اگر خداوند خودش را به ما در عوالم پيشين(عالم ذر) نمي شناسانيد ، هرگز در اين عالم ،راهى براي شناخت خداوند نداشتيم. روایات و احادیث فراوانی به حضور تمامی انسان ها در عالمی به نام عالم عهد و میثاق تصریح دارد و اینکه در زمانی قبل از این دنیا، خداوند آنجا معرفت خود را در نهاد و فطرت ما نهاده و ما او را شناخته ايم و بعد بر اين شناخت اعتراف كرده ايم و از ما بر آن معرفت،عهد و ميثاق گرفته اند.اين معرفت، فعل خدا بوده و ما اختياراً به ميثاق خالق خود،بلىٰ گفته ايم. اگر معرفت عالم ذر نمى بود، چون به اين دنيا آمديم با حواس و عقل خود قادر به شناخت او نبوديم. گوهر معرفة الله در درون همه انسان ها ،همان فطرتی است که خداوند متعال در عالم ذر همه مردم را بر آن مفطور کرده و اگرچه وقتى به اين عالم مى آيند آن عالم را فراموش مى كنند ولي معرفت خدا در فطرت شان موجود است و اگر حجاب هاى دنيوى را كنار بزنند خداي خود را مى يابند و با او مأنوس مى شوند…
در قرآن اين آيه به عالم ميثاق اشاره دارد:”هنگامی که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریه آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت که آیا پروردگار شما نیستم؟! گفتند: «چرا، گواهی دادیم!» تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این [امر] غافل بودیم. یا بگویید پدران ما پیش از این مشرک بودند و ما فرزندانی پس از ایشان بودیم …”١.امام صادق(ع) فرمود:”خداوند متعال همه فرزندان آدم را تا قیامت از پشت او به صورت ذرّ بیرون آورد و خود را به آنان معرفی کرد. اگر چنین نمی کرد، کسی پروردگار خود را نمی شناخت. آن گاه خدای تعالی فرمود: «آیا من پروردگار شما نیستم؟! گفتند: آری و فرمود: آیا این محمد رسول من نیست؟! و این علی امیرالمؤمنین، خلیفه و امینم نیست؟! انسان هاي ذرّی در عالم ميثاق، مرکب از روح و بدن بوده و خداوند متعال به حضور و معاینه آنها را مخاطب قرار داده و آنان را بر خودشان در اقرار به ربوبیت و الوهیت و توحید شاهد قرار داده و از آنان درباره این امور پیمان و میثاق گرفته است؛ گروهی وفادار مانده و گروهى ديگر، به زبان ایمان آورده ولی در دل انکار کردند.
————
١.اعراف/١٧٢-١٧٤. ٢.بحارالانوار٢٥٠/٥؛ الكافى٨/٢؛ التوحيد/٣٢٠؛ تفسير عياشي٤٢/٢. ٣.الکافی، ج۲، ص۱۲؛ صدوق، علل الشرايع/۱۲۹؛ صفار، بصائر٨٣/١و٨٦.