تاریخ باستان جهان را معمولاً به دوره عهد عتيق و قرون وسطى تقسیم می كنند.دوره اول، خاور ميانه باستانى، دوران كلاسيك حوضه درياى مديترانه، چين و هند باستان تا حدود قرن ٦ ميلادى و دوره دوم از قرن ٦ تا قرن ١٥ را در بر مى گيرد. دوران پيش مدرن هم شامل رنسانس در اروپا بوده و از قرن ١٦ تا حدود سال ١٧٥٠مى شود. عصر مدرن هم از عصر روشنگرى و انقلاب صنعتى اروپا از سال ١٧٥٠ تا كنون را مى گويند. در اروپا معمولاً سقوط امپراطورى روم (۴۷۶میلادی) به عنوان پایان دوره باستان و آغاز قرون وسطى در نظر گرفته میشود. هزار سال بعد، در اواسط قرن ۱۵ میلادی، با اختراع گوتنبرگ در صنعت چاپ، انقلابی در ارتباطات به وجود آمد و موجب اتمام قرون وسطى و رنسانس اروپا و انقلاب علمى گرديد. در قرن ۱۸، انباشت دانش و فناوری در اروپا به حدی رسید که جرقه های انقلاب صنعتی زده شد. تاريخ انسان باستان، با اختراع خط آغاز شد كه امكان ثلت و انتقال خاطرات و تجربيات بشرى و وسيله اى براى ارتباط با يكديگر را فراهم ساخت تا زمينه ساز رشد دانش شود.
انقلاب كشاورزى یکی از این نقاط عطف تاریخی است كه گفته مى شود بین ۸۵۰۰ تا ۷۰۰۰ سال پيش از ميلاد، انسان شروع به پرورش سیستماتیک گياهان و حيوانات كرد.این شیوه زندگی به سرعت گسترش و توسعه یافت تا سرانجام هوشمندترین زندگیهای يكجا نشينى به عنوان كشاورزى در مناطق نزدیک به آب پدید آمد. با گسترش راههای ارتباطی میان جوامع و پیدایش مفهوم تجارت و حمل و نقل، این واحدهای کوچک و جداگانه به مرور به یکدیگر پیوسته و واحدهای بزرگ تری را تشکیل دادند. چنین رشدی در سایه امنیت نسبی و افزایش تولید ناشی از گسترش کشاورزی ممکن شد.افزایش تولید محصولات کشاورزی به مرور باعث افزایش تقسیم کار، بالا رفتن سطح آسایش، و توسعه شهرها شد و پیدایش تمدنها را ممکن ساخت. پیچیدگی رو به رشد جوامع انسانی سیستمهای حسابداری را غیرقابل اجتناب ساخت؛ چنین نیاز و تکاملی سبب اختراع خط و آغاز نوشتن انسان شد. اختراع خط به صورت تقریباً همزمان و مستقل از یکدیگر در نقاط گوناگون زمین روی داد که سبب شده تا بسیاری از این نقاط خود را «گهواره تمدن» بشری بخوانند.تمدنها در آغاز و به ناچار در نزدیکی رودخانه ها گسترش یافتند. ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، اولین تمدنهای خاورمیانه در منطقه بين النهرين (حدفاصل رودخانههای دجله و فرات)، اولین تمدن مصرى در ساحل رودخانه نيل و دره ايندوس، و در نهایت اولین تمدنهای چينى در امتداد رودخانه های بزرگ چین پدید آمدند.
بر اساس کشفیات گیرشمن، کهنترین تمدن جهان با تعاریف شهر امروز، سیلک کاشان بوده این طبق حفاریهای باستان شناسان اعلام کردهاند که شوش یکی از قدیمیترین شهرهای جهان است. این منطقه در ۹۰۰۰ سال پیش از میلاد محل سکونت کشاورزان بودهاست. آنها از زندگی خود آثاری بر جای گذاشتهاند که اکنون به صورت تپههای گوناگون باستانی کشف شدهاست. شهر باستانی شوش مرکز تمدن ایلام بودهاست که واقع در یکصد و پنجاه کیلومتری شرق رود دجله در استان خوزستان است.شهر باستانی شوش روزگاری مرکز برخورد دو تمدن مهم بودهاست که هریک به سهم خود تأثیری بر دیگری داشته است، یکی تمدن میانرودان و دیگری تمدن ایلام است. به خاطر قرار گرفتن این منطقه در شمال خلیج فارس و نیز همسایگی با میانرودان در پیدایش این وضع ویژه تأثیر بسیاری داشتهاست. در دوره هخامنشیان شوش شکوه گذشته خویش را بازیافته و چهار راه شرق و غرب گردید. با توجه به اهمیت و موقعیت جغرافیایی و سیاسی خاص شوش بود که راههای بسیاری و به ویژه راه بزرگ موسوم به «راه شاهی»،ارتباط این شهر را به نقاط گوناگون جهان برقرار کرد.
راه شاهی که در دوره هخامنشیان و به دستور داریوش بزرگ ساخته شد، شهر شوش، پایتخت سیاسی دولت هخامنشیان را به پاسارگاد، تخت جمشید و دیگر شهرهای امپراتوری، از جمله شهر نامی سارد پایتخت کشور لیدی پیوند میداد. میتوان گفت اداره سرزمین پهناور ایران و حفظ امنیت آن و انتقال سریع یگانهای نظامی و گسترش بازرگانی و ترابری و تسهیل در امر مسافرت از مهمترین عوامل ساخت و گسترش شبکه راهها در این دوره بودهاست.ایجاد راهها و برقراری امنیت و تسهیل و بازرگانی، خود موجب پیوند و آشنایی ملتهای گوناگون گردید که این امر مایه انتقال فرهنگ ها و باورهای گوناگون گردید و بسیاری از نظرات فلسفی و باورهای دینی از این راه میان ملتها مبادله شد.در ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد مردم شوش در قلعه زندگی میکردند و از۴۰۰۰سال پیش زندگی در شوش به صورت شهری درآمده است. این منطقه که بین رودهای کرخه و دز قرار دارد، پایتخت سیاسی ایلامیها بودهاست.آشوربانی پال بین سالهای ۴۶۵–۴۶۰ قبل از میلاد شهر شوش را فتح کرد و آن را مانند دیگر فتوحات آشوریها با خاک یکسان کرد. داریوش اول هخامنشی آنجا را بازسازی نمود و کاخ آپادانای خود را در تپه شاهی برپا نمود. خشایارشا نیز در شوش زندگی میکردهاست. بقایای این آثار باستانی در قرن بیستم از زیر خاک بیرون آمدند. حفاریهای غیرمجاز و سرقت باستان شناسان غربی، باعث شدهاست قسمت عمدهای از این آثار از بین برود یا از موزه هایی همچون موزه لوور سربرآورد!