌سازد و به عبارت دیگر، موجب بازماندن وى از کمال و قرب به خدا مى‌ گردد.تعیین این‌ كه چه چیزی گناه است و چه چیزی ثواب، از طریق کتاب و سنت مقدور است، زیرا در بسیاری از موارد، گناه بودن عملی قابل تشخیص عقلانی نیست و خدای متعال است كه این موارد را به اقتضای علم و حکمت مطلق خود، از طریق وحی و دین، برای بشر بیان نموده و با واژه‌ هائى چون ذنبْ، معصیت، إثْم، سیّئه، جرم، فسق، فاحشه، فساد، فجور و…در قرآن به آن پرداخته شده است. گناهان را به كبیره (بزرگ) و گناهان صغیره (كوچك) تقسيم نموده اند بر اساس اين آيه قرآن:”اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی می‌شوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را می‌پوشانیم”(اِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّر عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ؛نساء/٣١ )؛يعنى چنانچه افراد گناهان كبيره را ترك كنند،امكان بخشش گناهان صغيره شان هست به شرطي كه توبه كنند كه در اين صورت كارشان به انكار دين نخواهد انجاميد…
 
هادي ادامه داد: گناهان كبيره اى كه مى تواند زمينه ساز انكار دين شود و از قرآن مستفاد مى شود به فرموده امام صادق(ع)عبارت است از : شرك به خدا ؛ ناامیدی از رحمت خدا؛ ایمنی از مکر (عذاب و مهلت) خدا؛ عقوق (و آزار) والدین؛ كشتن انسانِ بى‌گناه؛ خوردن مال یتیم؛  رباخوارى؛ سحر و جادو؛ زنا ؛ سوگند دروغ براى گناه؛ خیانت در غنایم جنگی؛ نپرداختن زکات واجب؛ گواهی به دروغ، کتمان؛ شراب‌ خواری؛  ترک نماز یا واجبات دیگر به‌ طور عمد؛  پیمان‌شکنی و قطع رحم(بحارالانوار، ج۴۷، ص۲۱۶).توبه،بزرگ ترين وسيله براي نغلطيدن به خروج از دين است. به فرض كه شيطان و هواى نفس ، كسى را فريفت و آلوده به اين گناهان شد،بلافاصله بايد از در توبه و إنابه درآيد تا با پذيرش توبه او توسط خداي غفار،آن نقطه سياه از قلبش پاك شده و منجر به تاريكى كامل قلب نگردد و عاقبتش انكار دين نشود. به نظر من بايد استغفار زباني و قلبي را فراموش نكرد كه مغفرت و آمرزش ، پاك كردن صفحه دل از تاريكى گناهان است… 
 
محمد گفت:به سخنان خوب شما من اضافه مى كنم عواملي را كه موجب درافتادن و غلطيدن به وادي گناهان است: نخست جهل به احكام الاهى است كه آدمى را ناخواسته به گناهى مى اندازد كه نمى داند گناه است؛ لذا بايد دائما دانش ديني خود را تقويت كنيم. دوم حرام خواري و لقمه حرام است كه در روح انسان تأثير گذاشته و ميل به گناه را در او بيشتر مى نمايد. سوم خانواده است؛ خانواده، کانون هنجار و ناهنجاری‌ های فردی و اجتماعی است. از همین مرکز حیاتی و سرنوشت‌ساز است که بدی یا نیکی در سطح جامعه منتشر می‌شود. بنابراین زمینه‌ های بد خانوادگی، نقش بسزائی برای سوق دادن انسان به سوی گناه دارد؛ چنانکه زمینه‌ های نیک خانوادگی، اثر بسیار خوبی در اجتناب از گناه دارد. چهارم فقدان تعليم و تربيت است كه وظيفه پدران و مادران و مربيان در اين زمينه بسيار سنگين است. پنجم نقش دوستان ناباب است كه او را به سوى گناه مى كشانند. ششم تقليد كوركورانه از انگاره هاي غلط محيط و جامعه است. هفتم نشناختن جريان هاى سياسى اجتماعى و اهداف آشكار و پنهان آنهاست كه ممكن است در دام آنها اسير شود. هشتم غفلت و ناهشيارى و آخر پيروى از هواي نفس است…

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *