فكور

 

 

 
انسان،صاحب عقل و فكر است و تفكر، زينت اوست كه با آن مى تواند در واقعيت و كنه امور بينديشد و همه كشف ها و اختراعات و برنامه ريزي ها و هنرنمائي هاى بشري ، حاصل تفكر است و هرجا هم كه شكست و سقوط  داشته حاصل خروج از انديشه و عقلانيت بوده است.عقل بالاترين هديه خدادادي به انسان است و بهره گيرى از اين هديه، تفكر و انديشه ورزي ناميده شده است. آيات الاهى ،بسيار بر تعقل و تفكر انسان تاكيد داشته با عبارات انگيزشى “لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُون”(باشد كه بينديشيد) يا”أَ فَلا تَتَفَکَّرُونَ”(آيا نمى انديشيد؟) يا”أَ فَلا تَعْقِلُونَ”( آيا تعقل نمى كنيد؟)به طور مكرر،انسان ها را به تعقل و تفكر دعوت نموده است و بدترين جنبندگان را كسانى معرفى كرده كه اهل انديشه و تعقل نيستند١؛ و نيز فرموده جهنم براي كسانى است كه از چشم و گوش و عقل خود بهره نمى گيرند و تفكر نمى كنند و چشم و گوش بسته‌ اند و بدون تفکّر سخن مى گويند و بدون تعقّل رفتار می‌ نمايند. سپس می‌فرماید: آنها حیوان هستند. بعد تأکید می‌ نمايد كه از حیوان هم پست‌ ترند؛ چراکه ایشان غافل و بی‌فکر هستند٢…
 
شما با تفكر است كه مى توانيد از ميان چند راه و چند گزينه،گزينه بهتر را پيدا كرده و آن را انتخاب نماييد و بدين وسيله فرزانگي خود را نشان دهيد.امام کاظم(ع) به هشام بن حکم فرمودند: خداوند متعال در قرآن کریم به اهل عقل و فهم بشارت داده، می‌فرماید:”بشارت ده به آن بندگان من كه سخن را مى شنوند و از بهترين آنها ،پيروى مى كنند؛اينان هستند كه خدا هدايت شان نموده و اينانند صاحبان خرد و انديشه”٣ و از همين روست كه تفكر و تعقّل، بهترین دوست و یاور انسان و راهنمای مؤمن و افضل نعمت‌ ها شمرده شده٤ و امام حسين(ع)نيز فرموده است:” ساعتى تفكر، از عبادت يك سال،برتر است٥. و توصيه شده است كه انسان هرشب در رفتار آن روز خود بينديشد و به محاسبه نفس بپردازد و اعمال خود را بررسي نمايد و بر كارهاي ثوابي كه انجام داده،خداي را شكر كند و از كارهاي ناپسنديده عذرخواه شود و توبه نمايد و با اين محاسبه و تفكر، روز ديگرش را با عنايت بيشترى شروع كند. 
 
اين همه تاكيد بر تعقل و تفكر و ثواب شگفت آور براي آن ،از اين است كه پيش نياز هر پيشرفتى ،نيك انديشيدن و نيك فهميدن است و ملل راقيه از همين طريق سيادت و بزرگى يافته اند و جايگاه خود را از نظر علمى و تكنيكى به جايي رسانده اند كه بر ديگر ملل جهان حكمرانى مى كنند؛ چنانکه محرومیّت از فضیلت تفکّر و تعقّل و دوری از اندیشه و فهم صحیح، شقاوت انسان و در نتيجه ملتى را در پی داشته آنها را به گدائي دانش و فناوري از ملل راقيه كشانده است.البته باید توجه داشت که ارزش تفکّر، به نوع آن بستگی دارد. به بیان دیگر، اینکه انسان درباره چه چیزی فکر کند و نتیجه فکر او کجا مستقر شود؛ لذا دانش انديشيدن يا مهندسي تفكر نيز از اهميت برخوردار است. خوشا به حال انسانى كه اين شعر زبان حال اوست:روزها فكر من اين است و همه شب سخنم/كه چرا غافل از   احوال دل خويشتنم؟!/زكجا آمده ام،آمدنم بهر چه بود؟/ به كجا مى روم آخر؟، ننمائي وطنم…؟ 
 
اما انسان نبايد از آفات تفكر نيز غافل شود: اولين آفت، تکیه برظنّ و گمان بجای علم و یقین است:”وتو ای پيامبر، اگر از اکثر مردم روی زمین پیروی کنی تو را از راه خدا گمراه خواهند کرد که اینان جز از پی ظنّ و گمان نمی روند و جز اندیشه باطل و دروغ چیزی در دست ندارند”٦. آفت ديگر، پیروی از امیال وهواهای نفسانی است:”اينان، چیزی غیر از گمان باطل و هوای نفس فاسد خود را پیروی نمی کنند”٧. آفت ديگر شتابزدگی است؛ هرگونه اظهار نظر و قضاوتی باید مستظهر به دلایل و مدارک کافی و معتبر باشد و شتاب و تعجیل در آن، یکی از لغزش های اندیشه است. آفت ديگر، سُنّت گرایی به معناي پيروى از سُنَن،عقاید اسلافِ خود بدون انديشيدن در آنهاست. ديگر ، پیروی از اکثریت است زيرا پيروى از تصمیم اکثریت هميشه نمی تواند ملاک درستی برای تصمیم گیری باشد. أمیرمؤمنان(ع) فرمود:” در راه حق و هدایت، از کم بودن پيروان همراه ،نهراسید”٨. آفت ديگر  شخصیت گرایی است يعنى دنباله روي از اشخاص معروف و صاحب مقام و عزيز شده هاي بى مبنا و به اصطلاح امروز سلبريتى ها و بزرگان قوم و پیروی کورکورانه از آنها كه سخن دوزخيان تاكيد بر همين عامل است(وَقَالُوا رَبَّنا إنّا أطَعْنا سادَتَنا وَکُبَراءَنا فأضلّونا السَّبِیلا)٩…
——————-
١.انفال/٢٢.     ٢.اعراف/١٧٩.   ٣.زمر/١٨.    ٤.كافى١٣/١.    ٥.همان،ص١٠-٢٩.  ٦.انعام/١١٧.    ٧.نجم/٢٤. ٨. نهج البلاغه،خطبه٢٠١.     ٩.احزاب/٦٨.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *