فاصله نسلى

 

 

 

بسيار شنيده ايد كه فاصله من با پدرم ٣٠ سال و با فرزندم٣٠٠ سال است! چرا؟  در گذشته ها، تغييرات عمده در حد قرن و سده بود اما در دوره معاصر تغييرات عمده در طول دهه ها به وقوع مى پيوست تا به زمان ما رسيد كه گاهى تغييرات و تحولات بزرگى در طول چند سال حادث مي شود و اين اندازه تحول،هرگز در مخيّله گذشتگان نمى گنجيده است.هرگونه تغيير و تحول زمانه، بر نسل ها تأثير گذاشته فاصله نسلى را بين آنها و گذشتگان ايجاد كرده كه البته طبيعى هم هست.اگر فاصله سني بين گذشتگان حدود بيست سال بوده در جهان كنونى اين فاصله چندبرابر شده و مشكلاتى در سازگارى و تفاهم و درك متقابل، آموزش و تعامل فردى و اجتماعى ايجاد نموده است. مقولاتی چون جهانی شدن ، گسترش شهر نشینی و ظهور تکنولوژی های جدید اطلاعاتى و ارتباطى ،انسان امروزى را با دنیای جدیدی روبرو كرده که ارزش ها، هنجارها، و فرهنگ او را دچار تغییر و تحول نموده است كه به شکل گیری مسائل جديدى كه سابقه نداشته انجاميده و منجر به شکاف نسلی و انقطاع فرهنگى و پیامد های آن شده است.جوان امروزى به راحتى مى گويد توسط والدين و مربيان خود درك نمى شود و آنها گوئى در اين زمان نيستند و مى خواهند او را هم طبق آن زمان و باورهاي آن دوره بسازند…
 

کاربران اینترنتی با وصل شدن به شبکه جهانی می توانند به همه جای دنیا سر بزنند؛در بزرگراه های اطلاعاتی قدم بزنند، گفتگو کنند، خرید نمايند و حتی شريك زندگى خود را پيدا كنند و امور زندگى و كسب و كار خود را به صورت آن لاین رتق وفتق نمايند؛ عقائد خود را با ديگران به اشتراك گذارند،باورهاي جديدى پيدا كنند،سبك زندگى خاصى را انتخاب نمايند و از تغيير نهراسند. اين مشى زندگى با زندگى نسبتا يكنواخت و ثابت نسل گذشته كه سالها تغييرى نداشته، ناسازگار شده شكاف يا انقطاع نسلى را رقم مى زند كه پيامدهاى خوشايندى ندارد.كاربران فضاي مجازى را بیشتر جوانان تشکیل می دهند واین موجب می شود که فضای انفرادی برای آنها پررنگ تر از قبل شود و تنهایی خود را با اینترنت پر می کنند.تعامل فرد با اين رسانه ها نوعی تهدید فرهنگی وانفعال شخصیتی دراو ایجاد می نمايد كه تأثيرش در روابط اعضاى خانواده و روابط فاميلى و دوستى و اجتماعى كاملا مشهود است.افراد در اين شرايط،كم حوصله تر، زودباورتر، تبليغ پذيرتر، هيجانى تر و چه بسا بر اثر بمباردمان اطلاعاتى،آشفته تر مى شوند. 

 

وضعيتى که پس از گسست نسل ها به وجود می آید ابتدا از رویکرد منفی یک نسل به نسل دیگر آغاز می شود كه رویکردی متکی برطرد، مقابله وتخطئه یکدیگر است و در عمل منجر به تعارض، تخاصم و تضاد آنها می شود. معمولا چنین روشی را نسل جوان تر علیه نسل مسن تر ازخود به کار می گیرد. از بعد اجتماعی ، تقابل نسل ها در رفتارهایی مانند: هنجارشکنی ،درگیری با مقررات وقوانین و بزهکاری معنا پیدا می کند. دراینکه نسل ها متفاوت از هم هستند تردیدی نیست اما هنگامی که هریک از موارد فوق پدیدار شود نشان از علائمی می دهد که هوشیاری وتحقیق کارآمد را می طلبد.اگر فاصله و شكاف نسلى،چاره جوئى نشود به تقابل نسلى خواهد انجاميد كه فاجعه بار خواهد بود و هريك انگشت اتهام را به سوى ديگرى نشان خواهد رفت و او را مسبب اين تقابل خواهد شمرد. كاركرد دين در اين شرايط سازنده است زيرا طرفين را به صبر و حلم و آرامش و سعه صدر دعوت نموده و حتى گفتن يك اوف را از سوى فرزندان به والدين،مجاز نمى شمرد و از تغيير دهنده دل ها مى خواهد كه دل ها را به هم نزديك نمايد…

 

در سده نو به دليل سرعت تغييرات فناورى ها كه از چند دهه قبل شروع شده طبيعتا فاصل نسلى را خواهيم داشت و چه بسا افزايش يابد. در اين شرايط توصيه مى شود مربيان و متوليان دين با گفتمان هاى روزآمد دينى ،نقش حساس خود را ايفا كنند و نگذارند هيجان تغييرات زمانه،در روابط دو نسل، به گسست و تقابل منجر شود. توجيه مربيان و والدين و مبلغان در آشناشدن با فناورى هاى نوين و روزآمد شدن دانش آنان و اتخاذ روش هاي نوين در آموزش و تربيت،تا اندازه زيادى در ملايم كردن فضا براي نزديكي دو نسل موثر است.رسانه ها نيز در مقابله با گسست نسلي مى توانند نقش بزرگى ايفا كنند و با برنامه هاى متنوع گفتمانى ،ميزگردها و ساخت فيلم ها و سريال ها، مستقيم و غيرمستقيم در اين راستا،تأثيرگذار باشند.رفاقت و دوستى بين دو نسل، چه والدين و چه مربيان و جه مبلغان،از راهكارهاى موثر تجربه شده است كه  مى تواند از بروز تنش ها و تقابل هاي احتمالى، جلوگيرى نمايد…  

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *