براي رسيدن به يك مقصود و نتيجه مهم، بايد آرمان(Goals) و اهداف(Objectives)خود را مشخص كنيد.تعیین آرمان‌ها و اهداف حائز اهمیت است. زمانی هم که تفاوت میان آرمان‌ها و اهداف را درک کنید، تصدیق خواهید کرد که چقدر برخورداری از هر دو اهمیت دارد. آرمان‌ها بدون وجود اهداف نمی‌توانند تحقق پیدا کنند و در عین حال، اهداف بدون وجود آرمان‌ها هرگز شما را به جایی که قصد رسیدن به آن را داشته باشید، نخواهند رساند. هر دو مفهوم از هم متمایز ولی مرتبط هستند و به شما کمک خواهند نمود تا آنچه را كه می‌خواهید به آن برسيد، تحقق يابد.آرمان‌ها، مقاصد بلندمدتی هستند که نهايتاً می‌خواهید به آن دست يابيد اما اهداف، پیشرفت‌ها و نتایج عینی و مرحله اى و محسوسی هستند که می‌توانيد با برداشتن چندین گام مشخص اجرائي به دست آوريد.بعضى ها اين دو را به جاى هم به كار مى برند اماتفاوت آنها مشخص است.آرمان، چشم انداز دوردستى است كه جهت حركت را تعيين مى نمايد و اهداف، گام هاى متعددى است كه مرحله به مرحله براى وصول به آن چشم انداز، بر مى داريد.
آرمان ها از دل جهان بينى ها بيرون مى آيند؛ اين جهان بينى ها هستند كه حقيقت مطلوب را معين مى كنند و محرّك فرد براي رفتن به سمت آنها مى شوند. در اسلام اين حقيقت، در پيوستن به خدا تعيين مى شود:از خدائيم ، براى اوئيم و به سوى او باز مى گرديم”.مسير آن هم ، عبوديت است، يعنى تسليم اوامر او بودن در مراحل مختلف زندگى از نوجوانى تا پيرى، در تحصيل و شغل و ازدواج و سلوك اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى و سياسى. طبيعى است كه آرمان و اهداف، بر سبك زندگى افراد تأثير مى گزارد و نوع زيستن آنها را تعيين مى نمايد.سبك زندگى اسلامى، برگرفته از آموزه هاى اسلامى است.جهان بينى اسلامى، به دقت مراحل حركت به سوي يك زندگى پاك و حيات طيبه را تعيين نموده است و او را همراهى مى كند كه به سوى آرمانش حركت كند تا به رضايت خدايش نائل آيد و خود نيز از آنچه خدايش براي او مهيا ساخته خشنود باشد(رضى الله عنهم و رضوا عنه).در جهان بينى اسلامى، دنيا و آخرت به هم پيوسته اند واين آخرت است كه بر كل حيات دنيوى سايه مى افكند و نوع سلوك فرد را در زندگى مشخص مى سازد.
انسان براي هر مقصد مهمى در زندگى خود نيز مى تواند آرمان و اهدافش را معين و برنامه ريزى نمايد.مثلاً آرمان يك منتظر، ظهور امام عصر(ع) و ياورى آن حضرت است و همه حركت زندگيش رسيدن به اين آرمان است. اهداف او براي وصول به اين آرمان، تجلى انتظار در رفتارهاي شخصى و اجتماعى، تهذيب نفس و تقوى، هدايت افراد به سوي امام، نجات گمگشتگان، تلاش براي اصلاح جامعه، زمينه سازى ظهور از طريق مبارزه با مفاسد اجتماعى، حسن اخلاق، دعا براي تعجيل فرج و…است كه هركدام گام هايي براى تحقق آرمان شمرده مى شوند. براى هر برنامه جزئي تر نيز مى توان آرمان و اهداف را تعيين كرد.براى مثال، اگر هدايت يك نفر به دين اسلام و نجات او از دام فرقه هاى گمراه، مقصود شما باشد مى تواند اهداف شما عبارت باشد از:توسل به خداوند براي دادن توفيق به شما براى هدايت او، دعوت او به توسل به خداوند براي يافتن بهترين راه،ايجاد تزلزل در باورهاى او با طرح سوالات مبنايي، پاسخ به شبهاتى كه ذهن او را درگير كرده است؛ طرح اثباتى مبانى اعتقادى براي جايگزينى آنها به جاى باور قبلى و…كه ان شاء الله به آرمان هدايت او منجر شود.
آرمان ها و اهداف هركس در زندگى، به شكل گيرى هويت او مى انجامد؛ سبك زندگى را تعيين مى نمايد و هر حركتى را در حيات انسان، معنادار و هدفمند مى سازد. دانش مديريت، اين فرايند را خيلي خوب پوشش مى دهد.مديران برجسته پيش از هر اقدامى، به معمارى آرمان و اهداف مرسسه خود مى پردازند.همه اقدامات بعدى آنها مثل برنامه ريزى، انتخاب نيروى انسانى، تقسيم كار، پايش و ارزشيابى و بازخوردگيرى از برنامه ها، بر اساس آن آرمان و اهداف تعيين شده، صورت مى گيرد.در فرهنگ دينى به اشكال گوناگون بر اين امور، تاكيد شده و در قالب تذكارها، انسان ها را متوجه آرمان و اهداف و برنامه هاى خود مى نمايند. اميرمومنان (ع)فرمود:رحمت خداوند، شامل حال كسى باد كه جايگاه و اندازه و قدر خود را بشناسد و قدم از مرزش، فراتر ننههد(غررالحكم/٢٣٣، ح٤٦٦٦) و منسوب به آن حضرت است: خدا رحمت كند كسى را كه عوامل سعادت خود را فراهم كند و براى آخرت خود، مهيا باشد و بداند كه از كجا آمده و در كجاست و به كجا خواهد رفت”(اعلام الدين/٣٤٤)…