سرعت و سبقت

 
 
 
 
در دوى ماراتن و سرعت ، صاحب مدال بود. به او تبريك گفتم و پرسيدم: سريع تر از همه رقيبان بودى و بر آنها سبقت گرفتى ؛اميدوارم اين سرعت و سبقت را در امور خير و معنوى هم به دست آورى كه خداوند در قرآن كريم هم سرعت از ما خواسته و هم سبقت : “در نيكى ها و كارهاي خير، بر يكديگر سبقت گيريد”(فَاسْتَبِقُوا الْخَیراتِ)١؛ و نيز واژه سرعت و سبقت را در يك آيه مطرح كرده :” آنها در کارهای نیک به سرعت اقدام می کنند و از دیگران پیشی می گیرند”(أُولئِک یسارِعُونَ فِی الْخَیراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ)٢. گفت:مگر از عجله و شتاب در امور،منع نشده ايم؟ گفتم: آرى، عجله و شتاب، جز در امور خير و معنوى توصيه نشده است.اميرمومنان در اين موضوع راهبردهاي خوبي ارائه كرده اند از جمله فرمودند:”در انجام کار خوب شتاب کنید پیش از آن که به سبب پرداختن به کار دیگر از آن باز مانید”٣ و “اگر تصمیم به کار خیری گرفتی زود انجام بده زیرا نمی دانی بعداً چه اتفاقی خواهد افتاد”٤؛ و  “دلیل شتاب در کار خیر آن است که شخص نیازمند از طريقى دیگر بی نیاز شود و فرصت نیکوکاری از تو گرفته شود”…
 
پرسيد: اگر من سرعت و شتاب در امور خير نداشته باشم، فقط خودم ضرر مى كنم يا جامعه هم متضرر مى شود؟ گفتم:  وقتى تو در كار خير شتاب نكنى و بر اثر سستى تو، آن كار خير روى زمين بماند، علاوه بر اينكه خودت ضرر كرده اى كه كار خيرى به دستت انجام نشده است، مردم هم زيان مى بينند كه گره كارشان گشوده نشده است.اگر توانمندان در رسيدگى به بينوايان،اهمال كنند يا انجام امور خير را به تاخير بياندازند؛اين مردم اند كه زيان مى بينند و مسئوليت اين ضرر به عهده توانمندانى است كه سستى كرده اند. امام در نهج البلاغه مى فرمايد:”کسی که تنبلی و سستى نماید، حقوق دیگران را تضییع می نماید”٦.پيشوايان دين ، پيامبران و امامان خود هماره در امور نيكوكارى،پيشگام و پيشرو بودند تا الگوئى براي نيكان باشند.قرآن در مورد انبياى الاهى فرمود:”آنها در کارهای خیر به سرعت اقدام می کردند”(انَّهم کانوایسارِعُون فی الخَیراتِ)٧… 
 
گفت:آيا خود امام هم پيشتاز بودند؟ گفتم: امیرمومنان و پیشوای متقیان در بیان ویژگی های خود این چنین می فرماید: “آن گاه که همه از ترس سست شده، کنار کشیدند، من قیام کردم و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند من آشکارا به میدان آمدم و آن زمان که همه لب فرو بستند، من سخن گفتم و آن وقت که همه باز ایستادند من با راهنمایی نور خدا به راه افتادم. در مقام حرف و شعار صدایم از همه آهسته تر بود امّا در عمل، برتر و پیشتاز بودم٨…! ؛ و فرمود:”آيا يكى از آنها تجربه هاي جنگى مرا دارد؟ يا در پيكار توانست بر من پيش بگيرد؟ هنوز بيست سال نداشتم كه در ميدان نبرد حاضر بودم و اكنون كه از شصت سال گذشته ام(همچنان پيشتاز ميدان نبردم)٩…و فرمود:”به خدا سوگندمن از پيشتازان لشكر اسلام بودم تا آنجا كه صفوف كفر و شرك تار و مار شد؛هرگز ناتوان نشدم و نترسيدم؛هم اكنون نيز همان راه را مى روم؛پرده باطل را مى شكافم تا حق را از پهلوى آن بيرون آورم١٠…
گفت: بازهم از سرعت و شتاب بگو! گفتم: امير مومنان فرمود:”آگاه باشید که امروز روز  تمرين و آماده سازی است و فردا روز مسابقه است! جایزه این مسابقه براي برنده بهشت  و خط پایان برای بازنده، آتش است!١١؛ و فرمود: “رحمت خدا بر شما! پيشى گيريد به سوى منازلى كه دستور داريد آنها را آباد كنيد و به آنها ترغيب گشته ايد و به سويشان فرا خوانده شده ايد”١٢؛و فرمود:”تأخیر در بخشش، از عادت کریمان نیست”١٣.صدقه حلوانی می گوید: در مسجدالحرام یکی از دوستانم از من قرض خواست و من گفتم: پس از طواف خواهم داد. در حین طواف امام صادق(ع) را مشغول طواف دیدم، امام دستش را به جهت کمک خواستن روی شانه من گذاشت و هر دو به طواف پرداختیم. امام متوجه شد و پرسید: این مرد چه می خواهد؟ عرض کردم: او منتظر من است که طوافم تمام شود و به او قرض بدهم. امام سریع دست از شانه ام برداشت و فرمود: مرا رها کن و برو حاجت او را برآور. وقتی بازگشتم که امام طوافش تمام شده بود و با دوستانش صحبت می کرد. به من فرمود: من اگر برای برآوردن حاجت کسی شتاب کنم بهتر است که هزار بنده را در راه خدا آزاد و هزار نفر را برای جهاد در راه خدا بسیج نمايم”١٤…
——————–
١. سوره بقره،آيه ١٤٨؛ سوره مائده آيه ٤٨.  
٢.سوره مومنون،آيه ٦١.
٣.منتخب ميزان الحكمه،ج١،ص٣٤٤.
٤.كافى،ج٢،ص١٤٢.
٥.غررالحكم،ح٧٤٨٩.
٦.نهج البلاغه،حكمت٢٣٩(من اطاع التوانى،ضيع الحقوق).
٧.سوره انبياء ،آيه ٩٠.
٨.نهج البلاغه،خطبه٣٧.
٩.همان،خطبه٢٧.
١٠.همان ،خطبه ٣٣.
١١.همان،خطبه٢٨.
١٢.همان.خطبه١٨٨.
١٣.غررالحكم، حديث٧٤٨٩.  
١٤.روضه كافى، ج٢،ص٣٢٢.  
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *