علائم ظهور

 

 

 

بر اساس توقيع شريف امام عصر(ع) به آخرين وكيل شان در پايان غيبت صغرى، ظهور ايشان بعد از دو نشانه خواهد بود:خروج سفيانى و صيحه١؛ كه ادعاي مشاهده قبل از اين دو نشانه،باطل و طبيعتاً بعد از اين دو نشانه مى تواند درست باشد.يعنى مدعى مشاهده(كه نشانگر پايان غيبت و آغاز ظهور است)قبل از اين دو نشانه،كذاب و مفتر(افترا زننده)است، اما بعد از ظهور، ديگر كذاب و مفتر نيست.اين دو نشانه،هر دو بعد از ظهور خواهد بود زيرا صيحه،زنگ ظهور است كه نداي آسمانى مبنى بر تاييد امام به گوش جهانيان مى رسد و سفيانى هم كسي است كه  با اعلان ظهور آن حضرت ،از شام به قصد مقابله و كشتن امام با دو سپاه به سمت كوفه و مدينه حركت مى نمايد٢.علاوه بر اين دو نشانه،چهار نشانه ديگر براي ظهور و آشكارشدن امام در روايات به عنوان نشانه هاي حتمى ظهور، بيان شده است كه عبارتند از:خسف بيداء، قتل نفس زكيه ،خروج خراسانى و خروج يمانى. اين چهار نشانه ظهور هم همگى بعد از ظهور واقع خواهد شد كه دلائلش بيان خواهد شد.
 
“خسف بيداء” كه از ديگر نشانه هاي حتمى ظهور شمرده شده ،مربوط به شكست سفيانى است كه او و سپاهيانش كه براي كشتن امام لشكركشي كرده اند در سرزمين بيداء(بين مكه و مدينه)در زمين فرو مى روند و نابود مى شوند و طبيعتاً اين واقعه بعد از ظهور امام رخ مى دهد٣؛قتل نفس زكيه نيز كه از علائم حتمى ذكر شده،بعد از اعلان ظهور امام و قبل از قيام(كه پانزده روز بعد از ظهور خواهد بود) رخ مى دهد كه نماينده امام است براي اعلان قيام به مردم كه توسط اشرار در كنار كعبه و بين ركن و مقام كشته مى شود٤.دو نشانه ديگر كه از آنها به عنوان حتميات نام برده شده خروج يمانى و خراسانى است كه يكى از يمن و ديگرى از خراسان با سپاهى براي مقابله با سفيانى و يارى امام،حركت مى كنند و در بين كوفه و نجف با او درگير مى شوند و او در زمين فرو مى رود و پرونده اش بسته مى شود.پس اين دو نشانه نيز مربوط به بعد از ظهور و بعد از خروج سفيانى است و نشانه ظاهر شدن امام است نه نشانه قبل از ظهور. امام صادق (ع) فرمود: قیامهای سه گانه خراسانی، سفیانی، یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز خواهد بود٥.
 
در مورد بقيه نشانه هاي ظهور كه غير حتمى شمرده شده ،موضوع بداء مطرح شده است يعنى بر اساس اعتقاد به بداء(تغيير توسط خداوند بنابر مصالحى كه خود خدا از آن آگاه است)،دست خداوند براي تغيير همه آنها باز است و امكان عدم وقوع آنها مى رود و ممكن است كه هيچكدام آنها واقع نشود و ظهور امام ناگهانى (طبق روايات “بَغْتة ” و “فُجْأَةً”) انجام شود٦ و چون شهاب ثاقب واقع گردد٧؛ چنانكه در حديث آمده است كه خداوند امر ظهور و آشكارشدن حضرت را يك شبه اصلاح مى نمايد (إن الله تبارك و تعالى ليصلح له امره فى ليلة)٨. لذا به منتظران توصيه شده است: در هر روز و شبت،منتظر ظهور صاحب خويش(حضرت صاحب الزمان(ع)، باش(توقع امر صاحبك ليلك و نهارك)٩. طبيعى است انتظار ظهور هرلحظه اى امام با تاييد و امداد الاهى با منتظر بودن براي ظهور علائمى كه دفعتاً نخواهد بود منافات دارد و نشانه هايي كه غير حتمى هم شمرده شده نمى تواند مانع انتظار ظهور هرلحظه اى باشد كه عبارت ناگهانى(بغتة و دفعتاً)براي آن به كار رفته است.ضمناً در روايتى از امام جواد(ع) امكان بدا شدن همه علائم حتي حتميات مثل سفيانى وجود دارد و فقط اصل ظهور قائم (ع)بداپذير نيست زيرا ظهور او، وعده خداست و خداوند هرگز خلف وعده نمى نمايد١٠… 

 

 
در طول ساليان، وجود روايات علائم ظهور موجب سرگشتگى افراد در تطبيق اين علائم با اشخاص يا رويدادهائى شده است.مشكل نخست، در مورد تشويش و تناقض در روايات علائم ظهور است كه هر پژوهشگرى را با حيرت روبرو مى سازد زيرا اقوال گوناگون و بعضاً متناقضى را در مورد هريك مشاهده مى كند كه نتيجه گيرى را دشوار مى سازد؛مشكل بعدى اين گونه روايات،مخلوط شدن اين علائم با ملاحم آخرالزمان و رجعت و قيامت است كه نمى توان همه آنها را به علائم قبل از ظهور، نسبت داد؛مشكل بعدى وقوع بعضى از آنها در قالب ملاحم و مصائب عمومى در نقاط و زمان هاي قبل است كه منجر به ظهور هم نشده است كه مجموع اين مشكلات پژوهشگران و متخصصان روايات را به اين نتيجه رسانده كه خود را مشغول روايات علائم ظهور ننمايند و به جاي پرداختن به علائم ظهور به وظايف خود نسبت به امام بپردازند تا پيوند قلبي و روحى و جوارحى خود را با آن عزيز محكم تر نمايند كه راهنماي آنها مى تواند اين روايت امام صادق(ع) به ابوبصيرباشد:هركس دوست دارد كه از اصحاب قائم(ع) باشد بايد كه منتظر باشد و تقوى پيشه سازد و به محاسن اخلاق عمل كند در حالی كه منتظر است. پس اگر او از دنیا رفت و قآئم (ع) بعد از او قیام کرد، برایش همان اجری مى باشد که برای کسی که (قیام) او را درک کرده مى باشد”١١…
—————-
١.صدوق،كمال الدين٥١٦/٢؛طبرسي،احتجاج٥٥٥/٢،كشف الغمه٥٣٠/٢.    ٢.مجمع البيان٢٢٨/٨؛تفسير ثعلبي٩٥/٨.   ٣. كمال الدين٦٧٨/٢؛نعمانى،الغيبة/٢٥٧.    ٤.كمال الدين٦٤٩/٢؛بحارالانوار٣٠٧/٥٢.       ٥.نعمانى،الغيبة/٢٥٥؛شيخ مفيد، ارشاد٣٧٥/٢    ٦.كمال الدين،باب٣٥،ح٦؛ احتجاج٣٢٤/٢.  ٧.بحارالانوار٧٨/٢٤.          ٨. كمال الدين،باب٣٦ح١.   ٩. بحارالانوار١٥٩/٩٨.   ١٠.نعمانى،الغيبة/٤١٦.     ١١.همان/٢٠٠.
 
 
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *