ماه: شهریور 1398

حضرت زكريا(ع)

    “اى پيامبر! (اين كه اكنون مى گويم) خبر بخشايش پروردگار تو است بر بنده اش زكريا١”(كه دعاى او را اين گونه مستجاب كرده در حاليكه در محراب عبادتش مشغول نماز بود،فرشتگان بشارتش دادند:)”ای زکریا! ما تو را به فرزندی بشارت می‌دهیم که نامش یحیی است؛ و پیش از این، همنامی برای او قرار …

حضرت زكريا(ع) ادامه »

حضرت يونس(ع)

          “همانا يونس از رسولان بود…او را بر يكصدهزار نفر يا بيشتر فرستاديم١”؛ یونس (ع)از پیامبران بنی اسرائیل و از نوادگان يعقوب بود كه بعد از سلیمان،مبعوث شد و چون در شكم ماهى قرار گرفت،در قرآن با لقب «ذو النّون» و «صاحب الحوت» از او ياد شده است. نام مبارکش در …

حضرت يونس(ع) ادامه »

حضرت ايوب(ع)

      ایّوب (علیه‌السلام)، پیامبری بزرگ و الگوی صبر و استقامت در بلايا و بيمارى ها بوده‌ است.خداوند او را به سه صفت مهم عبودیت ، صبر و استقامت ، و بازگشت پیاپی به سوی خدا وصف کرده‌است(اِنّا وجَدنهُ صابِرًا نِعمَ العَبدُ اِنَّهُ اَوّاب١). ایّوب (ع)از سلسله پیامبران ابراهیمی و از ذریّه آن حضرت  در …

حضرت ايوب(ع) ادامه »

حضرت سليمان(ع)

          “ما، سلیمان را به داوود بخشیدیم، چه بنده خوبی! زیرا همواره با خدا ارتباط داشت و به سوی خدا بازگشت می‌كرد و به یاد او بود١”. حضرت سليمان بن داوود (كه نامش هفده بار در قرآن آمده و نسبش با يازده واسطه به حضرت يعقوب مى رسيد)،از پیامبران بزرگی بود …

حضرت سليمان(ع) ادامه »

حضرت داوود(ع)

            “همانا بعضى از انبياء را بر بعض ديگر برترى بخشيديم و به داوود زبور داديم١”؛حضرت داوود(ع) از انبیای بنی‌اسرائیل از نسل ابراهيم(ع)بود که به پادشاهی نیز رسید.خداوند مقام قضاوت٢ و قدرت زره‌ سازی٣ را به او عطا کرد. او اورشلیم را برای بنی‌اسرائیل فتح کرد.کتاب زبور بر او نازل …

حضرت داوود(ع) ادامه »

حضرت موسى(ع)

          چهارصد سال گذشت تا زمان وعده فرا رسيد”و سرانجام موسى(ع)به پيامبرى برانگيخته شد تا بنى اسرائيل را از ذلّتى كه دچارش بودند،نجات دهد:”براى او در الواح، درباره هر موضوعی اندرزی نوشتیم و از هر چیز بیان کردیم. پس (ای موسی) آن را با جدیت بگیر و به قوم خود بگو: …

حضرت موسى(ع) ادامه »

حضرت يوسف(ع)

          “ما نيكوترين سرگذشت را بر اساس اين قرآنى كه به تو وحى كرديم، برايت حكايت مى‏كنيم و قطعا پيش از آن از بى‏خبران بودى؛ [ياد كن] زمانى را كه يوسف به پدرش گفت اى پدر من [در خواب] يازده ستاره را با خورشيد و ماه ديدم كه بر من سجده …

حضرت يوسف(ع) ادامه »

حضرت اسماعيل(ع)

        از عمر ابراهيم(ع) و همسرش ساره،سال هاي زيادى مى گذشت و فرزند دار نمى شدند.ابراهيم(ع) دست به دعا برداشت:”پروردگارا!(فرزندانى از )صالحان به من ببخش؛پس مژده پسرى بردبار به او داديم١”.بدين ترتيب اسماعيل را خداوند از هاجر كه كنيز ساره بود، و او را براى فرزند دارشدن در اختيار شويش قرار داده …

حضرت اسماعيل(ع) ادامه »

حضرت ابراهيم(ع)

    “ما پیش از موسی، به ابراهیم ، مایه‌های هدایت (فطرت حنيف و هدایتگر) داده بودیم و از (لیاقت و شایستگی) او آگاه بودیم١”.حضرت ابراهیم خلیل، دومین پیامبر اولوالعزم است كه در قرآن کريم،از او با صفات والایی چون حنيف، موقن، صديق، نبى، عبد، مومن ، محسن ، ذو قلب سليم، امام و صالح، …

حضرت ابراهيم(ع) ادامه »

حضرت لوط(ع)

          “و لوط را(به یاد آور) که به او حکم نبوت و علم دادیم؛ و از شهری که اعمال زشت و کثیف انجام می دادند، رهایی بخشیدیم؛ چرا که آنها مردم بد و فاسقی بودند؛ و او را در رحمت خويش درآورديم،او از صاحان بود!١”؛لوط(ع) پیامبری که قومش بر اثر انجام …

حضرت لوط(ع) ادامه »

حضرت صالح(ع)

          بعد از این‌که قوم عاد به سبب گناه هلاک شدند، قوم ثمود پا به عرصه گذاشت. این قوم نيز يكى از اقوام‌ منشعب از نسل سام بن نوح بود که در یمن سکونت داشتند.آنها نيز در توحيد به انحراف افتاده بودند و خداوند فردى از خودشان يعنى صالح را كه …

حضرت صالح(ع) ادامه »

حضرت هود(ع)

    “و به سوى قوم عاد، برادرشان هود را فرستاديم، گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد كه شما را معبودى جز او نيست، آيا تقوا پيشه نمى‌كنيد؟١”.عاد، نام قومى است ساكن سرزمين احقاف(به معنى ريگ هاى روان) از يمن در جنوب جزيرة العرب از قسمتهاى ربع الخالى (وادى دهناء)كه پيامبر خدا هود(ع) مامور هدايت …

حضرت هود(ع) ادامه »

حضرت نوح(ع)

          “نوح گفت: پروردگارا! من قوم خود را شب و روز، به سوی تو دعوت کردم؛ ولی دعوت من جز گریز آنان نتیجه‌ ای نداشت. من هر موقع آنان را دعوت می‌کردم (که ایمان بیاورند) تا اینکه گناه آنان را ببخشی، انگشتان خود را در گوش‌ها نهاده و جامه‌ هایشان را …

حضرت نوح(ع) ادامه »

مفاهيم قرآن،پيامبران،١.حضرت آدم(ع)

          “و آنگاه که پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمین خليفه و جانشینی قرار می‌دهم، آن‌ها گفتند: آیا در آن جا کسی را جانشین قرار می‌ دهی که فساد و خون‌ریزی می‌ کند و(حال آنكه) ما با ثناگویی،تو را تسبیح و تنزیه می‌کنیم؟ خدا گفت: من می‌دانم چیزی را …

مفاهيم قرآن،پيامبران،١.حضرت آدم(ع) ادامه »

مستضعفان

      مستضعف واژه اى قرآنى،به معناى ضعيف و ضعيف نگداشته شده است؛مستضعف،انواع مختلفى دارد؛يكى از انواع آن،مستضعفان فكرى و عقلى است كه نتوانستند يا نمى توانند به دين حق درآيند.خداوند در مورد مستضعفانى كه هجرت نكردند تا از زير يوغ مستكبران كه مانع پذيرش دين آنها بودند رها شوند و ايمان آورند مى …

مستضعفان ادامه »

مرتدّان

    “مرتد”،كسى است كه از دين الاهى خارج شده و به سمت كفر يا شرك يا پذيرش دين منسوخ،روى مى آورد؛همچنان كه گروهى از پيروان موسىٰ هنگام غيبت او، گوساله پرست شدند:”و (به یاد آورید) هنگامى را که با موسى چهل شب وعده گذاردیم (و او، براى گرفتن فرمانهاى الهى، به میعادگاه آمد)؛ سپس …

مرتدّان ادامه »

منافقان

      “هنگامی که منافقان نزد تو می‏آیند، می‏گویند: ما شهادت می‏دهیم که حتما تو رسول خدائی-و البته خداوند می‏داند که تو قطعا رسول او هستی- ولی خداوند شهادت می‏دهد که منافقان دروغگو هستند(و در دل، رسالت تو را قبول ندارند)!”؛دورویی و دو زبانی (زبان سر و زبان دل)و دو عقیده بودن، از مظاهر …

منافقان ادامه »

مشركان

        “آنان براى خدا، همتایان و شريكانى از جنّ قرار دادند، در حالی که خداوند همه آنها را آفریده است و براى خدا، به دروغ و از روى جهل، پسران و دخترانى ساختند؛ منزه است خدا، و برتر است از آنچه توصیف مى‌کنند!”١. مشركان، كسانى هستند كه در عرض خدا،اعتقاد به شراکت …

مشركان ادامه »

كافران

          کافِر و دین‌ناباور و ناگرویده، به کسی گفته می‌شود که دارای دین الاهى نباشد. زندیق هم به او گفته اند.او منكر خدا و معاد و رسالت رسولان يا يكى از ضروريات دين است و دشمن پيشوايان الاهى و اهل بيت پيامبر(ص).کفر یعنی پوشانیدن و هر کسی که حق را بپوشاند …

كافران ادامه »

مجوس

          “واژه” مجوس” فقط یک بار در قرآن مجید آمده كه در آن آيه ،مجوس در صف ادیان آسمانی و در برابر مشركان قرار گرفته‏ است:”آنان كه ایمان آوردند و آنان كه یهودی شدند و صابئان و نصاری و مجوس و آنان كه شرك ورزیدند؛ خداوند روز قیامت میان آنان حكم می‌كند”١. …

مجوس ادامه »

صابئين

    نام صابئين سه بار در قرآن در كنار نام يهود و نصارىٰ و مومنان به اسلام آمده است:”همانا كسانى كه ايمان آوردند و يهودان و نصارىٰ و صابئين،هركس از آنان كه به خدا و روز جزا ايمان آورده و عمل صالح انجام دهد، اجرشان نزد پروردگارشان محفوظ است و ترس و حُزنى نخواهند …

صابئين ادامه »

نصارىٰ

          “چنین بود که فرشتگان گفتند:ای مریم خداوند تو را به کلمه خویش که نامش عیسی مسیح فرزند مريم است و در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان [الهی] است، بشارت می دهد”١.قرآن كريم،عيسىٰ(ع)را همانند آدم(ع) می‌داند كه به طور ويژه آفريده شده اند٢.او از مادری بکر زاده شد و …

نصارىٰ ادامه »

يهود

          “یهود و نصاری گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان او هستیم(وَ قالَتِ الْیهُودُ وَ النَّصاری نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ وَ أَحِبّاؤُهُ)؛ يهود،به پيروان موساى پيامبر و نصارىٰ به پيروان عيساي پيامبر گفته مى شود.بنی اسرائیل(فرزندان اسرائيل)از تبار يعقوب هستند كه اسرائيل (به معناى بنده خدا معادل عبدالله )نام دوم يا لقب …

يهود ادامه »

دين اسلام

    “همانا دين، نزد خدا اسلام است”(إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ)١؛ دينى كه خداوند از آغاز براى انسان ها برگزيده است، يعنى همان دين حنيف و دين فطرت، جز اسلام نيست:”إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّینَ”٢. همين دين بود كه خداوند در آيه اكمال دين در غدير، فرمود:”من راضى شدم كه اسلام دين شما باشد” …

دين اسلام ادامه »

دين حنيف

          “روی خود را به آیینی متوجه ساز که “حنیف” است و از مشرکان مباش”(وَ أَنْ أَقِمْ وَجْهک لِلدِّینِ حَنِیفاً وَلا تَکونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکین)١ ؛ دين حنیف؛ به معنای دین مطابق با فطرت، عنوانی است برای دینی که پیامبران الهی از آدم(ع) تا خاتم(ص) مأمور تبلیغ آن بوده‌اند. “حنیف” در اصطلاح …

دين حنيف ادامه »

صفات دين

            “فرمان جز برای خدا نیست؛ دستور داده است که جز او را نپرستید؛ این است دینِ قَيّم(مستقيم و استوار)، ولی بیشتر مردم نمی‌دانند”( إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ ذَلِكَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ)١.در قرآن كريم براى دين،صفاتى ذكر شده كه در تبيين مفهوم …

صفات دين ادامه »

مفاهيم قرآن،دين ، ١. معناى دين

          “او کسی است که پیامبرش را با هدایت و “دین حق”، فرستاد تا آن را بر هرچه “دین” است پیروز گرداند، هرچند مشرکان، خوش نداشته باشند”(هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ).١“دين حق” ،همان دين خداست كه توسط پيامبرش براى انسان ها فرستاده …

مفاهيم قرآن،دين ، ١. معناى دين ادامه »

راسخان علم

          “اما آنها که در دلشان میل به باطل است، به سبب فتنه‏‌ جویى از متشابهات پیروى می‌‏کنند، در حالى که تأویل آن را جز خداى و راسخان در علم (آنان که قدم در دانش استوار کرده‌‏اند) نمى دانند.آنان می گویند ما بدان ایمان آوردیم؛ تمامى از جانب پروردگار ماست. و …

راسخان علم ادامه »

علم غيب

          “این از خبرهاى غیب است که به تو وحى مى فرستیم ؛ تو نزد آنها نبودى هنگامى که تصمیم مى گرفتند و نقشه مى کشیدند و مكر مى كردند”(ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَیْبِ نُوحیهِ إِلَیْکَ وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ یَمْکُرُون)١. علمى كه براى بشر،پنهان است،علم غيب …

علم غيب ادامه »

علم هستى

    “مسلما در آفرینش آسمانها و زمین و آمد و شد شب و روز، نشانه های (روشنی) برای صاحبان خرد و عقل  است، همانها که خدا را در حال ایستادن و نشستن و آنگاه که بر پهلو خوابیده اند یاد می کنند و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می اندیشند و می گویند …

علم هستى ادامه »

آثار علم

        “البته كسانى كه پيش از اين به آنها علم داده شده است، هرگاه آيات الاهى بر آنها تلاوت مى شود،به خاک می‌ افتند و سجده می‌کنند و می‌گویند: پروردگار ما منزه است زیرا وعده‌ هایش قطعاً انجام شدنی است”١؛اولين ره آورد علم براى اهل علم واقعى،خضوع در برابر خالق و عبوديت …

آثار علم ادامه »

علم و حكومت

    “خداوند طالوت را به عنوان زمامدار براى شما برگزیده و علم و قدرت جسمى او را افزون نموده است”(إنّ اللَّه قد بعث لكم طالوت ملكاً و زاده بسطة فى العلم و الجسم)١.خداوند دو ويژگى علم و قدرت را شرط زمامدارى طالوت بر مردم تعيين نموده كه بدون اين دو،زمامدار،مشروعيتى ندارد:نخست،علم، براى آن كه …

علم و حكومت ادامه »

غرور علمى

          “گفت: من از او بهترم! مرا از آتش آفریده ای و او را از گل !”١؛ اين سخن شيطان بود كه از روى غرور،خود را از آدم برتر مى دانست و حاضر به تمكين فرمان الاهى نشد و لذا رانده و رجيم شد.غرور بزرگ ترين آفتى است كه عالمان را تهديد …

غرور علمى ادامه »

هجرت علمى

           “سزاوار نیست كه همه‏ مؤمنان (به جهاد) رهسپار شوند؛ پس  چرا از هر گروهى از ایشان ، دسته‏اى كوچ نمى‏كنند تا در دین فقیه و عالم شوند و هنگامى كه به سوى قوم خویش‏باز گشتند، آنان را بیم دهند تا شاید آنان (از گناه و طغیان) حذر كنند”١.اين آيه صراحتاً …

هجرت علمى ادامه »

علم و عمل

          “با آن كه در دل به آن يقين داشتند، اما از روى ستم و برترى جويى انكارش كردند؛ پس بنگر كه فرجام تبهكاران چگونه است؟!”( وَجَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ)١.كافى نيست ،علمى به دست آورى، بايد به علمت،عامل باشى.قرآن مى فرمايد:آنها علم …

علم و عمل ادامه »

علم فطرى

          “سوگند به نفْس انسان و آن كس كه آن را سامان داد ؛ سپس خطا كارى و پرهيزگارى اش را به آن، الهام كرد”(وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا)١؛يعنى خداوند با آفرينش جان آدمى،در نهاد او دانشى نهاد كه بتواند راه صلاح را از راه گناه،بشناسد و …

علم فطرى ادامه »

علم و عقل

         “خداوند شما را از شكم مادرانتان بيرون آورد در حالى‌كه هيچ چيز نمى‌دانستيد؛ و براى شما گوش و چشم ها ودل‌ ها قرار داد، شايد شما شكرگزارى نمائيد”(وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ)١.چشم و گوش و عقل،ابزارهاى شناخت …

علم و عقل ادامه »

علم نافع

      شاخه هاى علم بسيار است،آموختن كدام علم براى انسان و سرنوشتش،اولويت دارد؟ پاسخ به اين پرسش ، دانش سودرسان و علم نافع است.علمى نافع است كه به “رشد” او يارى رساند چنانكه موسى خواست،علمى به او بياموزد كه موجب رشد او شود(هل اتّبعك على ان تعلّمن مما علّمت به رشداً)١؛علمى نافع است …

علم نافع ادامه »

نور علم

        “آن كس را كه خدا بخواهد هدايتش كند،سينه او را براى پذيرش اسلام،فراخ مى نمايد و سعه صدرش مى بخشد (فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلام)١؛ هنگامى كه اين آيه نازل شد، یاران پیامبر(ص) از ایشان در مورد این آیه  توضیح خواستند. ایشان در پاسخ فرمودند:آن،نورى است که خدا آن …

نور علم ادامه »

استادى

          “آیا من اجازه دارم از تو پیروى كنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد وصلاح من است به من بیاموزى؟!”(هل اتّبعك على ان تعلّمن مما علّمت رشداً)١؛اين سخن موسى است به خضر،وقتى كه از او خواست معلم او باشد و از آنچه فرا گرفته است …

استادى ادامه »