خداوند به انسان عقل و اختيار داد تا بين هدايت و ضلالت، يكي را انتخاب كند و با اين انتخاب،گوهر خود را آشكار سازد. هر انتخابي كه انسان انجام دهد، خداوند مانع او نشده و اجازه مى دهد كه او در آن راه گام نهد و پيش رود.اين اذن همان است كه از آن تعبير شده است كه “هدايت و ضلالت دست خداست”، به اين معنا كه خداوند اجازه مى دهد انتخاب انسان تحقق پذيرد. يعنى اگر كسي خواست با اختيار خود سلمان شود،خداونداذن مى دهد كه بشود و مانع او نمى شود؛ چنانچه اگر كسي خواست با اختيار خود، شمر يا صدام شود،خداوند مانع او نمى شود و اذن مى دهد كه بشود.البته اين به معناي اين نيست كه دست خدا در برابر اختيار انسان بسته است و از همه امور منخلع شده ؛نه، هرجا كه بخواهد مى تواند دخالت كند و تفويض نشده يعنى دست خدا باز است ولي سنت اين جهانى را بر اختيار انسان قرار داده تا با انتخاب و اختيار، تفاوت سلمان ها با صدام ها مشخص شود و پاداش و جزا هم بر اساس همين اختيار و انتخاب است و اگر اين نبود، عدل الاهى مورد خدشه واقع مى شد.حال سوال اين است كه دعا در زمينه هدايت و ضلالت چه نقشي ايفا مى كند؟
با اين مقدمه،گفتم: يكي از الطاف بيكران الاهى بر ما، گشودن باب دعاست. يعنى مى فرمايد هم موهبت عقل (پيامبر درون) و هم موهبت انبياء و امامان(پيامبر برون)را زمينه ساز هدايت شما كرده ام،ليكن به خاطر عبور از موانعي كه شيطان و هواي نفس پيش رويتان مى گذارند، باب دعا را گشوده ام تا از من بخواهيد شما را از اين گردنه ها سالم عبور دهم.اگر از اين مرحمت و امداد من استفاده كنيد، موفق خواهيد بود بر هدايت ثابت قدم بمانيد و اگر از اين امكان،استفاده نكنيد،چه بسا با اختيارى كه داريد تحت تأثير خواهش هاي نفسانى يا وسوسه هاي شيطانى، از راه منحرف شويد و گمراه گرديد؛ لذا دعا، پنجره امید و موفقيت انسان است زیرا در پرتو آن خود را با بزرگ ترین منبع فیض هستی در ارتباط تنگاتنگ و صمیمانه می بیند و از احساس تنهایی و بی کسی نجات می یابد. دعا،ضامن تداوم هدايت براي مومنان و راه يافتن محرومان و ناباوران به دين، براي يافتن راه و هدايت شدن است. هم بايد براي باقى ماندن بر دين خود دعا كنيم و هم براي محرومان از دين دعا كنيم كه هدايت شوند چنانكه پيامبرخدا به جاى نفرين بر گمراهانى که او را سنگ مي زدند و اهانت ميکردند، طلب هدايت مي کند و مي فرمايد: خدايا قوم مرا هدايت کن چرا که آنها نمى دانند(اللهمَ اهْد قومي فإنهم لا يعلمون، بحارالانوار٢٩٨/١١)…
محمد ضمن تاييد،گفت بد نيست بعضى از مواردي كه شاهد لزوم دعا براي تداوم هدايت يا راه پيدا كردن به هدايت و دين ،در قرآن آمده را با هم مرور كنيم:” پروردگارا پس از آنکه ما را هدایت کردی دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان”(آل عمران/٨)؛ “ما را به راه راست هدایت فرما”(حمد/٥)؛” آنگاه که جوانان به سوی غار (كهف)پناه جستند گفتند پروردگارا از جانب خود به ما رحمتی عطا كن و کار ما را برای ما به هدايت و سامان رسان”(كهف/١٠)؛(موسى گفت)”امیدوارم پروردگارم مرا به راه راست هدایت کند”(قصص/٢٢)؛ و در بسياري از دعاهاي مأثوره (صادر شده از سوى معصومين)، براي پايدارى بر دين و نجات از گمراهى، جهت خود و ساير انسان ها، فرازهايي ديده مى شود.همين كه خداوند عزم بنده را بر هدايت از طريق دعاي خود او يا دعاي ديگران براي او ببيند، موانع هدايت را به لطف و مرحمت خويش، از جلوى راه او بر مى دارد و او را به سرچشمه هدايت مى رساند…
هادي گفت: بالاترين مصداق هدايت، هدايت به سوى پيشوايان الاهى ، شناخت آنان و پيروى از ايشان است و اگر كسى به اين پايه از هدايت و ديندارى رسيد بايد دائما خدا را بر اين نعمت،حمد و سپاس گويد و بخواند:”خدا را سپاس كه ما را به اين (راه) هدايت كرد و اگر خداوند هدايتمان نمىكرد، ما (به خودى خود) هدايت نمىشديم. بىشك فرستادگان پروردگارمان به راستى و درستى به سراغ ما آمدند و به آنان (هدايت يافتگان) خطاب مىشود: اين همان بهشتى است كه به خاطر عملكردتان وارث آن شدهايد”(الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ ،اعراف/٤٣).پيامبراكرم در غدير خم به مردم فرمودند: “به علىّ به عنوان اميرالمؤمنين سلام كنيد و بگوييد: الحمدللّه الّذى هدانا لهذا…”(تفسير نور الثقلين)و امام هادى (ع)نيز فرمود: “در روز قيامت، پيامبر و حضرت على و تمام ائمّه عليهم السلام در برابر مردم قرار مىگيرند و در اين هنگام شيعيان مىگويند: الحمد للّه الّذى هدانا لهذا …(كافى٤١٨/١).ان شاء الله همگان به اين پايه از هدايت برسند و با امام زمان(ع)آشنا و رهرو راهش شوند…