داغ زدن بر پيشاني دزد

 
 
 
 
 
در كتاب اقدس مجازات داغ كردن يا داغ زدن  براي دزدان معين شده است.اگر كسي مرتكب عمل دزدي شد در بار اول و دوم بايد تبعيد و زندانى شود؛اما اگر براي بار سوم همين جرم را مرتكب شد،ديگر تبعيد و زندانى نمى شود بلكه بايد در پيشانى او داغى زده شود تا هركجا كه مى رود به عنوان دزد شناخته شود.عبارت كتاب اقدس چنين است:”قد كتب الله علي السارق النفي و الحبس و في الثالث فاجعلوا في جبينه علامه يعرف بها لئلا تقبله مدن الله و دياره؛ اياكم ان تاخذكم الرافة في دين الله اعملوا ما امرتم به من لدن مشفق رحيم”.معناي عبارت چنين است:خداوند براي سارق ابتدا تبعيد نمودن و زندان كردن را مقرر ساخته است و در نوبت سوم اگر دزدي نمود، بايد در پيشاني او علامتي حك نمائيد تا به موجب اين علامت شناخته شود و در شهرهاي مختلف خدا موجب شناسائي او شود تا او را نپذيرند و اخراج نمايند. مبادا شما را انديشه مهرباني نمودن با اين فرد، در سر افتد؛ اين حكمي است كه از سوي مشفق مهربان به آن مامور و موظف شده ايد…
 
داغ زدن بر پيشاني يا اعضاي بدن بردگان و بندگان در گذشته هاي دور و در جوامع  برده دارى خوانده بوديد.با اين داغ ها يك علامت پاك نشدني را در بدن آن برده ،حك مي نمودند كه هم قابل زدودن نباشد و موجب شناسائي او در جمع انبوه آدم هاي ديگر گردد. از همين مكانيسم براي مشخص نمودن حيوانات و احشام خود هم بهره مي بردند. اين روش- يعني داغ زدن – تنها وسيله در آن دوران محسوب مي گرديد زيرا با اين علامت پاك نشدنى،برده در هركجا مى رفت قابل شناختن بود. اين علامت هم با آهن داغ  بر بدن او گذاشته مى شد كه موجب درد و رنج فراوان براي آن برده -چه مرد يا زن يا كودك -بود. علامت گذاشتن با رنگ و امثال آن يا گذاشتن پلاك و گردن بند و دستبند، همگي قابل ازاله بود ولي داغ زدن – يعني علامتي كه با فلز داغ بر پوست فرد يا حيوان نهاده مى شد،قابل محو يا ازاله نبود…
 
كتاب مستطاب اقدس، همين مكانيسم را براي مشخص ساختن دزد سابقه دار توصيه بلكه واجب نموده است. علاوه بر بحث انگيز بودن تعيين اين مجازات در قرن بيست و يكم و توجه به موازين حقوقى و بين المللي ، سوالات و ابهامات زيادى در مورد نحوه اجراي اين مجازات مطرح شده كه به بعضى از آنها اشاره مى شود:
١. دزدي داراى نوع و اندازه هاي متعدد و متنوعى است،از نان دزدي تا دزدي كالا و اثاثيه و نقدينه و جواهرات تا دزدي گاوصندوق بانك ها و اموال شخصي يا اموال عمومى،درجات و حجم هاى متفاوتى دارد كه در اقدس معلوم نشده آن مجازات ها متعلق به كدام دزد و كدامين نوع از دزدي است ؟ 
 
٢. تعيين مجازات تبعيد براى دزدى كه نخستين بار مرتكب اين جرم شده چه نوع مجازاتى محسوب مى شود؟ آيا فرستادن دزد به شهر ديگرى كه سابقه دزدي او را نمى دانند، دستش را براي دزدى هاي ديگر باز نمى گذارد؟ اگر در همان شهر اول باشد چون او را شناخته اند مواظبش هستند ولى در يك شهر غريبه ،نسبت به او احتياطي نخواهند داشت و وسوسه ادامه جرم در او بيشتر نخواهد بود؟ تكليف بازگرداندن اموالي كه دزديده و به مصارفى رسانده و حيف و ميل كرده چه مى شود؟ اصولاً اين نوع مجازات ،حاوى چقدر جنبه بازدارندگى خواهد بود.
 
٣. مجازات زندان براى دزدي كه براي بار دوم دست به دزدي زده و ملحق نمودن او در زندان به جمع دزدان ديگر دستگير شده – تا هرچيزي را هم كه نمى داند از ديگر دزدها بياموزد – چه فايده اي در پيشگيري از جرم دارد؟ آيا دزدان كوچك و بزرگ در يك جا و كنار هم  خواهند بود و زندان هاى امروزى كه بعضاً مثل هتل هستند و مكان و غذا و درمان و ورزش مجانى به زندانيان مى دهند،چه نوع مجازاتى براي دزد محسوب مى شوند و چه بازدارندگى دارند؟
٤. مجازات داغ زدن در هيچ يك از اديان الاهى نبوده،اين حكم اگر از طرف خداست چرا سابقه اى در اديان قبل نداشته است؟ آيا نظر خداوند تغيير كرده يا مناسبات جهانى براى اين نوع مجازات آماده تر است؟
 
٥. داغ زدن آن هم بر پيشانى ،براي دزدي كه خانواده دارد و مى خواهد در آن جامعه زندگى كند و بعد از توبه كردن به حيات خود ادامه دهد چگونه خواهد بود؟آيا اگر او بخواهد فرزندش را در يك مدرسه ثبت نام كند يا دخترش را شوهر دهد يا به خواستگارى براي پسرش برود با آن علامت داغ شده بر پيشانى اش چگونه برخوردي با او خواهند داشت؟ خانواده و خويشاوندان او چه گناهى دارند كه بايد بخاطر جرم او اينگونه مجازات شوند؟
 
٦. با قوانين جديد جهانى كه هرنوع شكنجه مجرم ممنوع شده است ،اين دستور  و حكم نوين دينى اقدس چگونه انطباق خواهد داشت و بدترين نوع شكنجه محسوب نمى شود زيرا هويت و شخصيت مجرم را براي هميشه لكه دار و غير قابل برگشت خواهد نمود.بخصوص كه در انتهاي حكم آمده هرگونه رافتى به اين مجرم حرام است…
 
٧. آيا اين حكم اقدس تناقضى با آن حكم ديگر كه مى گفت گرگان خونخوار را هم مثل آهوان ختن مهرباني كنيد و مشك معطر به مشام رسانيد، ندارد و قابل جمع است؟
 
 
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *