خواب هوشمندان

 
 
 
 
 
خوابش اصلاً روى قاعده نبود: بسيار مى خوابيد؛ شب ها تا ديروقت بيدار بود و طبيعتاً خوابش تا پاسي از روز ادامه داشت؛ در روز هم تا فرصتى پيدا مى كرد،مى خوابيد؛ خواب هاي عجيب و غريب مى ديد و وقتى هم بيدار مى شد ، دوست داشت آنها را براي ديگران تعريف كند و دنبال تعبيرش مى گشت و انواع كتاب هاي بي اعتبار تعبير خواب را هم خريده بود.در يك سفر،چند روزي با او بودم؛اين عادتش موجب شده بود،بعضى از برنامه هاى سفر را از دست بدهد.سر صحبت را با او باز كردم و گفتم:خواب، يكى از نشانه هاي خداست١؛ خواب موجب تجديد قواست و اگر خواب نبود نمى توانستيم نيروئى براي فعاليت هاى خود داشته باشيم.گفت:من خواب را دوست دارم؛ شما چطور؟ گفتم:من هم دوست دارم؛ اما نه به اندازه بيدارى! خواب در خدمت بيدارى است نه بيدارى در خدمت خواب. با خواب،ما خستگى جسمى و روحى خود را التيام مى دهيم تا آماده ايفاي يك نقش مهم در زندگى فردى و اجتماعى شويم. مولاي ما اميرمومنان فرمود:خوشا به خواب هوشمندان!(حبّذا نوم الأكياس)٢…

 

گفت: مگر خواب آنها با ديگران متفاوت است؟گفتم:در نگاه امام، همه چيز مومنان هوشمند، روى برنامه است و در اين چرخه،خواب هم يك بخش هدفدار است.آن حضرت فرمود: مؤمن باید شبانه ‏روز خود را به سه بخش تقسیم کند: در يك بخش،به عبادت و مناجات با پروردگارش مى پردازد و بخشي را در جستجوى روزى و معاش خود صرف مى نمايد و بخشي ديگر را به لذت ها و زيبائى هاى حلال(خواب و خوراك و تفريح و…)مى پردازد و شايسته نيست كه در كارى جز اين سه ديده شود:كسب معاش، ذخيره سازي براي آخرت و لذتى از غير راه حرام٣.اين سه بخش مكمل يكديگرند و بخش دوم و سوم به نوعى در راستاى بخش اولند تا هدف زندگى كه عبوديت است تحقق يابد.خواب و خوراك و استراحت براي نشاط جسمى در پرداختن به تلاش اقتصادى و برنامه عبادى است.هوشمند كسي است كه ساعات شبانه روزش را طورى تنظيم نمايد كه به هرسه برنامه برسد و در هرسه ، نشاط و شادابى داشته باشد…
 
گفت:براي خواب، اندازه اى معين كرده اند؟ گفتم: اندازه معينى،تعيين نكرده اند.به اندازه‏اى باید خوابید که خستگى و فرسودگى جسمى و روحى انسان بعد از فعالیت، مبدل به نشاط و سرزندگى شود. انسان نه آن اندازه کم باید بخوابد که دیگر نتواند به کارهاى خود ادامه دهد و نه آنقدر زیاد که از کار و تلاش باز ماند. اما توصيه شده است كه شب ها زود بخوابيم تا سحرگهان با نشاط برخيزيم و با خداي خود مناجات كنيم و از طريق عبادت، با او انس گيريم و از آن منبع لايزال توفيق در انجام وظايف و ماموريت ها و مسئوليت ها،طلب كنيم (كه خواب اوائل شب چند برابر خواب سحرگهان انرژى بخشي دارد).علاوه بر خواب شب،يك ساعت از روز را هم به خواب اختصاص دهيم (يا پيش از اذان ظهر يا بعد از نماز كه خواب نيمروز يا قيلوله است و بسيار مفيد) كه موجب نشاط كافى براي عبادت شبانه است.نيز توصيه شده بعد از طلوع آفتاب نخوابيم (اگر چه خوابش،نوشين است و سعدي گفته:خواب نوشين بامداد رحيل/باز دارد پياده را زسبيل!) و زودتر براي كسب و كار و معيشت و رزق،از خانه خارج شويم…
 
گفت: اگر براي خواب اندازه اى معين نشده،پس خواب زياد منعى ندارد.گفتم : اتفاقاًاز پرخوابي،نهى شده ايم! در بعضى كتاب هاى روايتى ما،بابى را به كراهت پرخوابي اختصاص داده اند و شبيه اين روايت را آورده اند:”خواب ، طلبكار بدى است كه عمر كوتاه را برباد مى دهد و اجر فراوان(أُخروى) را از ياد مى برد”٤. خواب زياد ،به برنامه هاى روز صدمه مى زند به نوعى كه تصميم هاى قبلي را نقش برآب مى نمايد.اميرمومنان فرمود:”خواب،چه تصميم هاي روز را نقش برآب مى كند”٥.به هرحال ،مطلوب،بيدارى و هوشيارى و هوشمندى است نه خواب و بي خبرى. مولاي ما دنياداران را به سواران خوابيده ئى توصيف مى نمايند كه توسط مركب ها ،حمل مى شوند!٦…
 
——————
 
١.سوره روم آيه ٣٢:(وَ مِنْ آیاتِهِ مَنامُکُمْ بِاللَیْلِ وَ النَهارِ) و از نشانه هاى او خوابتان در شب و روز است.
٢.نهج البلاغه،حكمت ١٤٥.
٣.همان،حكمت ٣٨٧:(لِلْمُؤْمِنِ ثَلاَثُ سَاعَات: فَسَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ، وَسَاعَةٌ يَرُمُّ مَعَاشَهُ، وَسَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَبَيْنَ لَذَّتِهَا فِيَما يَحِلُّ وَيَجْمُلُ. وَلَيْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ شَاخِصاً إِلاَّ فِي ثَلاَثٍ: مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ، أَوْ خُطْوَةٍ فِي مَعَادٍ  أَوْ لَذَّةٍ فِي غير محرّم).
٤.مستدرك الوسائل،محدث نورى، باب كراهة كثرة النوم و الفراغ”،ج١٣،ص٤٤،ح٢.
٥.نهج البلاغه،حكمت٤٣٣:(ما أنقض النوم لعزائم اليوم).
٦.همان، حكمت٦٤:(اهل الدنيا كركب يسار بهم و هم نيام).
 
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *